فرارو- مسعود اطیابی که این روزها با فیلم «هتل» در حال ثبت رکورد در گیشه سینماهاست، فیلمی بهشدت سیاسی در کارنامهاش دارد که پس از نزدیک به یک دهه هنوز اکران نشده است.
به گزارش فرارو، همین چند روز پیش خبر رسید که فیلم «هتل» در رقابت با رکوردهای ثبتشده از سوی فیلم «فسیل» در اکران امسال، توانسته است رکورد مجموع فروش در سه هفته ابتدایی اکران را از آن خود کند. فیلم تازه مسعود اطیابی تنها در 23 روز توانست فروش خود در گیشه را از مرز 50 میلیارد تومان فراتر ببرد تا سلسله موفقیتهای این کارگردان در فتح گیشه، همچنان ادامه داشته باشد.
اطیابی یکی از کارگردانان بیحاشیه سینمای ایران است که امروز تبدیل به چهرهای تعیینکننده و تأثیرگذار بر چرخه اقتصادی سینما شده است. چهرهای که گویی به خوبی رگ خواب مخاطبان خود را میشناسد و با بهرهگیری هوشمندانه از ظرفیت بازیگران محبوب مخاطبان، به فرمولی مطمئن برای ساخت فیلمهای پرفروش رسیده است.
اما مسعود اطیابی برای رسیدن به جایگاه امروز چه مسیری را طی کرده و چه چشماندازی را پیش روی خود دارد.
در این گزارش، روایت «فرارو» از کارنامه این فیلمساز را میخوانید؛
مسیر دیروز؛ نصیحت با چاشنی سرگرمی
اگر بخواهیم نیمه نخست کارنامه مسعود اطیابی را در یک ویژگی خلاصه کنیم، میتوانیم به محتوامحوری اشاره کنیم. اطیابی در اولین فیلم سینمایی خود با نام «مصائب دوشیزه» که در میانه دهه 80 آن را کارگردانی کرد، روایتی کاملا محتوامحور درباره چالشهای اعتقادی یک دختر مسیحی ارائه کرد اما او همزمان نیمنگاهی هم به مخاطب عام داشت.
در گام دوم اطیابی اولین کمدی کارنامهاش را با حضور مریلا زارعی و رضا عطاران ساخت. فیلم «خروس جنگی» هر چند در سال 86 به تولید رسید اما اکرانش همزمان با اوجگیری التهابات سال 88 بود و اطیابی سالها بعد اذعان کرد که قصد داشته با فضای شاد این فیلم، روحیه جمعی مردم در آن روزهای ملتهب را، تغییر دهد.
سه فیلم بعدی اطیابی اما مصداق بارز مستقیمگویی در قالب فیلمهای بهظاهر سرگرمکننده بود. او که دغدغه طرح مضامین اخلاقی و اعتقادی را در آثار خود داشت، هرچند سراغ قصههایی عامهپسند میرفت اما سایه سنگین «پیام» در فیلمهایش مانع ارتباط مخاطب با آن میشد. اوج این نگاه را میتوان در نامگذاری فیلم «اخلاقتو خوب کن!» دید!
اطیابی هم در «صبح روز هفتم» هم در «شرط اول» و هم در «اخلاقتو خوب کن» سراغ چالشهای مرتبط با جهان پس از مرگ و نسبت مرگاندیشی با «زندگی» رفت و در همین حال و هوا آثار خود را با بهرهگیری از بازیگرانی چون اکبر عبدی، سیروس گرجستانی، الناز شاکردوست، شهرام حقیقتدوست، حامد کمیلی، جواد رضویان و در رأْس آنها رضا عطاران به سرانجام رساند. او هم دغدغه محتوا داشت و هم نمیتوانست نسبت به اهمیت گیشه و جذب مخاطب بیتفاوت باشد.
در ابتدای دهه 90 مسعود اطیابی بهصورت غیرمنتظرهای از جریان اصلی سینما فاصله گرفت و دو فیلم «ریسمانی نزدیکتر از رگ» و «خاک و مرجان» را یکی درباره لبنان و دیگری درباره افغانستان و بدون حضور هیچ بازیگر شناختهشدهای کارگردانی کرد.
در نیمه دهه 90 اطیابی یک چرخش دیگر در مسیر کارنامهاش داد و به ناگهان با فیلمی کاملا سیاسی به جشنواره فیلم فجر آمد. در دروهای که صحبت از لزوم احیای سینمای سیاسی بود، اطیابی با فیلمنامهای از مهدی آذرپندار (که بعدها مدیرعامل انجمن سینمای جوانان شد) داستانی مرتبط با حوادث سال 88 را مقابل دوربین برد.
اطیابی هرچند مطابق سلایق سینمایی خود، نقش اصلی این فیلم را به کامبیز دیرباز واگذار کرد تا فیلم سیاسیاش نسبتی هم با گیشه و مخاطب داشته باشد، اما این فیلم بعد از رونمایی در جشنواره فجر، هیچگاه به اکران عمومی نرسید.
این فیلم با روایتی پلیسی و امنیتی از حوادث پس از انتخابات 88، به دلایلی که هیچگاه اعلام نشد، نتوانست به چرخه اکران عمومی وارد شود و تا به امروز هم یکی از مهمترین فیلمهای دیده نشده مسعود اطیابی محسوب میشود.
نمیتوان حکم قطعی داد اما شاید سرنوشت عجیب این فیلم، در ادامه مسیر این فیلمساز و گرایش او به سمت فیلمهای گیشهای، بیتأثیر نبوده است؛ مسیری که از «تگزاس» آغاز شد و امروز به «هتل» رسیده است.
جایگاه امروز؛ گیشه با چاشنی اخلاق
سال 96 بود که مسعود اطیابی با ابراهیم عامریان هممسیر شد و در همکاری با یکدیگر فیلم «تگزاس» را روانه پرده سینماها کردند. فیلمی که بهصورت هوشمندانه از زوج محبوب آن سالهای تلویزیون یعنی پژمان جمشیدی و سام درخشانی در نقشهای اصلی خود بهره گرفت و توانست در گیشه با اقبال مواجه شود.
نگاه مخاطبمحور اطیابی در کنار اشراف اقتصادی عامریان، سبب شد که همکاری این زوج در مقام کارگردان و تهیهکننده در ادامه مسیر به ساخت «تگزاس2»، «دینامیت» و «انفرادی» بینجامد. همزمانی تولید این آثار با دوران عجیب کرونا و رکود سنگین حاکم بر سینماها، سبب شد که عامریان در مقام تهیهکننده این آثار را تبدیل به منجی سینماها کند.
«دینامیت» و «انفرادی» در دو سال پیاپی پرفروشترین فیلمهای سینمای ایران شدند و اطیابی به پشتوانه آنها «بخارست» را بدون همراهی ابراهیم عامریان به سرانجام رساند. فیلمی که هرچند در گیشه خوش درخشید اما نتوانست رقیب دیگر فیلم در حال اکران اطیابی یعنی «انفرادی» شود.
حالا این روزها اطیابی و عامریان در مقام رقیب در میدان حضور دارند، ابراهیم عامریان از ابتدای امسال فیلم «فسیل» را در مقام تهیهکننده روانه پرده کرده و به پشتوانه تخصص اقتصادی خود این فیلم را به رتبه دوم پرمخاطبترین فیلمهای تاریخ سینمای ایران رسانده است. مسعود اطیابی هم «هتل» را به تازگی به اکران رسانده تا تبدیل به جدیترین مدعی برای پس گرفتن عنوان «پرفروشترین فیلم سال 1402» از فیلم «فسیل» شود.
مسعود اطیابی حالا یکی از متخصصان در عرصه ساخت فیلمهای گیشهای و نکته مهم این است که همچنان نگاه اخلاقمحور خود را در ساخت آثارش حفظ کرده است؛ فیلمهای کمدی این فیلمساز، برخلاف طیفی از فیلمهای کمدی سالهای اخیر، به هر قیمتی و با هر شوخیای از مخاطب خود خنده نمیگیرند.
چشمانداز فردا؛ سایه سنگین گیشه
اینکه مسعود اطیابی در ادامه مسیر فیلمسازی خود به کدام سمت و سو خواهد رفت، مسئله چندان پیچیدهای نیست. او آنقدر در جایگاه فعلیاش موفق ظاهر شده که حتی اگر خودش هم قصد تجربههایی متفاوت را داشته باشد، بعید است لااقل در آیندهای نزدیک، تهیهکنندگان و سرمایهگذاران تأثیرگذار در جریان اصلی سینمای ایران، اجازه و فرصت تغییر مسیر به او بدهند.
او در حال حاضر یکی از موفقترین فیلمسازان در حوزه ساخت فیلمهایی با فروش تضمینشده است؛ فیلمسازی که مستقل از جریان آثار حاضر در جشنواره فیلم فجر، مسیر ارتباط مستقیم با مخاطبان عام را پیدا کرده و بازیگران هم بیتمایل به همکاری با او برای کسب تجربه فتح گیشه ندارد.
با این همه اما مسعود اطیابی همچنان چهرهای دغدغهمند است و فراتر از اصول اخلاقی و اعتقادی، نسبت به برخی آرمانها و اصول انقلاب اسلامی هم بیتفاوت نیست. به همین دلیل دور از انتظار هم نیست که در ادامه مسیرش، باردیگر سراغ ساخت آثاری مرتبط با این مضامین هم برود؛ البته در آن صورت هم همچنان گیشه و مخاطب را فراموش نخواهد کرد.