همین چند روز قبل بود که کویت و عربستان به صورت مشترک در بیانیهای اعلام کردند، ایران سهمی از میدان آرش ندارد. با فاصله کمی، هادی بیگینژاد، یکی از اعضای کمیسیون انرژی مجلس ایران که با حکم ابراهیم رئیسی، عضو هیئت تطبیق قراردادهای نفتی هم شده، در اظهارنظری عجیب گفت: «میدان آرش سیاسی شده و کشورها روی آن مانور میدهند، ضمن اینکه میدان ذخایر زیادی ندارد که کشورها بخواهند روابط خود را تحتالشعاع قرار دهند. حجم ذخایر آرش به میزانی نیست که کشورها بخواهند بر سر آن مجادله کنند. راهحل موضوع، مذاکره است.»
به گزارش هممیهن؛ این اظهارنظر عجیب که میتواند تبعات حقوقی نیز به دنبال داشته باشد، واکنشهای زیادی را به دنبال داشت. هدایتالله خادمی، رئیس هیئتمدیره شرکت عملیات اکتشاف نفت ایران و عضو کمیسیون انرژی در مجلس دهم در واکنش به اظهارات این نماینده گفت: «متأسفم که یک نفر از کمیسیون انرژی گفته ذخایرمان آنقدر زیاد نیست که در مورد آن بحث کنیم. ۴۰درصد این ذخایر در آبهای ایران قرار دارد؛ چه یک مترمکعب چه یک میلیارد مترمکعب! به هر حال در آب و خاک ما قرار دارد و کسی نباید به آن چشم داشته باشد. عدم توسعه و عدم برداشت از این میدان برای ما یعنی اینکه فردا اگر کسی بخواهد بخشی از خاک ایران را بگیرد، میتوانیم بگوییم آنجا که چیزی ندارد و از آن ساده عبور کنیم. اگر اینطور است، بگذاریم کویر لوت هم بگیرند یا همین خرمشهر را!» .
خادمی در این گفتگو شائبه حضور نفوذیها در این ماجرا را به میدان میکشد و با کنایه میگوید: «از میادین مشترک ایران، کشورهای عربستان و کویت برداشت کنند و ما هیچ نگوییم؟! متأسفانه یکزمانی فکر میکردیم که آمریکا و اسرائیل و انگلستان در ایران نفوذی دارند، اما امروز به نظر میرسد که قطر و کویت و عربستان هم در ایران نفوذی دارند!»
ایران ۳۰ میدان مشترک نفتوگاز با کشورهای همسایه دارد. ۲۸ میدان در خلیجفارس و دو میدان در دریای خزر. با این میزان گستردگی منابع، ایران، اما از کشورهای همسایه خود در میادین عقب مانده است. علت را چه میدانید؟
هر کشوری باید تلاش کند از منابع خدادادی که دارد بهموقع و حداکثری برداشت کند. با این منابع سرمایهگذاری کند و از سود سرمایهگذاری کشورش را توسعه دهد و اصلش هم بماند برای نسلهای آینده. همان روشی که کشورهای نروژ و عربستان انجام دادهاند. مجموع منابع نفتی و گازی ایران، رتبه اول جهان را دارد و در ذخایر گازی، دومین دارنده ذخایر جهان هستیم.
با این حال به دهها دلیل در برداشت آنها اهمال کردهایم؛ عدم انگیزه، عدم نگاه به منافع ملی، ناشایستهسالاری و خدای ناکرده بحث نفوذ. ولی نداشتن نگاه به منافع ملی و بیاهمیتی به سرمایههای کشور باعث شده نسبت به همسایگانمان در میادین مشترک کمتر کار کنیم و برخی میادین را کلاً رها کردهایم. مهمترین میدان مشترک ما، پارسجنوبی است که بزرگترین ذخایر گازی جهان را دارد و قطر ۲۱ سال قبل از ما در آن شروع کرده به حفاری، توسعه و بهرهبرداری و برداشت کرده است و بازار الانجی دنیا را گرفته است.
ما بعد از ۲۱ سال شروع به بهرهبرداری از میادین مشترک کردیم. یعنی در یک فاصله ۲۱ ساله، همسایهمان از میدانی که مشترک است برداشت میکرده. فرض کنید یک حوض مشترک بوده و هر دو به یک میزان میتوانستیم بهره برداری کنیم، اما همسایه ۲۱ سال قبل از شما شروع به برداشت کرده. حالا میتوانیم بگوییم آن مورد به خاطر جنگ بود و آن میدان را توسعه دادیم و به برداشت خوبی رسیدیم، اما همان چاهها و میدان نیاز به تعمیر و توسعه دارد. همان میدان لایه نفتی دارد که کشوری مثل قطر از همان لایه بین ۵۰۰ تا ۶۰۰ هزار بشکه در روز نفت برداشت میکند، در صورتیکه برداشت ما از لایه نفتی پارسجنوبی عدد قابل ذکری نیست.
در مورد میدان فرزاد A و B که با عربستان مشترک هستیم، آنها از سالهای گذشته شروع به حفاری و برداشت کردهاند و دستگاههای حفاری دریایی مستقر کردهاند. سال ۱۳۹۰-۱۳۸۹ زمان مرحوم قاسمی بود که من دو دکل دریایی از چین وارد کردم و اولین دستگاههای ملکی دریایی بود که وارد ایران شد. آن زمان مدیرعامل شرکت حفاری شمال بودم. یکی از دستگاهها را مرحوم قاسمی دستور داد که در میدان فرزاد برده و شروع به حفاری کردیم که بعد تعطیل شد. الان دو میدان فرزاد A و B کاملاً دست عربستان است و از آن برداشت میکند.
میدان گازی هم طوری است که اگر همسایه شما در بخشی از میدان یک سمت شروع به احداث چاههای زیادی کند و اقدام به برداشت، فشار گاز در همان سمت کاهش پیدا میکند؛ بنابراین سمت ما که گازش برداشت نشده و پرفشار است به سمت کشور همسایه میرود. چطور است که این کار را انجام نمیدهیم؟ چرا چنین میادینی را رها کردهایم؟ چه کسی اجازه میدهد دیگری از منابعش برداشت کند؟ برادر به برادر حاضر نیست یک متر زمین ارث پدری را واگذار کند، ما میادین مشترک را بهراحتی در اختیار همسایهها گذاشتهایم که برداشت کنند و بخندند و ما هم کاری نمی کنیم.
میادین دیگر مثل فروزان هم با عربستان مشترک است و میزانی که آنها برداشت میکنند، حداقل ۲۰ برابر برداشت ما است. میدان آرش هم ۴۰ درصدش در آبهای ماست. قبل و بعد از انقلاب، آنجا چاه زدیم و ارتباطی به عربستان نداشته. الان کویت پای عربستان را وسط کشیده و راحت میگوید این میدان مربوط به کویت و عربستان است و ایران سهمی ندارد و متأسفانه ما هم تماشا میکنیم. الان باید دکلهای دریایی که اکنون هفت تا در ایران بیکار هستند، در این میدانها فعال میشد و شروع به عملیات حفاری میکردند و اگر کویت هم حرفی میزند باید از آب و خاکمان دفاع کنیم. فرض کنید کلاً ۱۰ مترمکعب باشد، مربوط به خاک و آب ماست و باید سفت و سخت بایستیم.
چطور شده کویتی که صدام حسین در عرض یک روز کل آن را گرفت و شیخهایش فرار کردند و مردمش هم آواره شده و به خوزستان آمدند، برای ما شیر شده و راحت میگوید میدان آرش مربوط به ما و عرستان است؟ در میدان خشکی هم وضعیت بهتر نیست. برای اینکه بگویم وضعیت چقدر بد است، سال ۱۳۸۹ که ۱۳ سال قبل است، ظرفیت تولید نفت و میعانات گازیمان حدود ۴ میلیون و ۲۷۰ هزار بشکه در روز بود.
الان که باید به ۷/۵ میلیون بشکه در روز میرسیدیم، حداکثر در رقم ۵/۳ میلیون بشکه در روز هستیم. ببینید چقدر فاجعه است. همه وزرا برنامههای خود را به مجلس میدادند، اعلام میکردند که در پایان دوره تولید نفت را به ۷/۵میلیون بشکه در روز میرسانیم، ولی الان به کمتر از سال ۱۳۸۹ برگشتهایم.
بحث سنگاندازیهایی هم بود. برخی اجازه برداشت از میادینی که نیاز به سرمایهگذار خارجی داشت را نمیدادند. نمونه آن هم توتال که در فاز ۱۱ پارس جنوبی ورود کرد و آن میزان مخالفت با آن صورت میگرفت...
بحث تکنولوژی هست و منابع مالی دخیل هستند. اما نخواستن و نبود مدیران شایسته مهمتر است. برای اینکه این را اثبات کنم از ۲۵ سال قبل تاکنون هم میادین را با مشارکت کشورهای اروپایی توسعه دادیم و هر وقت هم نبودند، مستقل خودمان انجام دادیم. برای نمونه فاز ۴ و ۵ پارسجنوبی که با همکاری یک شرکت خارجی و یک شرکت ایرانی که آن زمان شرکت ملی حفاری بود، انجام دادیم.
چند فاز دیگر را هم توتال انجام داد، اما فاز ۱۲، ۱۳، ۱۷، ۱۸، ۸، ۹ را بدون کمک هیچ خارجیای خودمان انجام دادیم. یعنی هم بعد از آمدن خارجیها انجام دادیم و هم قبلش و اینها چیزی نیست که میدان را رها کنید و بگویید تکنولوژی و پول نداریم. چون ابزار و امکاناتی که نیاز داریم همه جا به ما میدهند. مهمترین بخش در دریا، دستگاه حفاری دریایی است که در ایران آنقدر زیاد داریم که ۷، ۸ تا بیکار هستند.
دانش فنی آن نیز در کشور وجود دارد. دانش نظارت بر کار حفاری ۱۲۰ سال است در ایران وجود دارد و الان هر دانشگاهیای که دو سال در در حوزه نفت فعال بوده، چنین تجربهای را دارد؛ بنابراین نمیدانم به چه دلیل نمیخواهیم انجام دهیم. اینکه بگوییم آدمهای کمسواد و ناشایستهای هستیم و پول نداریم، درست نیست. همین مدیران هر چه ناشایسته باشند، اما این کار آنقدر بزرگ نیست که نتوانند انجام دهند. خیلی از این کارها انجام شده، ولی الان متأسفانه نمیدانم چرا قصد انجامش را ندارند. یک زمانی مقام معظم رهبری مدام از نفوذ صحبت میکرد و ما میگفتیم مگر امکان دارد در مسئولان و مدیران ایرانی باشد.
اکنون هر چه را میبینیم احساس میکنیم یک نفوذی دستش در کار است که اجازه انجام کار را نمیدهد و کارها رها شده. چطور امکان دارد که کویت بتواند برای ما گردنکلفتی کند یا عربستان منابع مشترک ما را برداشت کند؟ چطور راهحلی پیدا نمیکنند و به عربستان نمیگویند شما حق برداشت از این میدان را ندارید؟ حداقل اگر پول و دستگاه و عرضه نداریم، خودتان یک شرکت بزنید و توسط آن میدان را توسعه دهید و درآمدش بین دو کشور تقسیم شود. این که کار راحتی است.
این کار را که باید خودمان انجام دهیم.
فرض کنیم نمیتوانیم. بالاخره این میدان مشترک است و نباید فقط یک کشور برداشت کند. فرزاد A و B را اگر از شش ماه بعد شروع نکنیم دیگر قابل برداشت نیست و از نظر اقتصادی انقدر برداشت شده و صدمه دیده که شاید برداشت از آن اقتصادی نباشد و این موضوع، چندین سال است که همه کارشناسان میگویند، ولی متأسفانه هر چه بیشتر میگویند شنوایی گوشهای مسئولان ضعیفتر میشود.
در خشکی هم این مسئله وجود دارد؟
در میادین خشکی هم وضعیت بهتری نداریم. الان عراق از میادین مشترک حفاری و برداشت می کند و ما با خودمان سرگرم شده و بازی میکنیم و هیچکس حواسش نیست. کارفرماها نظارتی ندارند، پیمانکاران گرفتار همدیگر و بیپولی و تعطیلی شده اند. نظارتی هم نیست و جایی هم نیست که مراجعه کرده و مشکلات شرکتهای پیمانکاری را بگوییم. از طرف دیگر فلرسوزی که خیلی راحت است و نیازی به کسی نیست.
عربستان ۴ برابر ما تولید نفت دارد، ولی ما ۱۰ برابر آنها گاز میسوزانیم. کلی شرکت در ایران هست که میتوانند از این گاز برای تولید انرژی استفاده کنند؛ بنابراین ظاهراً کسی نمیخواهد کاری انجام دهد و تعجب میکنم برای نسلهای آینده چه چیزی خواهیم گذاشت. همسایگان میادین مشترک را برداشت میکنند، وضعیت آب هم که مشخص است. باعث شرمساری است کشوری که دارنده ۵/۲درصد ذخایر گازی جهان است، الان باید به فکر واردات گاز باشد، در صورتیکه الان باید ۱۸ تا ۱۹درصد بازار گاز دنیا را هم داشته باشیم. روسیه کمی از ما بیشتر گاز دارد، ولی قبل از جنگ اوکراین ۱۹درصد بازار گاز دنیا را داشت. متأسفانه اموال کشور دست یکسری مسئولان است که به کسی پاسخگو نیستند. مجلس هم با کسی کاری ندارد.
برخی از کسانی که دغدغه این مسائل را دارند، دعوت به سکوت شدهاند که راجع به میادین مناقشهانگیز صحبت نکنند تا سبب اختلاف ما با کشورهای شورای همکاری نشود. واقعاً چطور شفافیت و تفاهمنامههای قبلی را در این راستا نادیده میگیرند و به نفع مواضع سیاسی و بهضرر منافع ملی، سکوت مطالبه میکنند؟
برداشت بیشتر همسایهها از میادین مشترک ما و عدم توجه مثل این است که خدای ناکرده کسی بخشی از کشورت را بگیرد و بگویی اجازه بده روابطمان درست بماند. کشورهایی که توهم زده و فکر میکنند ایران در وضعیت ضعف است، الان مثل کفتار به میادین مشترک ما حمله کردهاند. ما باید سفت بایستیم و بگوییم غلط میکنند که چنین فکری کنند و به سمت منابع و منافع ما بیایند. دولت باید سفت بایستد. ما که طلبکار هستیم و آنها ادعا میکنند. ما باید یقه آنها را بگیریم و بفهمانیم آب و خاک ایران جایی نیست که کسی چشم طمع داشته باشد. تعجب میکنم ما چه بدهیای به کویت داریم و چرا باید کوتاه بیاییم؟
شاید، چون پای عربستان هم در میان است، ایران کمی مدارا میکند.
مگر ما ترسی از عربستان داریم؟ مگر ما یک کشور چندینهزار ساله با گستردگی منابع و نیروی انسانی نیستیم؟ عربستان یک کشور تکمحصولی است. ما چه نگرانی داریم که اجازه بدهیم عربستان منابع ایران را ببرد؟ ما باید با چنگ و دندان از منافع کشورمان دفاع کنیم. اگر حفظ ارتباط با عربستان ملاک است، ولی عربستان ده بشکه بیشتر از منابع مشترک برداشت کند، این رابطه، رابطه قابلقبولی نیست. چرا ایران از این میادین مشترک بیشتر برداشت نکند و آنها چنین کنند؟ ما که هم جمعیتمان بیشتر است و هم مشکلاتمان بیشتر.
در حال حاضر مرز مشترک ایران و کویت هنوز مشخص نشده است. در اینصورت چگونه کویت و عربستان میتوانند ادعا داشته باشند که ایران سهمی از میدان آرش ندارد؟
به هر حال در این زمینه هم کارشناسانی وجود دارند. شرکت فلات قاره ایران سالها قبل با پژوهش و بررسی به این نتیجه رسیدند که ۴۰درصد مخزن میدان آرش در آبهای ایران وجود دارد. کویت و عربستان وقتی میبینند ما ماجرا را چندان جدی نگرفتهایم، با یک شرکت غربی قرارداد بستند و این شرکت به آنها مشاوره داده که با این روش میتوانید ادعا کنید، کل مخزن در آبهای آن دو کشور وجود دارد. چنین ادعایی را که هر کشوری میتواند داشته باشد.
ما مشکل مشابهی را در خزر هم داشتیم. زمانی ایران قصد حفاری در آبهای خود را داشت، اما کشورهای دیگر ازجمله روسیه، آذربایجان، ترکمنستان و قزاقستان (بیشتر آذربایجان) مدعی بودند که دکل حفاری ایران در آبهای این کشور قرار دارد. ما هم دستگاه را برداشتیم، ۲۶۰کیلومتر از بهشهر فاصله گرفتیم و در جایی قرار دادیم که میدانستیم آبهای ایران است.
آذربایجان یک روز بعد ناو خود را به آن محل برد، اما پس از یکهفته دستگاههای خود را برداشت و با تغییر نقشههای نفتی خود، بهنوعی سهم دریایی ایران را پذیرفت. بعد از آن ۱۵ روز حفاری کردیم، نفت کشف شد و تحت عنوان میدان سردار جنگل، دکل را راهاندازی کردیم. هرچند دولتهای ایران پس از آن دستگاه را تعطیل کردند و به نزدیک سالن، منتقل کردند. منظور اینکه تا ایران اقدامی نکند، فایدهای ندارد.
ایران سالها پیش دکل حفاری را به منطقه برده بود. اما چرا اقدامی نکرد؟
اختلاف وجود دارد. اما حال که این اختلاف وجود دارد باید دو طرف برای مذاکره پای میز بیایند. اینکه اختلاف وجود دارد، نمیتوان اجازه داد که آنها بتوانند از این میدان برداشت کنند و ما دست روی دست بگذاریم. به هر حال با مذاکره باید آنها را قانع کرد و سهم ایران را گرفت. ما نباید از کویت بترسیم. کویت زور میگوید. اگر کویت زور میگوید بدترین اتفاقی است که اکنون برای ایران روی میدهد.
اخیراً هادی بیگینژاد، یکی از نمایندگان مجلس گفته میدان آرش سیاسی شده و کشورها روی آن مانور میدهند. او گفته این میدان ذخایر زیادی ندارد که کشورها بخواهند روابط خود را تحتالشعاع قرار دهند. حجم ذخایر آرش به میزانی نیست که کشورها بخواهند بر سر آن مجادله کنند و راهحل همان مذاکره است. نظر شما در مورد این اظهارنظر چیست؟
به هر حال از این مجلس انتظار دیگری نمیشود داشت که گفتهاند ذخایر آنجا در حدی نیست که بخواهیم حساسیتی در موردش داشته باشیم! متأسفم که یک نفر از کمیسیون انرژی گفته ذخایرمان آنقدر زیاد نیست که در مورد آن بحث کنیم. ۴۰درصد این ذخایر در آبهای ایران قرار دارد؛ چه یک مترمکعب چه یک میلیارد مترمکعب! به هر حال در آب و خاک ما قرار دارد و کسی نباید به آن چشم داشته باشد. عدم توسعه و عدم برداشت از این میدان برای ما یعنی اینکه فردا اگر کسی بخواهد بخشی از خاک ایران را بگیرد، میتوانیم بگوییم آنجا که چیزی ندارد و از آن ساده عبور کنیم.
اگر اینطور است، بگذاریم کویر لوت هم بگیرند یا همین خرمشهر را! چه ارتباطی دارد که چنین میگویند؟ میگویند: «فرستاد باید فرستادهای/درون پر ز مکر و برون سادهای/ فرستاده باید که دانا بُود/ به گفتن توانا و بینا بود». شما باید فردی داشته باشید که بتواند مذاکره کند. بحث آبهای سرزمینی بسیار پیچیده است که اگر یک شرکت حقوقی قابلی را بهعنوان مشاور در کنار خود نداشته باشید، ممکن است بهسادگی سرت کلاه بگذارند، اما اگر مشاور حقوقی کارآمدی داشته باشید، هم میتوانید حقتان را بگیرید و هم اینکه نگذارید منابع ملی کشور پایمال شود. در مورد میدان فرزاد B در سال ۱۳۸۹، عربستان دستگاه حفاری به این میدان آورده بود.
وقتی ایران هم دستگاه حفاری خود را به این میدان آورد، عربستان هم یک دستگاه حفاری داشت، به محض اینکه ایران هم آغاز به حفاری از میدان فرزاد B کرد، عربستان بهطور مداوم دکل حفاری در این منطقه راهاندازی کرد تا بیشتر برداشت کند. خب ما هم باید همین کار را بکنیم. وقتی ما عقب بنشینیم و اقدامی نکنیم و برخی بگویند که ذخایر کم است و ارزش ندارد و به ایجاد اختلاف نمیارزد، میشود هدر دادن منابع ملی و نادیده گرفتن منافع ملی و کسی چنین حقی ندارد.
آب و خاک فرقی نمیکند، وطنِ ماست. ما این همه شهید دادیم که یک سانتیمترمربع را دشمن نتواند بگیرد، الان اجازه بدهیم که از میادین مشترک ایران، کشورهای عربستان و کویت برداشت کنند و ما هیچ نگوییم؟! اینقدر ضعف که خیلی بد است. متأسفانه یکزمانی فکر کردیم که آمریکا و اسرائیل و انگلستان در ایران نفوذی دارند، اما امروز به نظر میرسد که قطر و کویت و عربستان هم در ایران نفوذی دارند!