فرارو- بیش از ۸۰ روز از آغاز جنگ غزه میگذرد. جنگی که تاکنون موجب کشته شدن بیش از ۲۰ هزار غیرنظامی فلسطینی در نوار غزه و زخمی شدن بیش از ۵۰ هزار تن دیگر شده است. بر اساس آمارهای رسمی، در حدود یک سوم از شهدای فلسطینی در نوار غزه را زنان و کودکان تشکیل میدهند.
به گزارش فرارو؛ به تازگی معاون مدیر اجرایی سازمان یونیسف، سال ۲۰۲۳ را سالی بسیار سخت برای کودکان در سطح جهان ارزیابی کند و در این زمینه به طور خاص جنایات سارائیل در نوار غزه علیه کودکان فلسطینی را شوکهکننده و بیسابقه توصیف کند.
جدا از خسارتهای جانی جنگ غزه برای مردم این منطقه، این جنگ با خسارتهای مادی گستردهای نیز همراه بوده است. به عنوان مثال، برخی منابع به این نکته اشاره دارند که بیش از ۶۰ درصد از خانههای مسکونی شمال نوار غزه در نتیجه حملات رژیم اشغالگر نابود شده اند و یا زیرساختهای حیاتی زندگی نظیر تاسیسات برق، آب و فاضلاب و همچنین تاسیسات بهداشتی و درمانی نیز با خسارتهای جدی رو به رو شده اند. خسارتهایی که ترمیم آنها ماهها زمان میبرد.
با این همه، جنگ غزه، شوکهایی جدی نیز به ارتش اسرائیل وارد کرده و بیش از هر زمان دیگری، نقطه ضعفهای آن را پیش چشم افکار عمومی و دولتهای جهان قرار داده است. در این رابطه، میتوان به ۳ نقطه ضعف بزرگ ارتش اسرائیل در جنگ غزه اشاره کرد.
هر چه از شروع جنگ غزه گذشته، مسوولان رژیم اسرائیل و رسانههای اسرائیلی، بارها نسبت به تواناییهای قابل توجه جنبش حماس در قالبهایی نظیر رزم عملیاتی و یا زیرساختهای نظامی مثل تونلهای زیرزمینی، ابراز شگفتی کرده اند. تنها اندکی از جنگ غزه گذشته بود که برخی رسانههای اسرائیلی به نقل از مقامهای ارشد رژیم به این نکته اشاره داشتند که به هیچ عنوان انتظار پیشرفته بودن و پیچیدگی قابل توجه تونلهای زیرزمینی جنبش حماس را نداشته اند.
اسرائیل هیچ درک روشنی را از موقعیت جغرافیایی تونلها و کاربردهای مختلفشان و همچنین ارتباط آنها با دیگر شبکههای تونلی حماس ندارد. علی رغم ادعاهای فراوان ارتش اسرائیل مبنی بر شناسایی بخش اعظم تونلها، موفق نشدهاند که این اهرم جنبش حماس را از کار بیندازد. مبارزان حماس و دیگر گروههای مقاومت فلسطینی همچنان با استفاده از ظرفیتهای تونلهای زیرزمینی، به ارتش اسرائیل ضربه زده و یا دست به عملیاتهای ضداسرائیلی میزنند.
در این میان، نابودی کلی و جزئی بیش از ۷۰۰ تانک و خودروی زرهی ارتش اسرائیل نیز حاکی از این است که ارتش اسرائیل و دستگاههای اطلاعاتی و امنیتی آن هیچ تصور درستی در مورد تهدید اصلی که انتظارشان را میکشیده، نداشته اند.
اندکی پس از آغاز جنگ غزه و نابود شدن شمار قابل توجهی از تانکهای مرکاوای ارتش اسرائیل، برخی منابع رسانهای اسرائیلی اعلام کردند که ارتش اسرائیل این تصور را داشته که اصلیترین تهدید علیه آن در نوار غزه، تلههای انفجاری است با این حال، راکتهای یاسین به یک کابوس برای ادوات زرهی ارتش اسرائیل تبدیل شده اند و اسرائیل را مجبور کرده اند تا استفاده از تانکهای قدیمیترِ خود را در دستورکار قرار دهد تا از شدت آسیبها و خسارات به ناوگان زرهی مدرن کاسته شود.
به طور کلی، اسرائیلیها هم حماس و هم تواناییهای آن را دست کم گرفته اند و همچون عملیات هفتم اکتبر، در مواجهه با واقعیتهای میدانی نبرد با گروههای مقاومت فلسطینی، دچار شوک و غافلگیری شده اند.
اسرائیل قبل از عملیات هفتم اکتبر و حمله به نوار غزه نیز با چالشهای سیاسی و اجتماعی گستردهای دست به گریبان بود و اعتراضات گستردهای علیه نتانیاهو در جریان بود. بسیاری معتقد بودند که نتانیاهو و طیف افراطیون متحد وی در قدرت، عاملان اصلی وضعیت اسفبار اسرائیل در ابعاد مختلف سیاسی و اجتماعی و امنیتی هستند و هر چه سریعتر باید از قدرت کنار روند. در این دوره، اخبار مختلفی دال بر ایجاد شکاف در نهادهای اطلاعاتی و نظامی اسرائیل نیز منتشر میشد و این گزاره نیز مطرح میشد که پرسنل نظامی اسرائیلی به دنبال اخذ مجوز جهت شرکت در اعتراضات علیه دولت نتانیاهو هستند.
پس از عملیات هفتم اکتبر، این شکافها خود را در میدانهای جنگ نیز نشان داده اند. افشاگریهایی از عمق دستگاههای اطلاعاتی و نظامی اسرائیلی انجام گرفته اند و در روزنامههای منتقد دولت نتانیاهو، جلوههای عینی خود را به نمایش گذاشتهاند. به عنوان مثال، نشت اسناد محرمانه اسرائیل از وزارت اطلاعات اسرائیل با محوریت برنامه این رژیم جهت کوچاندن ساکنان نوار غزه به صحرای سینای مصر و یا افشای اطلاعات و ویدئوهای مرتبط با هدف قرار گرفتن شمار قابل توجهی از شهروندان ساکن در فلسطین اشغالی به دست نظامیان ارتش اسرائیل (و نه حماس)، از جمله مواردی هستند که از شکافهای مذکور پرده برداری میکنند.
اکنون نیز رسانههای صهیونیستی به صراحت از دولت نتانیاهو و شیوه مدیریتی آن در رابطه با جنگ غزه انتقاد میکنند و معتقدند که نتانیاهو کاملا نسبت به جان سربازان اسرائیلی بیاعتنا است و صرفا به دنبال نجات خود و آینده سیاسی اش است.
اسرائیل به هیچ عنوان ماهیتی منسجم در مواجهه با مقاومت فلسطین در نوار غزه نداشته و همین موضوع به دردسری بزرگ برای نتانیاهو و دولتش تبدیل شده است.
در نهایت باید گفت که ارتش اسرائیل سال هاست که تاکید دارد یکی از مدرنترین ارتشهای جهان را در اختیار دارد. ارتشی که به فناوریهای روز دنیا مجهز است و از قابلیتهای عملیاتی فراوانی برخوردار است. با این حال، این فناوریها نتوانسته اند کوچکترین کمکی را به ارتش اسرائیل کنند.
اینکه تلفات اسرائیلیها بالا است و برخی منابع میگویند که بیش از ۱۵۰۰ سرباز و افسر کشته شده اند و در عین حال، حماس توانسته قابلیتهای عملیاتی خود را حفظ کند و دفاع و حمله را پیش ببرد، همه نمودهای عینی این گزارهاند را که فناوری مدرن اسرائیلی در میدانهای جنگ غزه به کار نیامده اند.
یکی از مقامهای اسرائیلی اخیرا گفته است که اسرائیل تجهیزات مدرنی را به ارزش ۳۲۰ مییلون دلار از آمریکا جهت شناسایی تونلهای زیرزمینی حماس خریداری کرده که هیچکدام از آنها به کار نیامدهاند و اسرائیل در نهایت گزینه آب بستن به تونلهای حماس را در دستورکار قرار داده است.
در جریان انهدام تانکهای پیشرفته مرکاوا ا نیز حماس با راکتهای ۵۰۰ دلاری خود، تانکهای ۴ میلیون دلاری ارتش اسرائیل را هدف قرار داده است.
سامانه گنبد آهنین اسرائیل نیز در چندین نوبت عملکرد مناسبی را در مقابله با موشکهای حماس از خود نشان نداده و حتی در یک رویداد، یک نفر در نتیجه شلیک موشک این سامانه، کشته شد. این مسائل بار دیگر این گزاره را مطرح میکند که برخورداری یک ارتش از امکانات تسلیحاتی و جنگاوری مدرن، لزوما به معنای دست برتر آن در میدانهای جنگ نیست.