فرارو- گمانه زنیها درباره جزئیات توافق موقت و نانوشته میان ایران و ایالات متحده ادامه دارد. حسین امیرعبداللهیان وزیر امور خارجه ایران، به تازگی از یک واژه جدید در ادبیات مذاکرات هستهای استفاده و به عبارت «سند سپتامبر» اشاره کرده است. او گفت: «گفتگوهای ما به مقدار زیادی با طرفهای مقابل برجامی انجام شده و روی کاغذ آمده و سندی معروف به «سند سپتامبر» بین ما و طرفهای مقابل آماده است.»
به گزارش فرارو، ناصر کنعانی سخنگوی وزارت امور خارجه ایران در توصیف منظور امیرعبداللهیان از سند سپتامبر گفت: «ادبیات آقای وزیر در گفتوگوی انجام شده، کاملا روشن و واضح بود. سند سپتامبر، سند جدیدی به شمار نمیرود و همان روند مذاکرات ایران و ۱+۴ بوده است. آخرین پیشنویس مذاکرات برجامی در چارچوب برجام در سپتامبر ۲۰۲۲ (شهریور ۱۴۰۱) آماده جمعبندی و بازگشت همه طرفها به توافق برجام بود، اما دولت آمریکا و شرکای اروپایی آن در یک محاسبه غلط با نگاه به اغتشاشات داخلی ایران و سرمایهگذاری بر این اغتشاشات و با نیم نگاهی به تحولات اوکراین، در آن مقطع با فرصتسوزی و از میان بردن یک فرصت، از نهایی کردن روند مذاکرات و جمعبندی آن سر باز زدند و بار دیگر نشان دادند که از اراده سیاسی و حقیقی لازم برای بازگشت همه طرفها به توافق برخوردار نیستند و مایل نیستند تعهداتشان را مسئولانه به عهده گیرند و انجام دهند.»
این سخنان در شرایطی مطرح شده است که در آستانه انتشار گزارش مدیرکل آژانس، برخی رسانههای غربی جزئیاتی از این گزارش را منتشر کردند که نشان از کاهش سرعت غنی سازی ۶۰ درصدی توسط ایران بود. این رسانهها استدلال کردند که کاهش سطح غنیسازی؛ نوعی نشانه از تمایل ایران برای حل مناقشات هستهای و حرکت در مسیر تنشزدایی تدریجی با ایالات متحده است. محمد اسلامی، رئیس سازمان انرژی اتمی ایران نیز در مصاحبه با شبکه خبری "الجزیره" گفت: «نصب دوربینهای نظارتی بیشتر به تعهد طرفهای باقی مانده در توافق هستهای بستگی دارد و تنها در صورت رفع کامل تحریمها، ایران به همه مفاد توافق هستهای پایبند خواهد بود. گفتوگوهایمان با آژانس بینالمللی انرژی اتمی ادامه داشته و اخیرا پرونده ذرات اورانیوم غنیسازی شده در سطوح بالا بسته شد.»
با توجه به این تغییر و تحولات، پرسشهایی مطرح است از جمله این که پشت پرده توافق نانوشته و موقت ایران و ایالات متحده چیست و قرار است در سایه این توافق شاهد چه تغییراتی در روابط منطقهای و بین المللی ایران باشیم؟ قاسم محبعلی، دیپلمات پیشین ایران در یونان و مالزی و تحلیلگر سیاسی، به این پرسشها پاسخ داده است:
قاسم محبعلی گفت: «کشورهای مختلف از جمله کشورهای عرب منطقه، چین و روسیه، لزوما، منافع ملی یکسان ندارند. مسائل اوکراین به نوعی روی نگرش روسیه نسبت به مناقشات بینالمللی ایران موثر خواهد بود، همانطور که برای اروپاییها مهم است، به دلیل بحرانهای انرژی و جنگ اوکراین، بحران جدیدی شکل نگیرد و چه بسا ترجیح اروپا، حل و فصل مناقشات ایران است. درواقع هر اندازه بحرانهای منطقهای و بحران در خاورمیانه افزایش پیدا کند، احتمال فشار بر اروپا و هزینهزایی نیز افزایش پیدا میکند. بر همین اساس است که اروپاییها به دنبال توقف هر نوع برنامه هستهای در ایران و حل اختلافات بینالمللی هستند. چین نیز به نوعی از این وضعیت سود میبرد. اگر وضعیت بحران کاهش پیدا کند و ایران بتواند راحتتر نفت خود را صادر کند، تلاشی که روسیه میکرد تا قیمت نفت افزایش پیدا کند و غرب دچار مشکل شود، به نوعی بیاثر میشود و شاید از این جهت به ضرر روسیه است. چون اگر این مشکلات حل شود، چینیها به جای این که از روسیه نفت بخرند با قیمت پایینتر و در ابعاد بالاتر از ایران نفت میخرند.»
وی افزود: «همچنین پیامد دیگر، این خواهد بود که قیمت نفت نیز افزایش پیدا نکند و تلاشی که روسیه و عربستان در اوپک پلاس انجام میدادند تا قیمت نفت را بالا نگه دارند، شکست میخورد و طبیعتا آمریکاییها با این بازی دوگانهای که انجام میدهند سیاست خود را پیش میبرند. ایران، به علت احتیاج خود و وضعیت تحریمها تا مدتی با روسیه نزدیک شده بود، اما در شرایطی که امکان بهبود وضعیت و ایجاد ارتباطات بینالملل را داریم باید تا جای ممکن از فرصتهای موجود بهرهبرداری کنیم.
طبیعی است که اغلب کشورهای منطقه به دنبال امنیت هستند و اروپا و آمریکا نیز علاقه چندانی به یک بحران جدید در خاورمیانه ندارند. بایدن نیز، پس از جنگ اوکراین ترجیح میدهد، تا زمان انتخابات وارد یک «وضعیت پر ریسک» نشود و در نتیجه به دنبال کاهش بحران است. آن چه که امروز درباره توافق ایران و ایالات متحده میدانیم، وضعیت «توقف در برابر توقف» است. این به معنای فریز یا توقف همه چیز است.»
سفیر پیشین ایران در مالزی و یونان گفت: «سیاست تا حد زیادی تابع شرایط زمانی و مکانی است و متناسب با شرایط، تنظیم میشود. تنظیم سیاست برای حفظ منافع و دستیابی به منافع بیشتر، متناسب با شرایط متفاوت است. سیاست مثل کشاورزی است. کشاورز فقط بذر را میکارد و شرایط آب و هوا، آفتاب، آفت و غیره، تا حد زیادی از کنترل کشاورز خارج است، بنابراین، پس از برگزاری انتخابات آمریکا، نیز سناریوهای مختلفی داریم.
اگر دموکراتها در مسند قدرت قرار گیرند و جنگ اوکراین نیز به پایان برسد، سناریوی متفاوتی را در مقایسه با با شرایطی خواهیم دید که نه تنها جمهوری خواهان سر کار بیایند، بلکه جنگ اوکراین نیز، به پایان نرسد. سیاستها بر اساس وضعیت پیشرو، متفاوت خواهد بود. اتفاقا در ایران نیز همینطور است و نوسان شرایط داخلی و منطقهای میتوانند روی تصمیم گیریها موثر باشد؛ بنابراین از هم اکنون نمیتوان به شکل دقیق یک سال آینده را پیشبینی کرد.»
وی افزود: «شیوع بیماری کرونا و تاثیر همه جانبه آن بر اقتصاد، اجتماع و حتی سیاست اصلا قابل پیشبینی نبود. این بیماری تا چند سال، جهان را درگیر خود کرده بود. موضوع جنگ اوکراین نیز اگرچه محتمل بود، اما امکان این که به طور قطع پیشبینی کنیم در چه تاریخی آغاز خواهد شد و تا چه زمانی ادامه پیدا میکند وجود نداشت.
در حال حاضر دونالد ترامپ، بالاترین سطح محبوبیت را بین جمهوریخواهان دارد و اگرچه در حزب دموکرات نیز برای بایدن شانس بالایی در نظر گرفته میشود، اما باز هم چیزی قابل پیشبینی نیست و تا زمستان که مبارزات انتخاباتی جدیتر میشود، باید صبر کرد. این را هم در نظر داشته باشیم که حتی کاندیداهای درون حزب جمهوریخواه و دموکرات نیز نسبت به انتخابات، سیاستهای متفاوتی دارند. سیاستهای کاندیداها میتواند حتی در قبال جنگ اوکراین کاملا متفاوت باشد؛ بنابراین چشم انداز روشنی از آینده نداریم. موضوع مهم این است که در شرایط فعلی، طرفین ترجیح میدهند، بحرانی در خاورمیانه شکل نگیرد و به نفع همه است که خاورمیانه آرام باشد.»
مدیرکل اسبق خاورمیانه و شمال آفریقا در وزارت امور خارجه کشور، گفت: «برجام دوره هشت ساله خود را طی کرده است. آن چه که میماند قطعنامه ۲۲۳۱ است. این قطعنامه تا ۲۰۲۵ اعتبار دارد و تحریمها لغو نمیشود بلکه ممکن است همانطور که وزیر امور خارجه آمریکا و سخنگوی کاخ سفید گفتند، برخی بخشها از تحریمها بر اساس مصلحت تغییر کند یا تخفیفهایی برای ایران قائل شوند. این مسائل متناسب با شرایط انجام میشود و اجرای تحریمها توسط آمریکاییها و اروپاییها متاثر از شرایط، تغییر خواهد کرد.
نکته مهم این است که برخی به اشتباه تصور میکنند همه چیز از زمان انتخابات آمریکا تغییر میکند، اما درواقع تغییرات پس از به مسند قدرت رسیدن رئیس جمهور جدید تغییر میکند. یعنی اگرچه انتخابات در سال ۲۰۲۴ انجام میشود، اما تغییر ریاستجمهوری از ژانویه ۲۰۲۵ رخ میدهد. قطعنامه ۲۲۳۱ نیز در ژوئن ۲۰۲۵ تعیین تکلیف میشود. این قطعنامه تا آن زمان فعال است و پس از به پایان رسیدن زمان مذکور، تکلیف همه چیز روشن میشود. در آن زمان، اولیت بندی جدید انجام میشود تا مشخص شود، ماجرای اوکراین، موضوع هستهای ایران یا سایر موارد در اولویت قرار میگیرد یا خیر. حتی ممکن است تحولات جدیدی رخ داده و مسئله ایران را تحت الشعاع قرار دهد.»
وی افزود: «مسئله هستهای ایران، تبدیل به یک مسئله مزمن شده و در حال حاضر به نظر نمیرسد یک راه حل روشن برای آن وجود داشته باشد، مگر این که یک توافق جدی، تمام عیار و مشتمل بر همه جزئیات مهم، بین ایران و آمریکا، شکل بگیرد. مدتی پیش مسئله هستهای ایران به سقف خود رسید و اگر از آن حد بالاتر میرفت، به طور کامل از حالت صلحآمیز خارج میشد؛ بنابراین چارهای وجود نداشت، یا باید در همان وضعیت میماند، یا باید با با گرفتن امتیازاتی فعلا به سمت غنی سازی زیر ۶۰ درصد میرفتیم. این را هم در نظر داشته باشیم که اقتصاددانان بارها هشدار دادهاند اگر ایران در راستای کاهش تحریمها و در نتیجه کاهش تورم و بهبود شرایط معیشتی مردم گام برندارد، شاهد یک بحران ابرتورم سه رقمی در کشور خواهیم بود؛ بنابراین در راستای کنترل همه این موارد، فعلا با گرفتن برخی امتیازات به سمت تنش زدایی و تثبیت شرایط داخلی پیش رفتهایم.»
خربزه با خیار میاد
الان چه کسی حقیقت را میگوید ایا توافق موقتی در کار است یا خیر ؟