افرادی که افکار خودکشی را تجربه میکنند، ممکن است همیشه در توضیح درد عمیقی که با آن دست و پنجه نرم میکنند، مستقیم صحبت نکنند، اما دانشمندان در تلاش هستند تا راههایی برای کمک به این افراد قبل از اقدام به خودکشی پیدا کنند.
به گزارش ایسنا و به نقل از اساف، محققان دانشکده پزشکی دانشگاه کالیفرنیا سن دیگو به کشفی مهم در زمینه سلامت روان دست یافتهاند که به طور بالقوه به توسعه آزمایش خونی منجر میشود که قادر به تشخیص افکار خودکشی در افراد مبتلا به اختلال افسردگی اساسی است.
تخمین زده میشود که افسردگی ۱۶.۱ میلیون بزرگسال را تنها در ایالات متحده تحت تأثیر قرار میدهد و هزینه سالانه آن ۲۱۰ میلیارد دلار است.
به طور سنتی، این بیماری با علائم روانی همراه است. با این حال، این مطالعه جدید ابعاد فیزیکی قابل توجه افسردگی، بهویژه در متابولیسم سلولی را در این افراد نمایان میکند. محققان اکنون بر روی نشانگرهای متابولیسم سلولی به عنوان شاخصهای کلیدی در مطالعه بیماریهای روان با هدف اصلاح رویکردهای تشخیصی و درمانی تمرکز کردهاند.
سلولهای بدن خود را بهعنوان کارخانههای کوچکی تصور کنید که با فعالیت نیروگاههای میکروسکوپی به نام میتوکندری انرژی میگیرند. هنگامی که افسردگی رخ میدهد، این کارخانهها و نیروگاهها ممکن است از هم بپاشند و عملکرد نادرستی داشته باشند که عملیات ظریف آنها را به هم بزند. به لطف یافتههای این مطالعه که در مجله «Translational Psychiatry» منتشر شده است، اکنون قابلیت ایجاد یک آزمایش خون وجود دارد که میتواند افکار خودکشی را در بیماران مبتلا به افسردگی تشخیص دهد.
برای اطمینان، محققان نمونههای خون ۹۹ فرد مبتلا به افسردگی مقاوم به درمان را که نوعی افسردگی مقاوم به درمانهای سنتی است و افکار خودکشی را نیز تجربه کرده بودند، تجزیه و تحلیل کردند. آنها شاهد الگوهای منحصر به فردی در پنج ماده شیمیایی مختلف بودند که در خون در گردش هستند و مانند یک کد ظریف عمل میکنند که تغییرات متابولیک مرتبط با افسردگی و افکار خودکشی را آشکار میکنند.
این توانایی قابل توجه در تشخیص افراد در معرض خطر خودکشی بر اساس متابولیتهای خون میتواند به ساخت یک ابزار تشخیصی پیشگامانه منجر شود.
رابرت ناویوکس (Robert Naviaux) یکی از نویسندگان مطالعه میگوید: اگر ۱۰۰ داوطلب داشته باشیم که یا افسردگی ندارند یا افسردگی و افکار خودکشی دارند، میتوانیم ۸۵ تا ۹۰ نفر از افرادی که در معرض خطر هستند را بر اساس پنج متابولیت در مردان و پنج متابولیت دیگر در زنان به درستی شناسایی کنیم. این دستاورد میتواند از نظر تشخیصی مهم باشد.
متابولومیکس به مطالعه فرآیندهای شیمیایی شامل متابولیتها گفته میشود که نقشی اساسی در این تحقیق ایفا کرده است. ناویوکس بر اهمیت این فناوری در درک چگونگی تأثیر شیمی بدن بر حالات و رفتارهای ذهنی تاکید میکند. شناسایی نشانگرهای خاص مرتبط با افکار خودکشی بر پتانسیل متابولومیکس در تغییر تشخیص و درمان سلامت روان تاکید دارد.
ناویوکس میگوید: بیماریهای روان مانند افسردگی تاثیرات و محرکهایی فراتر از مغز دارند. پیش از ۱۰ سال قبل، مطالعه اینکه چگونه شیمی کل بدن بر رفتار و وضعیت ذهنی ما تأثیر میگذارد، دشوار بود، اما فناوریهای جدید مانند متابولومیکس به ما کمک میکنند به مکالمات سلولها به زبان مادری آنها که بیوشیمی است، گوش دهیم.
چنین آزمایشی میتواند امکان مداخله زودهنگام در افراد در معرض خطر را فراهم کند و به طور بالقوه جان افراد را نجات دهد. علاوه بر این، این تحقیق راه را برای بررسی رویکردهای درمانی جدید مانند تکمیل کمبودهای متابولیک خاص هموار میکند.
ناویوکس خاطرنشان میکند: در حالی که هیچ متابولیت واحدی درمان کننده نیست، تکمیل کمبودهای متابولیک با ترکیباتی مانند فولات و کارنیتین ممکن است متابولیسم را در جهت مفیدی تحریک کند. این رویکرد میتواند پاسخدهی به درمان را افزایش داده و از خودکشی جلوگیری کند.
وی میافزاید: بسیاری از بیماریهای مزمن با افسردگی همراه هستند، زیرا سالها کنار آمدن با یک بیماری میتواند بسیار استرسزا باشد. اگر بتوانیم راههایی برای درمان افسردگی و افکار خودکشی در سطح متابولیک پیدا کنیم، ممکن است به بهبود نتایج بسیاری از بیماریهایی که منجر به افسردگی میشوند نیز کمک کنیم.
بسیاری از بیماریهای مزمن، مانند اختلال استرس پس از سانحه و سندرم خستگی مزمن، به خودی خود کشنده نیستند، مگر اینکه منجر به افکار و اعمال خودکشی شوند. اگر بتوان از متابولومیکس برای شناسایی افرادی که بیشترین خطر اقدام به خودکشی را دارند، استفاده کرد، در نهایت میتوان زندگیهای بیشتری را نجات داد.