محمدحسن محبی درباره عملکرد تیم ملی کشتی آزاد در مسابقات قهرمانی جهان اظهار داشت: مشکلاتی داشتیم، اما حقیقت این است که بچهها بهترین کشتی را گرفتند و حقشان بود مدال بگیرند، چون زحمت کشیده بودند. رحمان عموزاد که سال گذشته قهرمان جهان شده بود، هم باید مدال میگرفت. مجتبی گلیج کشتیگیر خوبی است و حداقل باید سوم جهان میشد. این بچهها گناهی ندارند، آنها همه تلاششان را کردند و کمکاری صورت نگرفت.
وی ادامه داد: مردم هم به کشتی عشق دارند، از باختها ناراحت میشوند. البته که کار هم سخت است. مردم کشتی را میفهمند و انتظار دارند. همین است که وقتی شکست تکرار میشود، یعنی انتظارات برآورده نشده، ضمن اینکه کشتی را به پهلوانی میشناسند و خوب است که ظاهر و باطن ما به هم نزدیک باشد. البته من احساس میکنم نفر اول کشتی ما که خودش قهرمان جهان و المپیک است، شاید بتواند این اوضاع را جمع کند.
پیشکسوت کشتی ایران دررابطه با مبارزه حسن یزدانی با دیوید تیلور آمریکایی که این بار با شکست سنگینتری برای قهرمان ایرانی همراه شد، خاطرنشان کرد: فکر میکنم اگر حسن یزدانی کشتی خودش را میگرفت، لااقل ضربه نمیشد و شاید مثلاً ۹-۴ به او میباخت. او کشتی خودش را مقابل تیلور یادش رفته است. حسن یزدانی قهرمان بزرگی است، همه مردم دوستش دارند و همیشه هم بابت مدالهایی که گرفته، ممنون او هستند. مردم از شکست او ناراحت میشوند و گاهی حرفهای آزاردهندهای هم این وسط مطرح میشود. این شکست برای ما هم خیلی ناراحتکننده بود. من که با کشتی زندگی کرده و ۴۰ سال است مسابقات جهانی را دیدهام، هیچوقت اینطور ناراحت نشده بودم.
وی ادامه داد: قبلاً هم شکست برزگر به داته ژاپنی، خود من به خادارتسف یا علی حیدری به کورتانیدزه ما را ناراحت میکرد، ولی تا به حال ندیدم شکست یک قهرمان مقابل حریفش اینقدر مردم را مأیوس و اذیت کند. این جهانی یک اتفاقات قشنگی هم داشت، اینکه رقیب آمریکایی رحمان عموزاد بعد از شکستش، دست عموزاد را میگیرد و بلندش میکند، باوجودی که خودش باخته یا حسن یزدانی بعد از این فشار سنگینی که روی دوش خودش حس میکند، به تیلور دست میدهد و تبریک میگوید. به این چیزها دقت میکنیم. این کار حسن یزدانی پسندیده است، اینکه میپذیری زور و تکنیک حریف از تو بیشتر بوده و باخت را قبول کنی. اینها گرفتار ما بزرگترهایی شدند که چیزهایی که باید بگوییم را نمیگوییم. روزی من سرمربی تیم ملی بودم، یکی از کشتیگیران میآمد کنار تشک میایستاد و لباس درنمیآورد. او را کشیدم کنار و گفتم چرا با کت و شلوار میآیی و لخت نمیشوی تمرین کنی، گفت مربیان را در حد خودش نمیداند، به او گفتم تو هم چیزی نیست، دو سال است که باختی، یا سرت را بنداز پایین و کار کن، یا دیگر نیا. از فردایش آمد و اتفاقاً دوباره روال مدالآوریاش شروع شد.
محبی تأکید کرد: روی هم رفته، از نظر من مدیریت کشتی ما باید روی خیلی چیزها تجدیدنظر کند. ایرادهایی هست. در توکیو، ۱۵ سال از ملیپوش بودن من و برادرم، علیرضا سوختهسرایی و سلیمانی میگذشت که آقا صنعت (صنعتکاران) اجازه داد ما در ماشین، کنار او بنشینیم. یک چیزهایی را باید رعایت کرد.