روزنامه شرق نوشت: ساختن یک ورزشگاه جدید فوتبال که به قول دولتمردان آبرومندانه باشد، این روزها در دستور کار قرار گرفته است. ظاهرا پروژههای عظیم عربستانیها و سرمایهگذاری گسترده آنها در حوزه فوتبال، در کنار مشکلاتی که کیفیت زیرساخت و چمن ورزشگاه آزادی در دو، سه ماه اخیر به بار آورده، مسئولان ایرانی را هم به حرکت واداشته تا هر طور شده در این زمینه قدمی رو به جلو بردارند. این موضوعی است که ابتدا از سوی کیومرث هاشمی بهعنوان وزیر جدید ورزش دولت ابراهیم رئیسی مطرح شد و سپس هم مورد رضایت رئیسجمهور قرار گرفت؛ به طوری که رئیسی هم حالا دستور داده این پروژه بهزودی آغاز شود.
از روزی که النصر به ایران آمده و رفته و آن جوکهای ناخوشایند درباره ورزشگاه آزادی ساخته و در فضای مجازی پخش شده، دولت هم آستین را بالا زده تا یک ورزشگاه مدرن فوتبال بسازد. کار تا جایی پیش رفته که همین حالا مقرر شده که محل ساخت ورزشگاه جدید و مدرن فوتبال ایران هم حوالی مرقد امام (ره) در نظر گرفته شده است. شهرداری هم در روزهای اخیر وعده داده که گوشهای از کار را میگیرد تا این ساختوساز سرعت بیشتری به خود بگیرد.
البته در کنار این موارد، شاید هیچکدام جذابتر از صحبتهای محسن منصوری، معاون اجرائی رئیسجمهوری نباشد. او روز گذشته و در حاشیه جلسه چهارشنبه هیئت وزیران در جمع خبرنگاران گفت: «این سرعتی که در احداث ورزشگاه جدید میبینید، از باب دستور رئیسجمهور و مصوبه هیئت وزیران است. دولت سیزدهم، دولت صادقالوعد است و نهضت اتمام پروژههای عمرانی را دنبال میکند». جمله اصلی را او کمی بعد به زبان آورد و گفت که «در دولت مسئله احداث ورزشگاه جدید را سریع و انقلابی دنبال میکنیم».
اینجا موضوع مهمی است. دولتیها وعده دادهاند ساخت ورزشگاه جدید فوتبال که قرار است مدرن باشد و از سویی آبرومندانه، قرار است سریع و انقلابی باشد. حتی وزیر ورزش هم در سفری که به چین داشته، گفته از چینیها در این زمینه کمک خواهد گرفت.
مهر ۱۴۰۲ زمانی است که مسئولان دولتی ایران وعده دادهاند «سریع و انقلابی» یک ورزشگاه جدید بسازند. ورزشگاه کنونی آزادی که حالا پیر و فرتوت شده و هر روز گوشهای از آن نیاز به تعمیر دارد، کلا در ۱۷ ماه ساخته شد؛ یعنی همین ورزشگاهی که همچنان اصلیترین ورزشگاه فوتبال در ایران محسوب میشود، ۱۷ ماه زمان نیاز داشت تا از خاک تبدیل به یکی از مدرنترین ورزشگاههای آن دوره شود. تازه این ۱۷ ماه با توجه به امکانات قریب به ۵۰ سال قبل است؛ وگرنه با امکانات مدرن امروزی میشود سریعتر و انقلابیتر هم اقدام کرد.
از زمانی که عربستانیها به واسطه سرمایهگذاری در حوزه فوتبال به روابط بینالملل خودشان سرعت بخشیدهاند، تعدادی از مسئولان ایرانی هم به این فکر افتادهاند که به ساختوساز در این زمینه رو بیاورند. نیت کار بسیار پسندیده است؛ ولی مسئله زمان اجرای آن است. اگر قرار باشد ساخت یک ورزشگاه مدرن فوتبال طولانی و زمانبر شود، بدیهی است که رقبا در این زمان میتوانند به تجهیر و ساخت بیشتر ورزشگاهها رو بیاورند و باز ایران از قافله عقب میافتد؛ بهویژه اینکه چندین نوبت هم در طول این چند دهه ثابت شده که فقط به ۱۷ ماه زمان نیاز است تا مثلا سکویی تدارک دیده شود یا اینکه چمنی تعویض شود.
برای اثبات این ادعا کافی است به اتفاقاتی که در سالهای نخست دهه ۸۰ رخ داد رجوع شود. در آن برهه قرار شد چمن ورزشگاه آزادی تعویض شود. این تعویض چمن بهتنهایی ۱۳ ماه طول کشید؛ یعنی دقیقا چهار ماه کمتر از زمانی که برای ساخت کل این ورزشگاه زمان اختصاص داده شده بود.
البته برای موارد بیشتر نیاز به سفر طولانی در زمان نیست. همین روزها قریب به هفت، هشت ماهی میشود که بخشی از سکوهای ورزشگاه آزادی تخریب شده تا مرمت شود. بعد از گذشت اینهمه وقت، هنوز سکوها آماده نیست و تا قبل از بازی الهلال با نساجی در ورزشگاه آزادی، بازیها کلا به دلیل کُند پیشرفتن پروژه بدون حضور تماشاگران برگزار شده است. خبر بدتر اینکه چمن این ورزشگاه هم با مشکلات عدیدهای روبهرو شده و شایعه شده که مسئولان درخواست برگزارنشدن بازی روی این چمن به منظور تعویض آن را دارند. آنهم نه یکی، دو ماه بلکه قریب به پنج ماه.
حالا در همین دولت که مرمت بخشی از سکوهای ورزشگاه قریب به هفت ماه طول کشیده و برای تعویض چمن هم نیاز به چندین ماه دیگر است، ساختوساز یک ورزشگاه چقدر طول میکشد؟ آیا سریع و انقلابی معنیاش را از دست میدهد یا اینکه برای اولینبار قرار است رکورد محققشدن وعدهها شکسته شود؟