خبرآنلاین نوشت: «بیست هزار مدیر (مدرسه) تغییر کردند.» این جمله کوتاه برای رضا مراد صحرایی، وزیر آموزش و پرورش است، او در فاصله چند روز مانده به شروع سال تحصیلی جدید این جمله را گفت و سوال بزرگی در اذهان ایجاد کرد، چرا باید بیست هزار مدیر تغییر کنند؟ جواب وزیر آموزش و پرورش کوتاه بود، برای اینکه «در مدارس تحول ایجاد کنند.»، اما این تحول چه سمتوسویی دارد در پاسخهای آقای وزیر مشخص نیست، اما برخی معتقدند تغییر بیست هزار مدیر مدرسه اقدامی از سلسله اقدامات خالصسازی است، مدیرکل سابق آموزش و پرورش استان البرز در اینباره به خبرآنلاین میگوید: «وقتی میخواهند خالصسازی انجام دهند اعتماد از مجموعه آموزش و پرورش کنار گذاشته میشود.»
سالار قاسمی بیان میکند: «برداشت از اتفاق اخیر این است که افراد جدید مجری منویات آموزش و پرورش و حتی شاید مجری منویات خارج از آموزش و پرورش باشند وگرنه مدیر مستقل نهتنها صرفاً مجری بخشنامهها نیست بلکه میتواند در سیاستگذاریهای آموزش و پرورش منطقه، استان و وزارتخانه موثر باشد.»
متن کامل گفتگو در ادامه آمده است.
با توجه به سابقه شما در آموزش و پرورش چه چیزی را برای این وزارتخانه و سازمانهای آن ضروری میدانید؟
آموزش و پرورش دستگاه گسترده و حاکمیتی است، اما موفقیت آن صرفاً متکی به وزارتخانه و وزیر نیست، اگر قرار است آموزش و پرورش کشور موفق شود باید تمام ارکان حاکمیتی اقدامات موثری داشته باشند؛ با این وجود رفتار مدیران آموزش و پرورش باید بهگونهای باشد که شان و جایگاه آموزش و پرورش حفظ شود، انتظار ما از مسئولان آموزش و پرورش در تمام سطوح این است که باید تلاش کنند استقلال، اقتدار و نگاه کارشناسی در آموزش و پرورش حفظ شده و تضعیف نشود. اگرچه آموزش و پرورش در همه دوران مشکلاتی داشته است و شاید برخی از این مشکلات هنوز هم حل نشده باشد، اما مهم است که مسئولان آن در تمامی سطوح استقلال و اقتدار آموزش و پرورش را حفظ کنند.
درباره جابجایی گسترده مدیران مدارس چه نظری دارید؟
یکی از ارکان آموزش و پرورش مدیران مدارس هستند، زحمات اصلی آموزش و پرورش به دوش این مدیران و معلمها است، اما پز موفقیتها را مسئولین امر میدهند، لذا زحمات این گروه باید دیده شود و مورد توجه قرار بگیرد. نه اینکه در روزهای اخیر با این توجیه که دنبال تحول هستند دست به جابهجاییهای بیسابقه نزدیک به ۲۰ هزار مدیر مدرسه در یک فرآیند کوتاه مدت زده و جالب اینکه تغییرات شامل معاونین مدارس هم شده است، حتی الان که سال تحصیلی شروع شده این تغییرات همچنان ادامه دارد، این درحالیست که در تمام دنیا مدیران مدارس از ثبات برخوردار هستند، ما مواردی داریم که مدیران مدارس تا بازنشستگی تغییر نمیکنند و برای جابهجاییها و انتخاب مدیران مکانیزم و معیارهای سختی وجود دارد.
شما خودتان چند دوره مدیرکل آموزش و پرورش بودید، تغییر مدیران مدرسه در دوره شما چهطور بود که اقدام اخیر را بیسابقه میدانید؟
در دوره اصلاحات بحثی داشتیم تحت عنوان انتخاب مدیران توسط معلمها، حتی یک دستورالعملی داشتیم که معلمها سه نفر را به عنوان مدیر معرفی میکردند بعد آموزش و پرورش از میان آنها یک نفر را انتخاب میکرد، چراکه قرار بود مدیر مدرسه از مشروعیت و محبوبیت در میان همکاران برخوردار باشد، برای اینکه آموزش و پرورش عرصه دستور نیست، برعکس عرصه اقناع و گفتگو است، عرصهای است که باید پذیرش ایجاد شود.
در دولت اعتدال و زمان وزارت آقای دکتر فانی یکی از سیاستهای وزارتخانه تحت عنوان ارتقاء مدیران آموزشگاهی بود، اما نه با تغییر مدیران، ارتقاء مدیریت آموزشگاهی یعنی اینکه به مدیران مدرسه اختیار بدهیم، دانشافزایی کنیم و بخشنامه محوری را کنار بگذاریم.
ما آییننامه عزل و نصب مدیران را داریم، در این آییننامه پیشبینی شده برای عزل مدیران باید فرایندی طی شود و در صورت ضعف و تخلف مدیر باید مطابق این آیین نامه عمل شود، یعنی به همین راحتی امکان عزل و برکناری مدیر مدرسه وجود ندارد، یک فرآیندی وجود دارد که حتماً باید طی شود، اما در مورد اخیر اطلاعاتی که ما داریم این است که در بسیاری از موارد متاسفانه فرآیند انتخاب مدیران رعایت نشده است، مثلاً درباره مدارس خاص فرد حداقل باید دو سال سابقه مدیریت در همان دوره یا دو سال معاونت در همان مدرسه داشته باشد، اما به این شرایط توجه نشده، اما در دوران مدیرکلی بنده در استانهای قزوین و البرز اولا جابهجایی مدیران مطابق آییننامه و ظوابط بوده ثانیا تعداد بسیار کمی از مدیران جابهجا شدند که بیشتر آنها هم بهدلیل بازنشستگی بوده به طوری که مدیران مدارس خاص مثل تیزهوشان نمونه مردمی و شاهد تقریبا اگر بازنشستگی نبوده نود درصد از آنها ادامه مدیریت دادهاند.
وزیر آموزش و پرورش گفته که برای ایجاد تحول این تغییرات انجام شده است، نظرتان چیست؟
باید پرسید منظور از تحول چیست، بسیاری از این مدیران بیش از یک دهه، حتی دو دهه سابقه مدیریتی دارند، یعنی کسانی بودند که حتی قبل از دولت آقای روحانی مدیر شدند، پیشنهادم این است که سوابق مدیریتی مدیران قبلی و فعلی را اعلام کنند تا متوجه شویم جابهجایی این بیست هزار مدیر با نگاه تحولی بوده یا نه تلاش این بوده که متاسفانه شان مدیران مدارس را از مدیر مدسه تحولگرا، خلاق، مبتکر، مشارکتجو به مدیر مدرسهای که صرفاً مجری منویات اداره باشد تقلیل دهند تا فقط دستورات را اجرا کند، در عرصه فرهنگ ما باید امنیت فرهنگی ایجاد کنیم نه فرهنگ امنیتی، وقتی میخواهند خالصسازی انجام دهند اعتماد از مجموعه آموزش و پرورش کنار گذاشته میشود.
برداشت از اتفاق اخیر این است که افراد جدید مجری منویات آموزش و پرورش و حتی شاید مجری منویات خارج از آموزش و پرورش باشند وگرنه مدیر مستقل نهتنها صرفاً مجری بخشنامهها نیست بلکه میتواند در سیاستگذاریهای آموزش و پرورش منطقه، استان و وزارتخانه موثر باشد.
برخی دارند تلاش میکنند که جایگاه مدیر مدرسه را در حد یک کارمند زیر دست تغییر دهند، این برای آموزش و پرورش کشور زنگ خطر است، ممکن است امروز خیلیها در مواجه با تصمیمات اخیر سکوت کنند، اما این اقدام آثار زیان باری در آموزش و پرورش خواهد داشت. آموزش و پرورش عرصه دستور نیست، اما متاسفانه امروز گزارش جابهجایی مدیران مدارس تبدیل به کارنامه مثبت برای مسئولین امر شده است، مدیرکل گزارش میدهد که فلان تعداد جابهجایی مدیر مدرسه داشته است، اما از او سوال نمیشود که ملاک این جابهجاییها چه بوده است، طوریکه بهنظر میرسد هدفشان صرفاً جابهجایی است نه کیفیت بخشیدن به عرصه مدیریت مدارس، آیا صرف جابهجایی مدیران یک دستاورد است که به آن پرداخته میشود؟
یعنی اقدام اخیر آموزش و پرورش بهجای ایده کارشناسی تصمیمی سیاسی است؟
بله، در آموزش و پرورش نباید کار سیاسی کرد، امروز شما یک صدای مخالف علیه مدیرکل آموزش و پرورش در استانها نمیشنوید، حتی اگر قرار است جابهجایی مدیران انجام شود این جابهجایی باید برای مصلحت آموزش و پرورش باشد نه مصلحت کسان دیگر، زمانیکه من خودم مدیرکل بودم همیشه میگفتم در جلسات سیاسی درباره کارنامه آموزش و پرورش حرفی نمیزنم، من فقط پشت میز آموزش و پرورش و برای مصلحت آموزش و پرورش حرف میزنم. مدیر مدرسه باید مستقل باشد و تصمیمات را براساس مصلحت مدرسه بگیرد. آیا نباید با توجه به جایگاه خطیر مدیر مدرسه ملاک و معیار این حجم تغییرات برای افکار عمومی و شرکای آموزش و پرورش بیان شود؟
پیشنهاد شما برای تصمیمی که وزارت آموزش و پروش گرفته چیست؟
بهنظرم دیوان عدالت اداری کشور که معتقدم تا امروز در دفاع از حقوق مردم عادلانه رفتار کرده، اگر به این موضوع بپردازد بسیاری از این مدیران باید از طریق دیوان عدالت اداری به کار خودشان بازگردند چراکه این اقدام ناصواب و عجولانه است.
یکی دیگر از مسائل مربوط به آموزش و پرورش که خیلی مورد توجه قرار گرفت رتبهبندی معلمها بود، نظرتان درباره اجرای این قانون چیست؟
برای رتبهبندی در زمان آقای فانی و بطحایی حدود ۳ هزار ۴۰۰ میلیارد تومان تحت عنوان ترمیم حقوقها پیشبینی و انجام شد، در سال ۱۳۹۸-۱۳۹۹ حدود ۹ هزار میلیارد تومان در زمان آقای حاجی میرزایی برای همین موضوع در نظر گرفته و انجام شد، اما این دولت دوست دارد که دستاوردها و اقدامات قبلیها را کوچک شمرده و بهنام خودش بزند که این خلاف انصاف است، در اینباره میتوان گفت که این دولت رتبهبندی را تمام کرد، اما رتبهبندی از زمان دولت آقای روحانی شروع شد، دولت فعلی درباره رتبهبندی معلمها در عمل انجام شده قرار گرفته بود.
مسئولانِ امروز میگویند قبلیها شعار دادند و ما عمل کردیم، درصورتیکه عمل واقعی را دولت قبلی انجام داد و دولت فعلی در عمل انجام شده قرار گرفت، اگر این دولت و مجلس میخواست رتبهبندی را به درستی انجام دهد حقوق معلمها باید ۸۰ درصد حقوق عضو هیات علمی دانشگاه باشد نه اینکه امروز فلان نماینده مجلس با افتخار منت بر معلمان گذاشته و میگوید حقوق یک معلم از فرماندار بیشتر است و نمیگوید که قانون رتبهبندی که مجلس ناظر به اجرای آن باید باشد بهدرستی انجام نشده و هنوز حکم رتبهبندی بازنشستگان صادر نشده است.
سوال مهم این است اگر نماینگان مجلس و دولت مردان بهدنبال معیشت و منزلت فرهنگیان هستند چرا لایحه همسانسازی حقوق بازنشستگان را که تعداد قابل توجه آن فرهنگیان هستند پس گرفته و در قانون برنامه توسعه هفتم حذف شده است؟ بهنظرم اگر لایحه رتبه بندی هم تا این مرحله پیش نرفته بود بهسرنوشت همین همسانسازی حقوق بازنشستگان مبتلا میشد.