هم میهن نوشت: همانگونه که انتظار میرفت روز گذشته بورس تهران کانال دو میلیون واحدی را از دست داد؛ محدودهای که در نخستین روز شهریورماه از آن عبور کرده بود و حالا تا رسیدن به کف یک میلیون و ۹۳۸ هزار واحدی امسال که در ۳۱ مردادماه تجربه شده بود، تنها ۱۳هزار واحد فاصله دارد. آخرین امیدها برای تقویت این بازار نیز با خروج بیش از ۱۱۹۹ میلیارد تومان پول حقیقی از بازار و نوسان بالای منفی پنج درصد ۲۲۶ نماد از دست رفت.
برخی از کارشناسان با توجه به تداوم ریزشهای بیش از پنج ماهه اخیر معتقدند که این روند ادامهدار خواهد بود. کمتر کارشناسی این روزها به بورس نگاه مثبت دارد، زیرا براساس تحلیلهای تکنیکالی و براساس گزارشهای مثبت مالی شش ماهه اول شرکت و صنایع، میبایست بازار سرمایه روند صعودی میداشت یا کمترین اثرگذاری را نسبت به جنگ غزه و اسرائیل نشان میداد، اما واقعیت اینگونه نیست.
عمده کارشناسان معتقدند که دولت و تصمیمگیران در بازار سرمایه عامدانه به دنبال ریزش بورس هستند و جنگ غزه تنها یک بهانه برای اجرایی کردن این سناریو بود، زیرا در فضای کنونی بهتر بود که تصمیمگیران نسبت به تعطیلی موقت بورس اقدام میکردند؛ همانکاری که کشور ترکیه برای بازار سهام خود انجام داد. آنگونه که از شواهد و قرائن پیداست سیاستهای دولت تقویت بازارهای دیگر است بنابراین به نظر میرسد که در صورت آتشبس یا حتی کمرنگ شدن اخبار منفی جنگ غزه و اسرائیل، بازار روند صعودی مورد نظر را نخواهد داشت.
بورس روز گذشته با ریزش آغاز به کار کرد و در روند منفی نیز به کار خود پایان داد؛ بهطوریکه شاخص کل بورس اوراق بهادار تهران با کاهش ۵۰ هزار و ۸۵۷ واحدی، کانال ۲ میلیون واحدی را از دست داد و در نهایت در ارتفاع یک میلیون و ۹۵۱ هزار و ۲۱۷ واحدی متوقف شد. البته بورس تهران همان روز نخستی که حماس به اسرائیل حمله کرد به سرعت واکنش نشان داد و ریزش کرد. حال بعد از بیستویک روز، آنهم در شرایطی که از شب جمعه اخباری مبنی بر تشدید حملات اسرائیل به غزه و آغاز حمله زمینی نظامیان اسرائیل منتشر شد، دور از انتظار نبود که ریزش داشته باشد. اعتماد حقیقیها نسبت به فروش سهام بیش از همیشه از دست رفته است و دیگر حقوقیها حمایتی از بازار ندارند.
خروجی این وضعیت نیز خروج نزدیک به هزار و ۲۰۰ میلیارد تومان سرمایه توسط حقیقیها بود. البته این بار صندوقهای درآمد ثابت هم شاهد خروج پول حقیقی بودند و ۶۱۵ میلیارد تومان از دست دادند. البته روز گذشته حجم معاملات خرد، از مرز ۹ میلیارد برگه سهم گذشت. برخی از کارشناسان از آن به عنوان آخرین کورسوی امیدی برای ادامه حیات این بازار یاد کردند. در جریان دادوستدهای بازار سهام، حجم معاملات خرد سهام، حق تقدم و صندوقهای سهامی به ۹ میلیارد و ۱۰۰ میلیون برگه سهم رسید. ارزش این معاملات نیز چهار هزار و ۶۰۱ میلیارد تومان بود. با افت روز گذشته قیمت سهام، ارزش دلاری بورس به ۱۵۰ میلیارد دلار کاهش یافت که کمترین میزان این متغیر در سال جاری به شمار میرود.
یکی از گزینههای مهم در شرایط کنونی این است که بورس تهران تعطیل شود، اما مجید عشقی، رئیس سازمان بورس در پاسخ به سوالی در خصوص ریزشهای اخیر شاخص بورس بیان کرد: «دلایل متعددی باعث نوسانات بازار سرمایه شده که یکی از این عوامل ریسک سیاسی و شرایط ریسک سیستماتیک بوده است که بازار عکسالعمل منفی نشان داده و مباحث دفعات قبل هم تکرار شده که بهطور قطع کنترل میشود.»
او همچنین عنوان کرد: «به دنبال پرداخت هزار میلیارد تومان از طریق صندوق توسعه ملی به سازمان بورس، صندوق براساس تعهد قانونی خود تا پایان سال جاری ۶۰۰۰ میلیارد تومان دیگر نیز به بازار سرمایه تزریق خواهد کرد.» عشقی همچنین با اشاره به تعطیلی بورس استانبول گفت: «درباره تعطیلی بورس ایران در این شرایط باید در شورایعالی بورس تصمیمگیری شود.»
محمدرضا اعلمی، کارشناس بازار سرمایه با بیان اینکه بازار سرمایه درگیر موضوع عملیات روانی شده است، گفت: «اگر ما بخواهیم بنیاد بازار و بنیاد سهمهای بازار را مورد بررسی قرار دهیم، باید بازار روند مثبتی را در دو هفته اخیر تجربه میکرد، اما اتفاقاتی که در منطقه رخ داد، موجب شد تا بازار از تحلیل خارج شود؛ بنابراین اگر بخواهیم اظهارنظری داشته باشیم لازم است در مورد اوضاع منطقه صحبت کنیم و بگوییم تشدید درگیری موجب ترس سرمایهگذار و خروج پول شده است.»
او درباره اثرگذاری این جنگ بر سایر بازارهای سرمایه کشورهای منطقه و حتی کشورهای بینالمللی نیز تاکید کرد: «در این مناقشه و براساس اخباری که منتشر میشود، حمایتهای ایران مطرح است و در صورت گسترش این مناقشه و ورود نیروهای مقاومت و حزبالله نیز بر حمایتهای ایران تاکید میشود. هرچند شواهدی مبنی بر حضور ایران در این جنگ و حمایتهای خاص نیست و آمریکا نیز اعلام کرده که ایالات متحده خواهان گسترش جنگ نیست و شواهدی از ورود مستقیم ایران در این مناقشه دیده نشده است؛ بنابراین در این شرایط باید امیدوار بود که این درگیریها محدود خواهد بود. در جنگ میان روسیه و اوکراین بازار سهام روسیه منفی شد. این روند طبیعی است که در زمان جنگ بازارها دچار افت سیستماتیک شوند و روند بورس منفی شود.»
این کارشناس بازار سرمایه با تاکید بر اینکه طلای جهانی متأثر از جنگ روند صعودی دارد، ادامه داد: «وقتی بازارهای رقیب جذاب میشوند خروج پول از بورس اتفاق میافتد. با این حال با وجود اینکه از منظر بنیادی بازار بورس باید روند صعودی میداشت، زیرا سهمها قیمتهای ارزندهای دارند و حتی باید شاهد ورود پول باشیم، اما تا زمانی که بازار متأثر از جنگ و اخبار آن منفی باشد، بازار سرمایه رو به نزولی شدن است و میتواند روند نزولی آن تداوم داشته باشد.»
اعلمی معتقد است که به لحاظ رفتارشناسی و بررسی روند تکنیکالی معمولاً ۷۰ درصد روندها تمایل دارند که روند گذشته خود را ادامه دهند یعنی اگر روند منفی باشد باید توقع داشته باشیم روند منفی ادامه یابد مگر اینکه اتفاق خاصی رخ دهد یا از بازار حمایت شود. اگر شاخص عدد یک میلیون و ۹۳۸ واحد را از دست بدهد که احتمالاً امروز از دست میدهد، باید شاهد افت شاخص باشیم و تنها زمانی که سایه اخبار جنگ بر بازار سرمایه کمرنگ و از بازار بورس صیانت شد، میتوانیم به توقف این روند امیدوار باشیم. این صیانت یعنی درباره اوضاع اقتصادی کشور و مخصوصاً بورس اظهارنظر مثبتی شود تا آرامش حاکم شود.»
این کارشناس درباره تعطیلی بورس در این شرایط نیز گفت: «برخی از گمانهزنیها مبنی بر اینکه آیا بورس تعطیل میشود یا نه، مطرح است، این مطالب از نظر من موجب بحرانی شدن اوضاع میشود، زیرا کشور در بحران نیست که بورس را تعطیل کنیم، پس باید به سمت مدیریت اخبار رفت و در مراحل بعدی تدابیری اندیشید که از بازار با ورود پول و سیاستهایی همچون بیمه سهام حمایت شود.»
هومن عمیدی، کارشناس بازار سرمایه نیز درپاسخ به اینکه آیا بازارهای سرمایه سایر کشورها نیز متأثر از جنگ غزه منفی شدهاند؟ گفت: «فکر نمیکنم بازدهی بورس اسرائیل هم به اندازه بورس ایران در این مدت منفی شده باشد و این از نکات عجیب و غیرقابل قبول بازار سرمایه است که بازار ما بیشتر دچار ریزش شده است. شاهد این هستیم که به بهانه جنگ غزه، بازار منفی میشود و اصلاً معتقد نیستم که این شرایط ناشی از ترس بازار از جنگ باشد، زیرا اگر چنین بود باید در سطح جامعه مردم به دنبال خرید کنسرو باشند و قیمت دلار نیز پرواز کرده باشد و به ۶۰ هزار تومان برسد، اما این اتفاقات نیفتاد و سایر بازارها عکسالعمل منطقی داشتند. برای نمونه دلار در حد دو سه درصد رشد داشت و طلا و نفت نیز همینطور و ممکن است این رشد قیمتی بازگردد.»
او با اشاره به اینکه در بازار سرمایه مردم با وحشت تشویق به فروش میشوند، ادامه داد: «باید از مسئولان سازمان بورس پرسید که نحوه بازارگردانی و عملیات اداره بازار سرمایه را به چه ترتیبی پیش میبرند که با وجود گزارش عالی ششماهه شرکتها و رشد سودآوری خیرهکننده تمام صنایع، بازار سرمایه از اردیبهشتماه تاکنون روند نزولی مداوم داشته است. این درحالیست که در این مدت مسئولان تنها گفتاردرمانی کرده و بازار را رها کردهاند.»
این کارشناس با تاکید بر اینکه این وضعیت نشانه ناتوانی مسئولان بورس و وزیر اقتصاد است که حتی قادر نیستند برای آن راهکار سریعی ارائه دهند، تصریح کرد: «خندهدار است، روز گذشته عشقی اعلام کرد که تا پایان سال مبلغ شش هزار میلیارد تومان به بازار سرمایه وارد میشود. این مبلغ بسیار اندک است و در بازار سرمایه این اعداد حکم اعانه را دارند و اثرگذار نیستند. متاسفانه صندوق توسعه بازار و تثبیت بازار سرمایه که باید سهمها را در این وضعیت وخیم به شکل حمایتی بخرند، هیچ اقدامی نمیکنند. مشخص نیست چه کسی یا چه کسانی در رأس هستند که در سالی که نام آن «رشد تولید و مهار تورم» است شاهد دود شدن سرمایههای مردم و سرمایههای ملی در بازار سرمایه و از دست رفتن ارزش شرکتها و کارخانههای تولیدکننده هستیم. اگر اسم این دهنکجی یا سوءمدیریت نیست، پس چیست؟ چرا باید وزیر اقتصاد چشم خود را به این سوءمدیریت بسته باشد و حواسش نباشد؟ شورایعالی بورس سکوت کرده است. کشور ترکیه به دلیل شرایط کنونی بازار سرمایه را تعطیل کرد، زیرا نمیخواهند سرمایهگذاران نقرهداغ شوند.»
او در پاسخ به اینکه آیا ما نیز باید بازار سرمایه خود را تعطیل کنیم؟ گفت: «وقتی کاری انجام نمیشود یعنی عملاً تعطیل شده است. فرق تعطیلی رسمی این است که معاملات ثبت نمیشود. این حالت بدتری است که هر روز بورس ایران منفی است و در این شرایط انتظار داریم سرمایهگذاری داخلی و خارجی در کشور سرمایهگذاری کنند و انتظار داریم مردم به جای سفتهبازی به سمت بورس بیایند؟ معتقدم اگر میخواستند ریشه بازار سرمایه را بخشکانند، نمیتوانستند بهتر از این عمل کنند. این منفی شدن ناشی از ترس نیست بلکه برنامهای هدایتشده برای منفی کردن بازار سرمایهای است.»
این کارشناس بورس با بیان اینکه سهامداران کانال یک میلیون و ۹۵۰ واحد را در بدبینانهترین حالتها حساب میکردند، اضافه کرد: «با این وجود ما عزمی در مدیران بازار سرمایه که حقوق میگیرند و قرار است از منافع بازار سرمایه دفاع کنند، مشاهده نکردهایم. در حال حاضر شاهد فضای بیتفاوتی و بیمسئولیتی و بیتدبیری هستیم و سیگنال حیاتی خاصی از تغییر روند و نگرش در آقایان را مشاهده نمیکنیم. متاسفم که بازار سرمایه ما تا این حد سرکوب شده است که فردی با مدیریت ضعیف در رأس مجموعه سازمان بورس قرار گرفته که نتوانسته در حوزه نرخ بهره با رئیس بانک مرکزی هماهنگ شود و همچنین نتوانسته است درباره صنایع بزرگ و ارزآور و فشارهای ارزی واردشده به این صنایع اقدامی انجام دهد و درباره نرخ خوراک پتروشیمیها و عوارض سنگآهنیها نکات مهمی را به مجلس اعلام کند. همچنین نتوانسته است در راستای جذب اعتماد داخلی کاری کند. من نمیدانم رئیس سازمان بورس و اوراق بهادار را با کدام کارنامه در این مدت تحمل کردهاند؟»
عمیدی تصریح کرد: «همه با تیم مدیریتی ایشان که به اعتقاد من ضعیفترین تیم مدیریتی تاریخ بورس بوده است، درحال مدارا هستند. نتیجه این مدارا نابودی میلیاردها تومان سرمایه روزانه مردم، شرکتها و سرمایهگذاران در اقتصاد ماست. ما مضحکه تمام سایتهای اقتصادی خارجی و بولتنهای کشورهای دنیا شدهایم به این دلیل که بازار سرمایه ما به شکلی عجیب در حال منفی شدن است. در کنار ما بازار سرمایه کشورهای قطر، امارات و عربستان و حتی کشور ترکیه رشد داشته است. گویا بحران تنها در بورس کشور ما رخ میدهد. وقتی جنگ رخ میدهد اولین سیگنال آن بیارزش شدن ملک است. آیا در این مدت شاهد افت ارزش قیمت آپارتمان در تهران بودهایم؟ در واقع در هیچیک از بخشهای اقتصاد ما ترس از جنگ وجود ندارد، اما ما به بهانه این مسئله بازار سرمایه را منفی میکنیم.»
او اظهار کرد: «این بسیار غیراخلاقی است که دوستان با بیکفایتی و برنامهریزی قبلی بازار سرمایه را به سمت پایین هل میدهند. مشخص نیست که بر سر سفرهای که میخواهند آماده کنند چه کسانی قرار است بنشینند. اعتماد عمومی نسبت به بازار سرمایه، تولید و اقتصاد هر روز از دست میرود این مسئله نگرانکننده است. همین تعداد اندک افراد حقوقی و حقیقی موجود در این بازار را نیز نباید به این سمت ببریم که از بازار سرمایه خارج شوند و پولهای خود را وارد فعالیتهای غیرمولد و تورم زا و سفتهبازانه کنند. سازمان بورس بابت معاملات کارمزد دریافت میکند درحالیکه باید نهادی خودانتظام باشد، اما ما شاهد خودانتظامی و برنامهریزی از آقایان نیستیم. حقوق آقایان و پرسنل از طریق پول سهامداران تامین میشود.»
عمیدی تصریح کرد: «در حال حاضر نیاز ما ابزارهای نوین مالی نیست، نیازی به الگوریتم نداریم بلکه باید قوانین بازار سرمایه اصلاح میشد و به بازارگردانها دستورالعمل جدیدی داده میشد که از این شرایط افتضاح خارج شود. باید تکلیف سهام عدالت مشخص میشد. در حال حاضر بازارگردان تولید زیان کرده است و مردم متضرر شدهاند و بورس هم به این وضعیت افتاده است. دستورالعملشان اشتباه است و افراد حرفهای را از رأس کار خارج کردهاند و سازمان بورس را تبدیل به آزمایشگاهی کرده اند که تئوریهای اشتباهشان را جلو میبرد که ضرر این اقدام متوجه بازار سرمایه است. وزیر اقتصاد ضعف بزرگی را از خود نشان داد که وارد بازار سرمایه نشد و افراد متخصص را در کنار خود قرار ندادند که ضعفهای موجود دیده و کارشناسی شود تا با رفع مشکلات فضای مثبتی را در اقتصاد شاهد باشیم. همه کشور بسیج شدهاند که تورم را کنترل کنند، اما ناکارآمد بودهاند. اما جایی مانند بورس که درآن تورمی وجود ندارد و تنها موضوع سرمایهگذاری و کمک به رونق تولید و جلوگیری از تورم در آن مطرح است را تضعیف میکنند و به این ترتیب هر روز سرمایه مردم را از بین میبرند.»