نماینده سیرجان و بردسیر روز گذشته در صحن علنی مجلس، درباره کمبود معلمان تذکر داد. او گفت: «متاسفانه طی یک ماهی که بررسی برنامه هفتم در دستور کار قرار گرفته، نشستهای نظارتی که ابتکار بسیار خوبی بوده، تعطیل و مسائل کشور رها شده است. بهعنوان مثال در حوزه انتخابیه، بسیاری از مدارس، با کمبود معلم مواجه هستند.» او در پایان درخواست کرد که رئیس سازمان اداری و استخدامی کشور در مورد موضوع کمبود معلم توضیحات لازم را ارائه کند.
به گزارش هممیهن، محمدباقر قالیباف، رئیس مجلس در پاسخ به تذکر این نماینده درباره کمبود معلم گفت: «در ابتدا که این موضوع را پیگیری میکردیم، حدود ۲۳ هزار کلاس با کمبود معلم مواجه بود. در این مورد با وزیر آموزش و پرورش گفتگو شد و او گزارشی ارائه کرد؛ براساس مصوبهای که بازنشستگان میتوانند به کار بازگردند و بدهی آنها پرداخت و اقدامات لازم انجام شود، گزارش استانی ارائه شد و تاکید کردند که حداکثر ۳ هزار مدرسه با کمبود معلم مواجهاند و حتی کمتر از ۳ هزار مدرسه و این مشکل را طی ۲ روز آینده حل خواهیم کرد.» این در حالی است که شواهد و قرائن نشان میدهد که وزارت آموزش و پرورش توانایی تامین کمبود نیرو برای ۳ هزار مدرسه را در ماههای آینده نخواهد داشت.
یوسف نوری ۷ آذر ۱۴۰۰ وزیر آموزش و پرورش شد و ۱۴ فروردین ۱۴۰۲ به دلیل مسائل و مشکلات فرهنگیان مجبور شد از سمت خود استعفا کند تا رضامراد صحرایی، بهعنوان سرپرست جای او را بگیرد. صحرایی در ۹ خرداد ۱۴۰۲ با رای اعتمادی که از مجلس گرفت، فقط عنوانش از سرپرست به وزیر تغییر کرد.
او در مدت ۶ ماهی که بر مسند آموزش و پرورش نشسته، نسبت به هشدار کارشناسان و دلسوزان بیتوجهی کرد. آژیر کمبود معلم در مدارس از اردیبهشت ۱۴۰۲ به صدا درآمده بود، زیرا هر ساله ۱۰۰ هزار معلم بازنشسته میشوند و باید ۱۰۰ هزار معلم جایگزین آنها شوند، اما آنطور که مشخص است این جایگزینی صورت نگرفته است. محمد داوری، سخنگوی سازمان معلمان ایران– ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۲ - به هممیهن گفته بود: «در یک جلسه خصوصی گفته شد که حدود ۱۰۰ تا ۱۲۰ هزار معلم از آموزش و پرورش حقوق میگیرند، اما نقشی در آموزش و پرورش ایفا نمیکنند.
سوال اینجاست که آیا این آمار واقعیت دارد؟ بعضی از این افراد به سازمان و ارگانهای دیگر مامور شدهاند و برخی دیگر از آموزش و پرورش حقوق میگیرند درحالیکه در برخی ارگانها فعال هستند. در حقیقت افراد این پستها را میگیرند، اما جای دیگری کار میکنند. فرض کنید که ۱۰۰ هزار نفر با این روش در آموزش و پرورش نباشند و سالی ۱۰۰ هزار نفر هم بازنشسته شوند، یعنی سالانه ۲۰ درصد معلمان کاهش مییابند و اول مهر آموزش و پرورش مشکل پیدا میکند. البته این ۲۰ درصد در نقاط مختلف کشور، متفاوت است. بهعنوان مثال در تهران این آمار بیشتر است و بیش از ۷۰ درصد معلمانی که کار میکنند بازنشسته هستند و بهعنوان حقالتدریس فعالیت میکنند. این نیروها فرسوده، خسته و افسرده هستند و به دلیل نیاز مالی، حقالتدریسی کار میکنند.»
شهریار حیدری، نماینده قصرشیرین، سرپل ذهاب و گیلانغرب درباره مسئله کمبود معلم به هممیهن گفت: «آموزش و پرورش کشور از نظر کمبود معلم، تجهیزات و امکانات، مشکلات بسیاری دارد. وزیر به تنهایی نمیتواند این مشکلات را حلوفصل کند. هر وزیری که مدعی شود بهتنهایی میتواند مشکلات آموزش و پرورش را حل و فصل کند، شعار داده است. دولت باید نسبت به حل مشکلات این وزارتخانه به اجماع برسد.»
او با اشاره به اینکه صحرایی از ابتدای فعالیت خود از مجلس و دولت خواست که به او کمک کنند تا به اهدافش برسد، گفت: «به اعتقاد من دولت باید با اطلاع از مسائل و مشکلات آموزش و پرورش اقدامات بنیادینی انجام دهد. اما اراده کمک به حل مشکلات آموزش و پرورش در حال حاضر ضعیف است.» این نماینده مجلس با اشاره به اینکه دولت اقدام مؤثری برای انسجامبخشی به نظام آموزش و پرورش انجام نداده است، افزود: «درست است که وزارت آموزش و پرورش ۱۰ هزار معلم را جذب کرده است، اما این وزارتخانه با ۲۰۰ هزار کمبود معلم مواجه است و فاصله ۱۰ هزار تا ۲۰۰ هزار معلم بسیار زیاد است. به همان نسبت آموزش و پرورش برای نقل و انتقال، تبدیل وضعیت، پرداختیها و کمبودها با مشکل مواجه است.» شهریار حیدری، تاکید کرد: «بعد از زلزله سال ۹۶ در کرمانشاه، هنوز بسیاری از مدارس بازسازی نشده و در بسیاری از روستاها دانشآموزان در کانکس درس میخوانند. یعنی پس از گذشت ۶ سال از زلزله، هنوز بسیاری از دانشآموزان مجبورند در سوله، کانکس، کانتینر و در دمای منفی ۱۵ تا مثبت ۵۰ درجه سانتیگراد درس بخوانند.» او افزود: «اعتقاد دارم ضعف آموزش و پرورش به ضعف دولت برمیگردد. مسلم آن است که عزم و اراده جدی که بتواند مشکلات آموزش و پرورش را برطرف کند در دولت وجود ندارد.»
محمدصالح جوکار، نماینده یزد نیز درباره استیضاح وزیر آموزش و پرورش به دلیل کمبود معلم در مدارس، به هممیهن گفت: «فعلا برنامه هفتم در دستور کار است و بعد از آن لایحه بودجه به مجلس ارائه میشود. اما آموزش و پرورش باید در ۳ ماه تابستان برنامهریزی میکرد که با کمبود معلم مواجه نشود. بعضی از تصمیماتی که گرفته شد، مانند عدم قرارداد با نیروهای خرید خدمت و عدم تبدیل وضعیت معلمان، به این موضوع دامن زده است.»
او با تاکید بر اینکه باید نیاز معلم تامین شود، افزود: «امروز نیروهای خرید خدمت ظرفیتی است که باید از آن استفاده کرد. با دادن دلگرمی به نیروهای خرید خدمت در موضوعات بیمه، حقوق و تبدیل وضعیت میتواند آنها را به عرصه تدریس بکشاند و این نیروهای خرید خدمت میتوانند معلمان خوبی باشند.» این نماینده مجلس گفت: «معلمان نهضت سوادآموزی که چندین سال زحمت کشیدهاند نیز از جمله نیروهایی هستند که میتوان با تبدیل وضعیت، از آنها بهعنوان معلم استفاده کرد. البته این روشها مقطعی است و آموزش و پرورش باید نسبت به تامین معلمان مورد نیاز، برنامه جامع و دقیقی داشته باشد.»
لطفالله سیاهکلی، نماینده قزوین نیز درباره علت تاخیر در استیضاح وزیر آموزش و پرورش به هممیهن گفت: «تنها راه برخورد استیضاح نیست. نمایندگان میتوانند از وظیفه نظارتی خود استفاده کرده و تذکر دهند. از سوی دیگر باید از وزیر آموزش و پرورش توضیح بخواهیم. راه این اقدامات برای نمایندگان مجلس بسته نیست.»
او با بیان اینکه اصل اشکال وارد است و کلاسها باید معلم داشته باشند، افزود: «افراد زیادی متقاضی رفتن به سرکلاس – به عنوان معلم – هستند. در حقیقت هم معلم وجود دارد و هم فضای خالی برای بهکارگیری آنها؛ بنابراین وزیر باید برای حل این معضل زودتر اقدام کند و نمیتواند از این موضوع طفره برود.» آنطور که از اظهارنظر نمایندگان بهویژه رئیس مجلس بر میآید، قرار نیست در این مورد اقدام عاجلی صورت گیرد و مجلس فعلاً سرگرم برنامه هفتم توسعه است درحالیکه هزاران مدرسه بدون معلم و دانشآموزان آن بلاتکلیف ماندهاند تا شاید دولت سیزدهم نظری به آموزش و پرورش کند. با وجود معضل کمبود معلم و اخراج اساتید از دانشگاهها آینده پرابهامی در حوزه آموزش در انتظار کشور است.