فرارو- سرگئی لاوروف، حسین امیرعبداللهیان و هاکان فیدان وزرای خارجه سه کشور روسیه، ایران و ترکیه در حاشیه اجلاس سالانه سازمان ملل در نیویورک، با یکدیگر دیدار و گفتگو کردند.
به گزارش فرارو، پیشتر در اواخر خردادماه امسال، مذاکرات هیأتهای ایران، روسیه، سوریه و ترکیه در چارچوب بیستمین اجلاس آستانه بزگرار شده بود.
این نشست چهارجانبه حدود ۲ ساعت به طول انجامید. شرکتکنندگان در نشست آستانه در پایان بیانیه خود ضمن استقبال و تمجید از همکاری دولت سوریه برای ارسال کمکهای بشردوستانه به مناطق آسیب دیده از زلزله، از جامعه جهانی و سازمان ملل و آژانسهای حقوق بشری وابسته به آن خواستند تا کمکهای خود را به تمام مناطق سوریه افزایش دهند و برای ترمیم و بازسازی زیرساختهای اساسی این کشور از جمله آب، برق، بهداشت و درمان و آموزش تلاش کنند.
نشست مذکور در شرایطی انجام شد که شی جین پینگ، رئیسجمهور چین، روز جمعه ۳۱ شهریور در دیدار با بشار اسد، همتای سوری خود، ضمن تاکید بر ارتقاء مناسبات دو کشور به سطح «همکاری استراتژیک»، پیشنهاد داد که چین میتواند به بازسازی سوریه و مقابله با ناآرامیهای داخلی این کشور کمک کند. سوریه برای بازسازی زیرساختها و احیای صنایع خود به شدت به سرمایهگذاری خارجی نیاز دارد. در ماههای اخیر بهدلیل وخامت وضع اقتصادی کشور اعتراضات گستردهای در نواحی جنوبی سوریه برگزار شده است و بنابراین روابط جدید سوریه با چین مورد توجه واقع شده است.
با توجه به این موضوعات، پرسشهایی مطرح است، از جمله این که نشست سران روسیه، ایران و ترکیه از یک سو و روابط سوریه و چین از سوی دیگر چگونه بر آینده سوریه و سیاست خارجی این کشور تاثیر گذار خواهد بود؟ جلال ساداتیان، دیپلمات پیشین ایران در بریتانیا و مدیرکل پیشین شرق آسیای وزارت خارجه در گفتگو با فرارو به این پرسشها پاسخ داده است:
جلال ساداتیان گفت: «بشار اسد، متوجه ایجاد تحولاتی در منطقه شده است، یکی از ابعاد این تحول، ضعیف شدن روسیه است که کاملا درگیر مسئله اوکراین شده است. اروپاییها و آمریکاییها نیز علیه روسیه جبهه تشکیل دادهاند و به دنبال ضربه زدن به این کشور هستند. نجات و بقای بشار اسد، ابتدا مدیون و مرهون ایران و سپس روسیه است. در وضعیت فعلی که روسیه به اوکراین حمله کرده و نه تنها به پیروزی دست نیافته بلکه حتی نتوانسته ۳ استان شرقی اوکراین را ضمیمه کند، شرایط بسیار پیچیده شده است.»
وی افزود: «از یک سو تحریمها علیه روسیه و از سوی دیگر، از دست دادن بخشی از موقعیت بینالمللی این کشور که با هدف تضعیف روسیه انجام شده است، به لحاظ نظامی و استراتژیک به روسیه ضربه زده است. هر چند روسیه همچنان به فروش نفت و برخی مناسبات بینالمللی خود ادامه میدهد. به همین دلیل است که به عنوان نکته نخست، تاکید دارم که اسد متوجه شده است، دیگر تکیهگاه سابق خود را ندارد. نکته دوم، نزدیک شدن عربستان و کشورهای منطقه به حافظ اسد است. کشورهای عرب منطقه از اسد دعوت کردهاند که به لیگ کشورهای عرب منطقه بپیوندد. اعراب نه تنها سرمایه زیادی دارند بلکه حتی مازاد درامد نیز دارند و در نتیجه میتوانند از سوریه حمایت مالی کنند. از این جهت هم ایران و هم روسیه با توجه به شرایط تحریمها و شرایط فروش نفت، با محدودیتهایی مواجهند. هرچند ایران در همین وضعیت نیز، طی سالهای اخیر از سوریه حمایت کرده است، اما طبیعتا شرایط کشورهای عرب برای حمایت مالی از سوریه آزادانهتر است.»
دیپلمات پیشین ایران در بریتانیا گفت: «نکته سوم این است که چینیها با مازاد تجاری بیش از ۱ هزار میلیارد دلاری و تکنولوژی پیشرفته به سوریه دست دوستی داده اند و همین موضوع نیز میتواند برای سوریه جذاب باشد و در بازسازی آینده سوریه و ایجاد اشتغالی که رضایت سوریها را جلب کند، موثر واقع شود. فراموش نکنیم که بخشی از اعتراضاتی که در ماههای اخیر در سوریه رقم خورد به نارضایتیهای اقتصادی گسترده مردم مرتبط بود. به همین دلیل، طبیعی است سوریه به دنبال منافع اقتصادی خود باشد تا نارضایتی گسترده مردم را کنترل کند. گرچه اعتراضات سوریه وجوه سیاسی نیز داشت و حتی ردپای شیطنت غربیها را نیز شامل میشد، اما مسائل اقتصادی بخش عمدهای از پایه اعتراضات را شکل داد. اسد برای حفظ حکومت خود باید راهکاری برای حل مسائل اقتصادی کشور خود پیدا کند و چه گزینهای بهتر از چین؟ به همین دلیل، این احتمال وجود دارد که سوریه به تدریج ایران و روسیه را تا حدی از مناسبات اصلی خود خارج و چین را جایگزین کند. حتی در بلندمدت چندان بعید نیست که آمریکا نیز سعی کند پایگاه خود را در سوریه احیا و تقویت کند.»
وی افزود: «سکانس بعدی از روابط سوریه در منطقه میتواند این باشد که چینیها حضور خود را در سوریه نشان داده و طرحهایی را برای ایجاد رفاه در سوریه رونمایی کنند و البته منافعی هم برای چین داشته باشند. در پروژههای عمرانی نیز احتمال دارد چین وارد شود. البته در حال حاضر، نفت سوریه در دست کردها است و آن چه در شمال غرب سوریه تولید میشود نیز توسط آمریکاییها گرفته میشود.»
مدیرکل پیشین شرق آسیای وزارت خارجه گفت: «در این شرایط، شکلگیری اجلاس سه جانبه ایران، روسیه و ترکیه همان قدر که حائز اهمیت است، کنجکاوی برانگیز است. درواقع در میانه تمامی مواردی که اشاره کردم، باید دید ایران از کدام استراتژی برای حفظ نفوذ خود در سوریه استفاده خواهد کرد. شرایط سوریه و ایران با توجه به تحریمها خاص است، اما شاید ترکیه از این اجلاس بالاترین بهره را میبرد چرا که بیشترین مرز مشترک را با سوریه دارد و با توجه به درگیریهایی که با کردها دارد، مایل است از این طریق مشکلات خود را حل کند؛ بنابراین ترکیه از خلال این گفتگوها، همزمان بهره اقتصادی و سیاسی خواهد برد. امور سیاسی با تحولات ناگهانی و در عرض یک شب رخ نمیدهد؛ بنابراین قرار نیست اسد، ناگهان تغییر رویکرد دهد، اما معتقدم به تدریج شاهد تغییر سیاستهای اسد و گردش سوریه به سمت برخی کشورهای جدید خواهیم بود.»