فرارو- «حمله زمینیِ اسرائیل به نوار غزه، حماس را از کره زمین محو خواهد کرد.» این گفته «یوآف گالانت» وزیر جنگ اسرائیل است که در دوره زمانی پس از اجرای موفقیتآمیز عملیات طوفان اقصی و کارزار نظامی گسترده اسرائیل علیه نوار غزه و آمادهسازی این رژیم جهت حمله زمینی مطرح شده است. اگرچه که «بنیامین نتانیاهو» نخست وزیر اسرائیل نیز به کرات در سخنرانیهای مختلف خود از عزم جدی اسرائیل جهت حمله به نوار غزه و نابودسازی جنبش حماس سخن گفته است.
به گزارش فرارو؛ پالسی روشن از این واقعیت مخابره میشود که دیر یا زود بایستی انتظار عملیشدن جنگ زمینی اسرائیل علیه نوار غزه و مقاومت فلسطین را داشت و مقامهای ارشد اسرائیلی با موضعگیریهایی از این دست، عملا راه برگشتی را از تصمیم خود باقی نمیگذارند. با این حال، یکی از دلمشغولیهای اصلی و مهم اسرائیل مرموز و خطرناک بودنِ حماس برای این رژیم است.
به بیان ساده تر، اسرائیل نمیداند که چه چیزی در غزه انتظار آن را میکشد و اساسا سطح آمادگی مقاومت فلسطین در چه حدی است؟ آیا امکان دارد که اسرائیل با شگفتیهای به مراتب بزرگتری در نوار غزه در قیاس با عملیات طوفان اقصی رو به رو شود؟
پرسشهایی از این دست، تردیدهایی جدی را در اردوگاه اسرائیلیها جهت حمله زمینی به نوار غزه ایجاد کردهاند و البته که از ۳ منظر، قابل توجه هستند.
حماس دشمنی عادی برای اسرائیل نیست. این جنبش پایگاههای زمینی، هوایی، دریایی و یا مقرهای مشخصی ندارد و حتی در شرایط عادی نیز نیروهای این جنبش در خیابانهای نوار غزه به صورت آشکار و با ماموریتهای خاص تردد ندارند. شاخه نظامی حماس سال هاست که تحت رهبری «محمد ضیف» است. فردی که او نیز تا حد زیادی فردی ناشناخته است و حتی عکسی جدید نیز از وی در اختیار نیست و عکسهای منتشر شده از او مربوط به بیش از یک دهه قبل هستند.
ضیف در طی سالهای اخیر، به ایجاد شبکههایی پیچیده از تونلهای زیرزمینی در اقصی نقاط نوار غزه که البته به مناطق مجاور با اراضی اشغالی نیز راه دارند، نظارت داشته است. تونلهایی که رسانههای غربی از آنها به عنوان «متروی حماس» یاد میکنند و توانمندیهای رزمی مبارزان حماس را به نحو قابل توجهی افزایش میدهند.
از این رو، حماس مدت هاست که تحرکات خود را از روی زمین به زیر زمین انتقال داده است و نیروها، ادوات و مهمات خود را در زیر زمین جابجا میکند. اقدامی که هم این جنبش را از حملات هوایی و پهپادی صهیونیستها در امان نگه میدارد و هم چالشهای احتمالی از سوی جاسوسان علیه حماس را به حداقل ممکن میرساند. در این شرایط، اسرائیل هر لحظه باید انتظار ظاهر شدن نیروهای حماس در صورت حمله زمینی به نوار غزه را داشته باشد و انگار نیروهای آن به نوعی در زمینِ بازی و تله حماس گرفتار هستند.
در عین حال، نباید فراموش کرد که ارتش اسرائیل به شدت به نیروی هوایی وابسته است و استفاده نیروهای حماس از تونلهای زیرزمینی تا حد زیادی توان هوایی اسرائیلیها در حمله زمینی به نوار غزه را مختل میکند. موضوعی که خود یک ضربه جدی به اسرائیل است و میتواند برای آنها چالش آفرین باشد.
مجموع این مسائل سبب شدهاند تا به تازگی پایگاه خبری میدل ایست مانیتور در گزارشی، نیروهای حماس را به «ارتش اشباح» تشبیه کند که میتوانند آرامش را از اسرائیلیها به نحوی جدی سلب کنند و به آن آسیبهای جدی وارد کنند. در این میان نباید از یاد برد که نیروهای حماس در گروههای مختلف و بعضا به صورت مستقل وارد میدان عملیات علیه اسرائیل میشوند و از تجهیزات ارتباطی چندانی نیز استفاده نمیکنند.
این معادله ضربهپذیری آنها در برابر دشمن اسرائیلی را تا حد زیادی کاهش میدهد و در عین حال، سطح پیشبینی ناپذیری آنها را برای تل آویو افزایش میدهد.
هر چه از عملیات طوفان اقصی میگذرد، اسرائیل با آسیبها و خسارات جدیتری رو به رو میشود. به بیان سادهتر، زمان کاملا به نفع حماس است. رژیم اسرائیل ضربات مهلکی متحمل شده و جز با بمباران غزه که سناریوی تکراری آن است، به این موضوع پاسخ نداده و نتوانسته دستاوردهای مناسبی را جهت عرضه به افکار عمومی اسرائیل کسب کند. حال اسرائیلیها به خوبی میدانند که در حمله زمین به نوار غزه که به زعم خودشان برگ برنده آنها جهت ارائه به افکار عمومی اسرائیل است، حماس حامل دو چالش جدی علیه نیروهای ارتش این رژیم است.
اولا، نیروهای حماس کاملا به جغرافیای نوار غزه به صورت میدانی و عملیاتی مسلط هستند. معادلهای که سبب میشود تا نیروهای اسرائیلی نتوانند آزادنه به مانور در جریان حمله زمین به نوار غزه بپردازند. در عین حال، باید توجه داشت که حماس تجربه زیادی را نیز در جنگ شهری کسب کرده است.
دلیل این مضوع نیز روشن است: زیرا نیروهای حماس سال هاست که خود را آماده حمله زمینی رژیم اسرائیل به نوار غزه کردهاند و این سناریو موضوعی بوده که همواره برای آنها قریب الوقوع و روی میز بوده است. این در حالی است که ارتش اسرائیل چندان در حوزه جنگ شهری فعال نبوده و در این زمینه تجربه و مهارت میدانی ندارد. حمله زمینی اسرائیل به نوار غزه به این معناست که اسرائیلیها باید خانه به خانه این منطقه را پاکسازی کنند. موضوعی که میتواند هزینههای سنگینی را برای رژیم اسرائیل به همراه داشته باشد و آن را وارد یک گرداب به معنای واقعی کلمه کند.
دوم اینکه نوار غزه یکی از متراکمترین مناطق جمعیتی در جهان است. اگرچه اسرائیلیها در مدت اخیر تهدیدات زیادی را دال بر قریب الوقوع بودنِ حمله خود مثلا به شمال نوار غزه مطرح کرده و از شهروندان فلسطینی خواستهاند که هر چه سریعتر این منطقه را ترک کنند، با این حال، چالش تراکم جمعیت در نوار غزه هنوز هم برای اسرائیل پابرجاست و میتواند مشکلات جدی را برای آن ایجاد کند. معادلهای که به هر حال یک برگ برنده در دستان مقاومت اسلامی فلسطین به حساب میآید.
پیش از عملیات طوفان اقصی و اوج گیری مجدد درگیریهای اسرائیل و مقاومت اسلامی فلسطین در نوار غزه، برخی تحلیلگران مسائل راهبردی و امنیتی گزارشهای مختلفی را منتشر و از نگرانی جدی اسرائیل به دلیل افزایش توان و تدبیر نظامی حماس خبر میدادند. با این حال، ملیات طوفان اقصی و کشته شدن بیش از ۱۵۰۰ اسرائیلی موجب وارد آمدن یک شوک جدی به نهادهای امنیتی و اطلاعاتی و البته سازوکارهای سیاسی اسرائیلی شد.
در این فضا، اسرائیل هم از عملیات طوفان اقصی و مهارت دستگاههای امنیتی و نظامی حماس نگران شده و هم پختگی این جنبش در مواجهه با تحرکات اسرائیل نیز به یک دغدغه بزرگ برای تل آویو تبدیل شده است. در مدت اخیر حماس به صورت مدیریت شده، برگهای خود علیه اسرائیل را رو کرده و این پیام را به آن رسانده که هنوز هم کارتهای معتبری را در دست دارد. کارتهایی که میتوانند معادلات بازی را به کل تغییر دهند و خود تعیین کننده باشند.
در عین حال، انتشار گزارشهای مختلف مبنی بر هماهنگی قابل توجه حماس با حزب الله لبنان در صورت حمله زمینی اسرائیل به نوار غزه نیز محافل نظامی و امنیتی اسرائیل را نگران کرده که مبادا با بحرانهای جدی در صورت حمله زمینی به نوار غزه رو به رو شوند. حزب الله لبنان در مدت اخیر نشان داده که میتواند ضربات کاری به اسرائیل وارد کند.
در این میان، در برخی موارد نوعی تقسیم کار قابل توجه میان حماس و حزب الله لبنان نیز وجود داشته است. موضوعی که پیامهای مهمی را به اسرائیل مخابره میکند. مثلا حماس دامنه حملات موشکی خود را به شهرکهای شمال اراضی اشغالی نیز رسانده و حزب الله لبنان، به جای هدف قرار دادن شهر و شهرکهای اراضی اشغالی که به آن نزدیک هستند، سامانههای راداری و مخابراتی و شنود اسرائیلیها را هدف قرار میدهد. در این چهارچوب، هم حماس و هم حزب الله، سنجیده و به دور از هیجان رفتار میکنند. مسالهای که برای اسرائیل، فضای ابهام و تردید و در عین حال وحشت را تقویت کرده است.