عطاءالله مهاجرانی، وزیر ارشاد دولت اصلاحات روزنامه اعتماد نوشت: پیامبر اسلام در تبیین دین متین، به این نکته بسیار مهم و دقیق اشاره کردهاند که برخی با سختگیری بر خود و دیگران، دین متین را از تعادل خارج میکنند. اخم و تخم و بغض و غضب نشانههای دینداری میشود. همه مردم جهنمیاند و تنها آن فرد مدعی اهل نجات و بهشت است. این شیوه که یکی از مهمترین و عبرتآموزترین نمونههای آن را در سده نخست تاریخ اسلام به روشنی دیدهایم، خوارج هستند و مکتب فکری و سبک زندگانی آنان دلیل روشنی است که سختگیری و تعصب و خامی تا کجا اندیشه دینی و دین باوری را میتواند به کژراهه و ویرانی بکشاند.
در دوران معاصر هم داعش، نمایی دیگر از خوارج بوده و البته کم و بیش همچنان هستند. آیا دین به همان سختی و غلظتی است که خوارج و داعش مدعی بوده و هستند؟! بدیهی است که همه ما فریاد بر میداریم؛ که نه! یک نه بزرگ! همه ما با رهیافت و رویکرد خوارج و داعش مخالفیم، بلکه از چنان تفسیر تنگ و ضد زندگی و ضد انسانی از اسلام بیزاریم. مشکل این است که چنان رهیافت و رویکردی فقط در تشکیلات رسمی و شناخته شده، نمونههای خوارج و داعش منحصر و محدود نبوده و نیست. امام محمد باقر علیهالسلام به روشنی به جهالت خوارج و سبک زندگی آنان اشاره و انتقاد کردهاند. یکی از یاران امام رضا علیهالسلام به نام بزنطی میگوید: از امام رضا پرسیدم، فردی به بازار میرود و از بازار جامهای، پوستینی میخرد، نمیداند آیا آن پاک است یا نه، میتواند با آن نماز بخواند؟ امام رضا (ع) میگوید، من هم به بازار میروم، خرید میکنم و با چنان جامه یا پوستینی نماز میخوانم. امام رضا (ع) از امام محمدباقر (ع) روایت میکند که گفتهاند:
«انّ الخوارج ضیّقوا علی انفُسهم بِجهالتِهم. انّ الدین اوسعُ من ذالک»
«خوارج به دلیل جهالتشان بر خودشان سخت میگرفتند، دین وسیعتر از آن است.»
در این روایت، امام رضا تمثیل بسیار درخشانی از امامعلی علیهالسلام نقل کردهاند. «پیروان ما در فضایی گستردهتر از زمین تا آسماناند.» گویی امامعلی (ع) میخواهد به ما این نکته را توجه دهد که دین فرصتی برای پرواز است و نه زمینگیر شدن و در قالب صورتها اسیر شدن و منجمد شدن. انسان دینباور سبکبال و سبکبار است و نه دچار رسوب در ظواهر و گرفتار صورت و:
از قدحهای صُور کم باش مست/ تا نگردی بتتراش و بتپرست
بُت، نوعی سنگینی و رکود و در جا ماندگی را القا میکند. گرایش به باطن، سبکی و نرمی و روانی و آسانی. شرک همان در جا ماندن و اسیر صورت شدن و ماندن است و توحید، پرواز کردن و رنگ خدا گرفتن. وقتی ما در حال و حالت دعا دستهایمان را به سوی آسمان بالا میبریم و به آسمان نگاه میکنیم، نشانی از همان حس پرواز است. یک نگاه کلی به دین اسلام داشته باشیم تا ببینیم این دین، دین آسان است، همان که خداوند خواسته است که: «یُرِیدُالله بِکُمُ الْیُسْر ولا یُرِیدُ بِکُمُ الْعُسْر» (سوره بقره، آیه ۱۸۵)
خداوند برای شما آسانی خواسته است، نخواسته است که در سختی باشید. مناسبت این آیه در مورد روزه ماه رمضان است، روزهدار اگر بیمار باشد، نباید روزه بگیرد. خداوند نخواسته است که انسان دین باور به مشقت و زحمت بیفتد. پیامبر اسلام، که کانون جاذبه است و خلق عظیم او آینه قرآن بود. چنانکه همسر پیامبر اسلام، همین تعبیر را به کار برد که «اخلاق پیامبر قرآن است.» به همین دلیل پیامبر فرمود: «من براساس و بنیان شریعت سمحه سهله مبعوث شدهام.» دیگر روشنتر و صریحتر از بیان پیامبر؟!
پیداست اگر ما دین را به گونهای تبلیغ یا ترویج کردیم که مردم رویگردان شدند. ما از گوهر دین متین و دین آسان و حقیقت دین فاصله گرفتهایم. چنانکه خوارج و داعش نمونههای بسیار افراطی جهالت در فهم دین و قساوت در انجام و اجرای دین به روایت خودشان بودهاند. اگر دیدیم، مساجد خلوت شدهاند. اگر دیدیم روحانی محله یا شهر محبوب نیست، اگر دیدیم کتابهای دینی و مذهبی بدون حمایت رسمی و دولتی بازارشان گرم نیست، نشانههایی است که ما نتوانستهایم دین را به عنوان دین متین و آسان و جذاب تبیین کنیم. مرحوم علامه طباطبایی در آخرین مصاحبهای که پس از شهادت آیتالله مرتضی مطهری داشتند، به این نکته اشاره کردند که «اسلام زیباست، آن را زشت نکنیم!»