اگر 66میلیون سال قبل بالا را نگاه میکردید، ممکن بود، در کسری از ثانیه، نور درخشان ساطعشده از شهابسنگی به اندازه یک کوه را ببینید که درحالیکه آتش گرفته و از جو عبور میکند با زمین برخورد میکند.
به گزارش راهنماتو، فصل بهار و پایان واقعی عصر مزوزوئیک بود. اگر به نحوی از ضربه اول زنده میماندید، شاهد ویرانیهای بعدی بودید. طوفانهای آتشین، مگاسونامی و زمستان هستهای که ماهها و سالها ادامه پیدا کرد. حکومت 180میلیونساله دایناسورهای غیرپرنده و حداقل 75درصد از گونههایی که این سیاره را با آنها سهیم بودند، در چشمبرهمزدنی به پایان رسید.
به دنبال این رویداد که به نام انقراض بزرگ کرتاسه-پالئوژن شناخته میشود، طلوع تازهای برای زمین آغاز شد. اکوسیستمها جان تازه گرفتند اما حیات متفاوتی در آنها ساکن شد.
بسیاری از گونههای پیشا کرتاسه-پالئوژن فقط در موزهها وجود دارند. غولهایی مثل تی.رکس و ولاسیراپتر و اژدهایان بالدار سرده کتزلکوآتلوس نتوانستند از برخورد شهابسنگ جان سالم به درد ببرند و در اعماق تاریخ مدفون شدند.
اما اگر بیرون از خانه قدمی بزنید و گلهای سرخ را بو کنید، درواقع در حضور دودمانی باستانی خواهید بود که از خاکستر کرتاسه-پالئوژن شکوفا شدند.
گونههای فعلی گلسرخ دقیقا همانهایی نیستند که زمین را با تی.رکس سهیم بودند، اما اصلونسبشان (خانواده روزاسه) دهها میلیون سال قبل از برخورد شهابسنگ با زمین به وجود آمد.
گلهای سرخ از دودمان گیاهان گلدار (آنژیواسپرمها) هستند. تجزیهوتحلیل ژنتیکی و فسیلی نشان میدهد که بخش اعظمی از خانواده آنژیواسپرمها قبل از برخورد شهابسنگ روی زمین به وجود آمدند.
اجداد ارکیدههای زنیتی، خانوادههای ماگنولیا و گل ساعتی، خانوادههای علف و سیبزمینی، خانواده گلهای طبی بابونه و خانواده نعنا همگی در عصر دایناسورها وجود داشتند. درحقیقت، تکامل انفجاری آنژیواسپرمها در تبدیل شدن به تقریبا 290000گونه امروزی، به واسطه انقراض بزرگ کرتاسه-پالئوژن تسهیل شد.
به نظر میرسد که آنژیواسپرمها، درست مثل نخستین اعضای تیره ما، یعنی پستانداران، از این رویداد تازه نهایت استفاده را بردند. اما مشخص نیست که آنها چگونه این کار را انجام دادند. آنژیواسپرمها، که در مقایسه با دایناسورها بسیار شکننده بودند، نمیتوانستند پرواز کنند یا از شرایط سخت ایجاد شده بگریزند. آنها برای بقا به نور خورشید نیاز دارند که در آن زمان محو شده بود.
ما چه میدانیم؟
فسیلهای مناطق مختلف نسخههای متفاوتی از این رویداد را بیان میکنند. واضح است که در هنگام برخورد شهابسنگ به زمین آنژیواسپرمها در جنگل آمازون دچار دگرگونی شدند (برخی گونهها از بین رفتند و گونههای تازه پدید آمدند) و حشرات گیاهخوار در آمریکای شمالی نیز کاهش یافتند که نشاندهنده کاهش یافتن غذاهای گیاهی در این ناحیه است. اما سایر نواحی، مثل پاتاگونیا، چنین الگویی را نشان نمیدهند.
مطالعهای که در سال 2015 روی فسیل 257 جنس مختلف از آنژیواسپرمها انجام شد نشان داد که انقراض بزرگ اثر اندکی روی میزان انقراض این گونهها داشته است. اما تعمیم این نتیجه به 13000 جنس آنژیواسپرم دشوار است.
دانشمندان اخیرا یک شجره بزرگ خانوادگی از آنژیواسپرمها را که از توالییابی دی.ان.ای 33000تا73000گونه به دست آمده بود، بررسی کردند تا اطلاعاتی درباره این گونهها به دست آورند.
بر اساس یافتههای آنها نرخ انقراض آنژیواسپرمها در یک دوره 140 تا 240میلیونساله ثابت مانده است. این یافته نشان میدهد که آنژیواسپرمها در طول صدهامیلیون سال بسیار مقاوم بودند. البته شواهد فسیلی نشان میدهند که در برخی نقاطی که بیشتر از سایرین تحت تأثیر پیامدهای برخورد شهابسنگ بودند، گونههای آنژیواسپرم زیادی در حوالی انقراض بزرگ ناپدید شدند. با این حال، مطالعات نشان میدهند که دودمانی (خانواده و راسته) که این گونهها به آن تعلق داشتند، دستنخورده باقی ماند و حیات را به شکلی که امروز میشناسیم روی زمین خلق کرد.
وضعیت آنژیواسپرمها با دایناسورهای غیرپرنده که ناگهان همگی از روی زمین محو شدند یا به عبارتی شاخههای درخت خانوادگیشان بهطور کل هرس شد، فرق دارد. دانشمندان میگویند توانایی آنژیواسپرمها در سازشپذیری بود که آنها را از سانحه انقراض بزرگ مصون نگه داشت. مثلا آنها تکامل پیدا کردند و به توانایی پراکندن دانهها یا سازوکارهای گردهافشانی مجهز شدند.
آنها همچنین میتوانند کل ژنوم (کل دستورالعمل دی.ان.ی موجود در یک ارگانیسم) خود را کپی کنند که یک نسخه دوم از هر ژن فراهم میکند که انتخاب میتواند روی آن اثر بگذارد و به طور بالقوه منجر به شکلهای جدید و تنوع بیشتر میشود.
ششمین انقراض بزرگی که اکنون با آن مواجه هستیم هم میتواند مسیر مشابهی را دنبال کند. تعداد نگرانکنندهای از گونههای آنژیواسپرم در حال حاضر در معرض تهدید انقراض قرار دارند و نابودی آنها میتواند به پایان حیات به نحوی که میشناسیم منجر شود.
اما خود آنژیواسپرمها میتوانند دوباره از این انقراض جان سالم به در برده و احیا شوند و بیشک بیشتر از ما ساکن این زمین خواهند بود.