bato-adv
کد خبر: ۶۷۹۹۱۶
بررسی دلیل مخالفت اسراییل با درخواست وقفه کوتاه‌مدت درگیری از سوی امریکا

نتانیاهو در هزار توی جنگ

نتانیاهو در هزار توی جنگ
به گفته برخی تحلیلگران اسراییل اگر هم بخواهد، به گونه‌ای عمل کرده که حالا قادر به خروج از این جنگ نیست. از یک سو دولت نتانیاهو حماس را به عنوان یک تهدید وجودی معرفی کرده و خواستار نابودی آن است. از طرف دیگر با حجم کشتارها و هزینه‌هایی که تحمیل کرده امکان عقب‌گرد ندارد.
تاریخ انتشار: ۰۹:۰۴ - ۱۴ آبان ۱۴۰۲

برخی کارشناسان و تحلیلگران معتقدند که علت اصلی سومین سفر آنتونی بلینکن، وزیر خارجه امریکا به اسراییل و دیدارش با مقامات رژیم صهیونیستی با هدف متقاعد کردن آن‌ها به منظور ایجاد یک وقفه کوتاه‌مدت برای ارایه کمک‌های بشردوستانه به مردم غزه بوده است. با این حال شاهد بودیم که نه تنها نتانیاهو به صراحت دست رد به سینه وزیر خارجه امریکا زد، بلکه در همان روز جمعه ضمن تشدید بمباران‌ها در غزه به بیمارستان‌ها و کاروان آمبولانس‌های امدادی نیز حمله شد.

به گزارش اعتماد، در چنین شرایطی سوال مهم این است که چرا ایالات متحده که تاکنون با هرگونه آتش‌بسی موافقت کرده و تمامی پیش‌نویس قطعنامه‌های شورای امنیت به منظور آتش‌بس فوری و ارایه کمک‌های بشردوستانه به مردم غزه را وتو کرده و در عین حال ارایه کمک‌های تسلیحاتی و نظامی یک بسته کمک ۱۴ میلیارد دلاری را نیز برای اسراییل در نظر گرفته، حالا به دنبال ایجاد نوعی وقفه کوتاه‌مدت بشردوستانه در غزه است؟

در واقع این پرسش یک سوی ماجراست و موضوع بعدی این است که چرا به واسطه حمایت تام و تمام امریکا از اسراییل، حالا مقامات این رژیم به صراحت و سادگی درخواست امریکایی‌ها به منظور توقف کوتاه‌مدت حملات به غزه را نیز رد می‌کنند؟

کاهش خشونت به دلیل رهایی از فشار

به گفته کارشناسان برای پاسخ به این دو پرسش کلیدی باید مولفه‌های سیاسی و امنیتی در داخل امریکا و اسراییل را مدنظر قرار داد. از یکسو هر چند که امریکا تاکنون به صورت کامل از اسراییل حمایت کرده، اما دامنه کشتار غیرنظامیان در غزه به حدی افزایش یافته که علاوه بر دولت‌های منطقه و نهادهای بین‌المللی، اکنون در داخل امریکا نیز صداهای مخالف زیادی در حال شنیده شدن است. برای نمونه شاهد بودیم که در جلسه سنا که هفته گذشته برگزار شد، حاضران با دست‌های خونین پشت سر بلینکن و آستین وزیر دفاع امریکا نشسته بودند و جلسه سنا را به جنجال کشیدند.

از سوی دیگر در حالی که گفته می‌شود مطابق آخرین نظرسنجی‌ها میزان محبوبیت بایدن در میان عرب‌تبارهای امریکایی به میزان قابل ملاحظه‌ای کاهش یافته، روز گذشته نشریه پولیتیکو در گزارشی ضمن اشاره به طرح کمک‌های مالی و نظامی به اسراییل از سوی مجلس نمایندگان امریکا، نوشت که برخی دموکرات‌ها خواستار آن هستند که دولت بایدن به منظور توقف خشونت‌ها که باعث نگرانی و انزجار جامعه جهانی شده باید به اسراییل فشار وارد کند.

طبق این گزارش پیش‌بینی شده که تنش در حزب دموکرات امریکا طی روزهای آینده افزایش یابد و به احتمال زیاد، هم‌حزبی‌های بایدن به دنبال این هستند که ارایه کمک‌ها به اسراییل مشروط به کاهش سطح کشتار و اجازه دسترسی غیرنظامی غزه به آب و غذا شود. در این رابطه اوکاسیو کورتز به عنوان یکی از قانونگذاران مجلس نمایندگان امریکا به پولیتیکو گفته که فکر می‌کنم زمان آن رسیده که علاوه بر اعلام آتش‌بس، حزب دموکرات به دولت بایدن به منظور میانجیگری در توقف کشتار در غزه فشار وارد کند.

با این حال به‌رغم تمامی این صحبت‌ها شاهد هستیم که تا عصر روز گذشته میزان شهدا در غزه به بیش از ۹۴۰۰ نفر رسیده و ارتش صهیونیستی نیز حملات خود را به صورت مداوم افزایش داده است. یعنی به گفته برخی ناظران، همزمان با دست رد مستقیم نتانیاهو به وزیر خارجه امریکا، مقامات اسراییل به خوبی می‌دانند که رد شدن از تمامی خطوط قرمز حقوقی و بشردوستانه تبعات و هزینه‌های چندانی از سوی امریکا و کشورهای غربی برای آن‌ها در پی نخواهد داشت. به همین دلیل تا آنجا که می‌توانند به حملات بی‌امان خود در غزه ادامه داده و علنا با درخواست‌های به ظاهر مطرح شده نیز مخالفت می‌کنند.

در واقع این موضوع فارغ از ایالات متحده در اروپا نیز جریان دارد. در همین رابطه روز گذشته خبرگزاری یورونیوز در گزارشی تحت عنوان آیا اتحادیه اروپا در حفظ ارزش‌های خود شکست خورده؟ آورده است: پیشرفت در زمینه تجارت آزاد به اتحادیه اروپا کمک کرد تا اقتصادهای مدیترانه جنوبی را در بازار اتحادیه اروپا ادغام کند و برخی استانداردها و قوانین آن را پیش ببرد. با این حال، رویدادهای بهار عربی در اوایل دهه ۲۰۱۰ محدودیت‌های اتحادیه اروپا را برای ترویج هنجارها و ارزش‌های دموکراتیک خود در منطقه آشکار کرد.

در بخش دیگری از این گزارش آمده است: تازه‌ترین درگیری بین حماس و اسراییل به عنوان فرصتی دیگر برای بروکسل به نظر می‌رسد تا آنچه جوزپ بورل، مسوول سیاست خارجی اتحادیه اروپا با شجاعت آن را «بیداری اروپای ژئوپلیتیک» نامیده، نشان دهد. با این حال، ظهور یک اروپای ژئوپلیتیکی موثر صرفا نمی‌تواند به روندی منجر شود که باعث به رسمیت شناخته شدن این قدرت در سطح جهان شود.

به عبارت دیگر بدون هویت دفاعی مشترک، اتحادیه اروپا نمی‌تواند به عنوان یک قدرت عمل کند. ضمن اینکه واکنش این اتحادیه به حمله حماس از ۷ اکتبر تاکنون ارزش‌های این اتحادیه را از بین برده است.

در واقع رویکرد اتحادیه اروپا به بحران کنونی می‌تواند به وجهه آن در میان جوامع مدنی مدیترانه‌ای عرب آسیب جدی وارد کند. این دیدگاه که نهادهای غربی قادر به ارایه راه‌حل برای این بحران نیستند، همکاری مورد نیاز در اجرای بسیاری از برنامه‌های توسعه اتحادیه اروپا با بازیگران محلی را تضعیف خواهد کرد، چراکه باعث می‌شود این بازیگران به سمت دریافت حمایت از سایر بازیگرانی که اتفاقا مخالف ارزش‌های اتحادیه اروپا هستند، سوق پیدا کنند. همچنین مجموعه اقداماتی که تاکنون اتحادیه اروپا برای کنترل بحران در مناقشه اسراییل و فلسطینی‌ها نشان داده این دیدگاه را به ذهن متبادر می‌کند که این اتحادیه اروپا ظرفیت یا تمایلی برای رفتار در چارچوب یک قدرت ژئوپلیتیک واقعی ندارد.

جهنم خودساخته

در چنین شرایطی و با توجه به اینکه اقدامات و حملات اسراییل در طول ۲۹ روز گذشته علاوه بر جنایات جنگی، مورد مخالفت بسیاری از کشورها و سازمان ملل متحد قرار گرفته و از سوی آن‌ها محکوم شده، نکته مهم بعدی این است که به نظر می‌رسد اسراییلی‌ها دست به آتشی زده‌اند که اگر هم بخواهند به همین راحتی قادر به خروج از آن نیستند.

در همین رابطه مجله اکونومیست در تازه‌ترین گزارش خود آورده است: نیروهای اسراییلی وارد جهنمی شده‌اند که خودشان ساخته‌اند. از هر ده ساختمان در غزه یک ساختمان توسط هواپیماها و توپخانه اسراییل نابود شده؛ بیش از ۹ هزار فلسطینی که عمده آن‌ها زن و کودک هستند، کشته شده و محاصره غزه و بستن آب، غذا و دارو جان میلیون‌ها نفر در این منطقه را تهدید می‌کند. در این وضعیت در سراسر جهان فریاد آتش‌بس یا ترک تهاجم زمینی اسراییل به غزه بلند شده و بسیاری از سیاستمداران حتی در داخل اسراییل معتقدند که دامنه انتقام‌جویی نتانیاهو به عنوان نخست وزیر بی‌اعتبار اسراییل نامتناسب، غیراخلاقی و در عین حال برخلاف موازین بین‌المللی است.

شمشیر داموکلس

به همین دلیل به گفته برخی تحلیلگران اسراییل اگر هم بخواهد، به گونه‌ای عمل کرده که حالا قادر به خروج از این جنگ نیست. از یک سو دولت نتانیاهو حماس را به عنوان یک تهدید وجودی معرفی کرده و خواستار نابودی آن است. از طرف دیگر با حجم کشتارها و هزینه‌هایی که تحمیل کرده امکان عقب‌گرد ندارد. تمامی این موارد نیز ریشه در اقدامات خود صهیونیست‌ها در قبال فلسطینیان دارد که آن‌ها را مجبور به دفاع از خود در برابر خشونت‌ها و تبعیض‌ها کرده است.

از طرف دیگر طبق آنچه اکونومیست در بخش دیگری از گزارش خود آورده، فروپاشی دکترین امنیتی اسراییل، یکی از دلایل توجیه بمباران وحشیانه این رژیم علیه مردم غزه است. اکنون مقامات این رژیم می‌خواهند، نشان دهند که غافلگیری صورت گرفته در توفان الاقصی را تلافی کرده و قادرند در برابر تهدیدهای خارجی از خود دفاع کنند.

در این رابطه هر چند که اکونومیست در ادامه مطلب خود مدعی شده تا زمانی که حماس از بین نرود، صلح در غزه ممکن نیست، اما در سوی مقابل برخی تحلیلگران معتقدند که این موضوع نوعی آدرس غلط در جنگ فعلی که غیرنظامیان روز به روز بیشتر در آتش آن می‌سوزند، محسوب می‌شود، چراکه از یک سو ادعای از بین بردن حماس در واقعیت امری است که بسیاری از کارشناسان روی آن تردید داشته و معتقدند که عملیات زمینی اسراییل به غزه یعنی ورود به یک جنگ شهری که دست برتر را در آنجا حماس خواهد داشت.

همچنین در حالی که ورود زمینی به غزه خطر نسل‌کشی در این منطقه را افزایش می‌دهد، رویکرد جنگ با نابودی حماس به نفع نتانیاهویی است که به‌طور قطع بلافاصله پس از پایان یافتن درگیری‌ها به عنوان مسوول اول شکست امنیتی و اطلاعاتی از کار برکنار خواهد شد.

در چنین شرایطی است که ناظران معتقدند امروز شمشیر داموکلس جنگ بالای سر نتانیاهو است، زیرا او می‌داند با پایان جنگ باید پاسخگوی غافلگیری ۷ اکتبر باشد و از سوی دیگر با ادامه آن ممکن است سرانجام علاوه بر جامعه بین‌المللی، حامیان اسراییل نیز ناچار به پشت کردن به آن شوند. در نتیجه او در هزار تویی گرفتار شده که از یک سو در حال رقم زدن بدترین جنایت علیه فلسطینیان و غیرنظامیان است و از سوی دیگر می‌داند که پایان جنگ، پایان عمر سیاسی او نیز خواهد بود.

bato-adv
مجله خواندنی ها
bato-adv
bato-adv
bato-adv
پرطرفدارترین عناوین