روزنامه شرق نوشت: «الناز رکابی در رقابتهای سنگنوردی کاپ آسیا به مدال برنز دست پیدا کرد». خبر برای همین یکی، دو روز قبل است؛ اهمیتش به قدری است که بشود بیشتر به آن پرداخت. نه اینکه برنز الناز در کاپ آسیا موردی تازه یا دستاوردی خاص باشد؛ چراکه او پیشتر در همین رقابتها توانسته بود مدال طلا را دشت کند؛ ولی آن زمان، یعنی سالها قبل، الناز رکابی، دختر ورزشکار ایرانی که امروز است، نبود.
تازهترین مدالی که رکابی برای ورزش سنگنوردی ایران به دست آورده، مربوط به مسابقات ریاض در عربستان است. او در ماده بولدرینگ از دیواره بالا زد و دست آخر در مرحله نهایی این ماده در جایگاه سوم ایستاد و بعد از سنگنوردانی از ژاپن به مدال برنز رسید. اهمیت مدال برنز برای الناز رکابی در این مقطع و با توجه به ماجراهایی که از سر گذراند، دستکمی از طلا ندارد. او دقیقا یک سال پرماجرا را سپری کرد. شاید پرماجراترین چهره ورزش یک سال گذشته نباشد؛ ولی قطعا یکی از آنهاست.
برای مرور آنچه بر او در این یک سال گذشت، باید قریب به همین مدت، به عقب رفت و سری به رقابتهای قهرمانی آسیا در سئول در سال ۱۴۰۱ زد. در آن تورنمنت تا روز فینال، انتشار خبر صعود الناز رکابی به مرحله نهایی، امری عادی جلوه میکرد؛ ولی اخبار بعد از بازی فینال، همه چیز را تحتالشعاع قرار داد. رکابی برخلاف دیگر مسابقاتش، در دیدار نهایی، بدون آنکه موهایش را پوشانده باشد، از دیواره بالا رفت و دست آخر به عنوان چهارمی آسیا دست پیدا کرد. انتشار تصاویری از رکابی در بازی فینال، در ایران، فضا را از طریق چندین رسانه علیهاش کرد. تعدادی از این نوشتند که او برای همراهی با زنان ایران، بدون روسری از دیواره بالا زده است؛ ولی مصاحبه تلویزیونی او در دو مقطع و البته یکی، دو استوری اینستاگرامی، فضا را به سمت دیگری برد.
رکابی در حرفهایش از این گفت که تعمدی برای برداشتن اسکارف نداشته؛ بلکه به دلیل آنکه یکباره برای حضور در بازی نهایی فراخوانده شده، فراموش کرده اسکارف بر سر بگذارد و به همان شیوه از دیواره بالا رفته است. پخش صحبتهایش از تلویزیون و حتی استوری اینستاگرامیاش هم افکار عمومی را در آن مقطع قانع نکرد. البته فضای مجازی هم داستانهای خاص خودش را داشت. شایعات برای الناز از همان سئول شروع شد؛ از اینکه او به سفارت ایران در کره جنوبی تحویل داده شده و پاسپورتش ضبط شده است. اگرچه این شایعه خیلی زود از طرف مسئولان وقت ورزش ایران تکذیب و حتی رکابی به همراه دیگر ورزشکاران ایران به تهران برگشت؛ ولی ماجرا ادامهدار بود. بحث زندانیشدنش در تهران یا حبس خانگیاش در شهر محل تولدش هم از سوژههای متنوعی بود که فضا را ملتهب کرده بود. کار به جایی رسید که رئیس کمیته ملی المپیک در گفتوگوی رسمی بحث زندانیشدن او را تکذیب کرد و از این گفت که به شهرش برگشته است.
باوجوداین، موج اخباری که درباره رکابی منتشر میشد، حساسیت کمیته بینالمللی المپیک و فدراسیون جهانی کوهنوردی را برانگیخته بود. بعدها مسئولان ورزش ایران بهصراحت از این گفتند که هر دو نهاد بارها پیگیر شرایط الناز رکابی هستند و هشدارهای گاهوبیگاهی درباره او دادهاند. رکابی پس از پشت سر گذاشتن شایعات اولیه، با اتفاقات دیگری هم مواجه شد. این بار ماجرا مربوط به ممنوعالخروجیاش بود. فدراسیون جهانی کوهنوردی برای اینکه از محدودنشدن رکابی مطمئن شود، نام او را در فهرست دورههای آموزشی در انگلیس گنجاند؛ ولی رکابی از سفر به این کشور بازماند. آنجا عنوان شد که مانع از سفر رکابی به انگلیس شدهاند؛ ولی رئیس فدراسیون کوهنوردی ایران از این گفت که اهمالِ خود ورزشکار در این زمینه باعث از دست رفتن ویزا شده و منعی برایش وجود نداشته است؛ ولی اندکی بعد زمانی که بحث حضورش در تورنمنتی در اسپانیا مطرح شد، برای اولین بار ممنوعالخروج بودن او رسمی شد. رکابی به همراه یکی از اعضای خانوادهاش به فرودگاه رفت و آنجا پی برد که ممنوعالخروج است.
سرانجام پس از کشوقوسهای فروان، هشت ماه بعد از اتفاقات سئول، الناز رکابی برای اولین بار توانست مجوز حضور در تورنمنت بینالمللی دیگری را به دست بیاورد. این بار او در سکوت خبری به ایتالیا سفر کرد تا بهعنوان نماینده ایران از دیواره بالا بزند. رکابی مطابق با انتظار، شرایط روحی و جسمی را که باید برای یک مسابقه داشته باشد، نداشت. او رتبهاش بیش از عدد ۴۰ شد تا مشخص شود حسابی از روزهای اوج فاصله گرفته است. پس از آن، سختگیریهای مطرحشده علیه رکابی کم و کمتر شد تا او یکی، دو اعزام خارجی دیگر هم داشته باشد؛ ولی هرگز توفیقی در این مسیر به دست نیاورد.
این اعزامها در شرایطی انجام میشد که مسئولان ورزشی در پی از بین بردن تنشهای شکلگرفته حول او بودند؛ ولی جریانی افراطی در رسانههای خاص هر روز با انتقاد از مسئولان به دلیل تسهیل امور برای رکابی، شرایط را به سمت دوقطبیشدن سوق میدادند. بحث تا جایی پیش رفت که حتی درباره اعزام رکابی به بازیهای آسیایی هانگژو هم، اما و اگر شکل گرفت. رکابی البته با درایت مسئولان ورزش ایران به این تورنمنت هم اعزام شد تا آخرین حواشی درباره او هم از بین برود.
حالا دقیقا به خاطر همین یک سال پرماجراست که برنز تازه الناز رکابی در کاپ آسیا ارزشمند است. این ارزش برگرفته از تواناییهای فنی این دختر ورزشکار است. رکابی آهستهآهسته به روزهای خوب گذشتهاش نزدیک شده و شاید اگر شرایط سنیاش اجازه دهد، بتواند در یکی، دو سال آینده، دستاورد بهتری هم در رقابتهای آسیایی و جهانی داشته باشد. هرچند که خودش پس از اتفاقات سال پیش درخواست کرده بود سالنی در اختیارش بگذارند تا بتواند آنچه را در طول این سالها در این رشته آموخته، به دیگران آموزش دهد.