ایالات متحده به اندازه یک تپش از جنگی جهانی که ممکن است در آن شکست بخورد فاصله دارد.
به گزارش اکو ایران، درگیریهای جدی وجود دارد که توجه ایالات متحده در دو منطقه از سه منطقه مهم استراتژیک جهان را روی آن متمرکز کرده است. اگر چین تصمیم به حمله به تایوان بگیرد، وضعیت میتواند به سرعت به یک جنگ جهانی در سه جبهه تبدیل شود که به طور مستقیم یا غیرمستقیم ایالاتمتحده را درگیر میکند.
به نوشته فارنپالسی، توصیف وضعیت مخمصه ایالات متحده با چنین عبارات شدیدی ممکن است به نظر بسیاری در غرب نگرانکننده باشد. ایالات متحده برای مدت طولانی قدرتمندترین کشور روی زمین بوده است. این کشور در دو جنگ جهانی پیروز شد، اتحاد جماهیر شوروی را شکست داد و همچنان دارای برترین ارتش جهان است.
در یک سال و نیم گذشته، ایالات متحده با حمایت از اوکراین هزینههای هنگفتی را به روسیه تحمیل کرده است - به طوری که برای برای بسیاری قابل تصور به نظر میرسید قبل از اینکه توجه اولیه خود را به تقویت موقعیت نظامیاش در اقیانوس هند و اقیانوس آرام معطوف کند، ایالات متحده بتواند رقابتهای خود را با تحمیل یک شکست قاطع به روسیه ادامه دهد.
اما این استراتژی روز به روز قابلیت اجرای کمتری پیدا میکند. همانطور که روسیه نیروهای خود را برای یک جنگ طولانی در اوکراین بسیج میکند و جبهه جدیدی در شام باز میشود، وسوسه چین که به سرعت در حال مسلح شدن است برای حرکت به سمت تایوان افزایش مییابد. پکن در حال حاضر در حال آزمایش واشنگتن در شرق آسیا است و به خوبی میداند که ایالاتمتحده برای مقابله با سومین بحران ژئوپلیتیکی دست و پنجه نرم خواهد کرد. اگر جنگ اتفاق بیفتد، ایالات متحده عوامل بسیار مهمی را پیدا میکند که ناگهان علیه این کشور کار میکنند.
یکی از آن عوامل جغرافیاست. همانطور که دو استراتژی دفاع ملی اخیر ایالاتمتحده به وضوح نشان داده است و آخرین کمیسیون موضع استراتژیک کنگره نیز تایید کرده است، ارتش امروز ایالات متحده برای جنگ علیه دو رقیب اصلی به طور همزمان طراحی نشده است.
در صورت حمله چین به تایوان، ایالات متحده به سختی میتواند حمله را دفع کند و در عین حال جریان حمایت از اوکراین و اسرائیل را حفظ کند. این البته به این دلیل نیست که ایالات متحده در حال افول است. به این دلیل است که بر خلاف ایالات متحده که باید در هر سه این جبههها قوی باشد، هر یک از دشمنانش - چین، روسیه و ایران - فقط باید در منطقه خود قوی باشند تا به اهدافشان دست یابند.
بدترین سناریو، تشدید جنگ در دستکم سه خط مقدم دوردست است که ارتش ایالات متحده در کنار متحدان ضعیفی که عمدتاً قادر به دفاع از خود در برابر قدرتهای صنعتی بزرگ با اراده، منابع و بیرحمی نیستند، درگیر شود. انجام این نبرد مستلزم مقیاسی از وحدت ملی، بسیج منابع و تمایل به فداکاری است که آمریکاییها و متحدان آنها برای نسلها شاهدش نبودهاند.
ایالات متحده قبلاً در جنگهای چندجانبه شرکت کرده است. اما در درگیریهای گذشته همیشه توانسته بود از مخالفان خود پیشی بگیرد. این مسئله دیگر صدق نمیکند. نیروی دریایی چین در حال حاضر از نظر تعداد ناوهای دریایی بزرگتر از ایالات متحده است و هر چهار سال به اندازه کل نیروی دریایی فرانسه (به گفته رئیس ستاد نیروی دریایی فرانسه حدود ۱۳۰ کشتی) رشد میکند. در مقایسه، نیروی دریایی ایالات متحده قصد دارد تا با ۷۵ کشتی در یک دهه آینده ناوگان خود را توسعه دهد.
یک نقطه ضعف مرتبط پول است. در درگیریهای گذشته، واشنگتن به راحتی میتوانست از دشمنانش پیشی بگیرد. در طول جنگ جهانی دوم، نسبت بدهی ملی ایالات متحده به تولید ناخالص داخلی تقریباً دو برابر شد و از ۶۱ درصد تولید ناخالص داخلی به ۱۱۳ درصد رسید. در مقابل، ایالات متحده امروز با بدهی بیش از ۱۰۰ درصد تولید ناخالص داخلی وارد درگیری خواهد شد.
با فرض نرخ گسترش مشابه با جنگ جهانی دوم، دور از انتظار نیست که بدهی تا ۲۰۰ درصد تولید ناخالص داخلی یا بیشتر افزایش یابد. همانطور که دفتر بودجه کنگره و سایر منابع اشاره کردهاند، بارهای بدهی در این مقیاس میتواند عواقب فاجعه باری برای اقتصاد و سیستم مالی ایالاتمتحده داشته باشد.
یک درگیری جهانی خطرات دیگری را به همراه خواهد داشت. دو رقیب ایالات متحده - روسیه و ایران - تولیدکنندگان عمده نفت هستند. یکی از گزارشهای اخیر نشان میدهد که بسته شدن طولانیمدت تنگه هرمز در بحبوحه درگیری گستردهتر در خاورمیانه میتواند قیمت نفت را به بیش از ۱۰۰ دلار در هر بشکه برساند و بهطور قابلتوجهی فشارهای تورمی را افزایش دهد.
همه اینها البته در مقابل هزینههای انسانی که ایالات متحده ممکن است در یک درگیری جهانی متحمل شود، کمرنگ است. تعداد زیادی از نیروهای نظامی ایالات متحده احتمالاً میمیرند. برخی از دشمنان ایالات متحده دارای قابلیتهای متعارف و هستهای هستند که میتوانند به سرزمین ایالات متحده برسند. دیگران توانایی الهام بخشیدن یا هدایت حملات به سبک حماس در خاک ایالات متحده را دارند، که ممکن است با توجه به وضعیت رخنه پذیر مرز جنوبی ایالات متحده، انجام آن آسانتر باشد.
همه اینها برای واشنگتن وحشتناک به نظر میرسد. جنگ جهانی دیگر نه یک امر احتمالی تئوریک است که توسط سیاستگذاران مورد بحث قرار میگیرد، و نه رویای تبآلود جنگطلبان و میلیتاریستها. این احتمال اگر قریب الوقوع نباشد، اما واقعی و قابل پیشبینی است. ایالات متحده و متحدانش در حال ورود به دوران تصمیم گیریهای سخت هستند. اتفاقی که در اوکراین و اسرائیل روی میدهد حتی چند سال پیش غیرقابل تصور به نظر میرسید و احتمالاً در روزهای آینده نیروهای بیشتری وارد خواهند شد.
اما نکته همینجاست؛ همانطور که ضربالمثلی در کتاب مقدس میگوید، ترس آغاز خرد است.