محسن هاشمیرفسنجانی در یادداشتی در اعتماد نوشت: چرا مسوولان اولویتها را فراموش میکنند و به صورتی ناخواسته به قشر محروم هم خیانت؟! میکنند.
در بخشهایی از این یادداشت آمده است: داستاننویس و فیلمساز فقید ابراهیم گلستان جمله I am nothing , if not critical را از دزدمونا در اتللو «هیچم اگر کریکیتال نباشم» ترجمه کرده. یعنی «اگر مجال انتقاد نباشد. هیچ نمیارزیم.» به خاطر دارم که چند سال پیش آقای علیآبادی در مقام مدیرعاملی مپنا نمونهای از خودروی ایرانی برقیشده را برای بازدید اعضای شورای شهر پنجم تهران به خیابان بهشت آورد و باعث شد از دستاوردهای مپنا مربوط به برقی کردن خودرو و ساخت واگن و بوژی بازدید داشته باشیم و از ضرورت تولید قطار برقی برای مترو -قطار شهریها- نیز به درستی یاد گردید.
حال که آقای علیآبادی مسوولیت وزارت صمت را به عهده گرفتند با جناب آقای رییسی و هیات دولت همان کار چند سال پیش را، ولی با خودروهای جدیدتر و شیکتر تکرار نمودند.
از برنامههای وزارت صمت برای تولید خودرو، اتوبوس و موتوسیکلت برقی یاد شد. ولی متاسفانه بهرغم وجود چند کارخانه واگنسازی در کشور و نیاز جدی شرکتها و سازمانهای قطار شهری و شهرداریها به قطار برقی مترو هیچ صحبتی از تولید واگن برقی مترو نه از طرف وزیر و نه رییسجمهور و نه شهردار ابراز نشد.
تا آنجایی که منعکس شد فقط صحبت از تولید ۱۰۰ هزار خودروی برقی، ۵۰۰۰ محل شارژ و از قول شهردار ۵۰ هزار تاکسی برقی و ۲۰۰۰ دستگاه اتوبوس برقی و البته ۲۰۰ هزار موتوسیکلت برقی آمده است، متاسفانه دریغ از تصمیم به تولید حداقل ۱۰۰ واگن برقی مترو در سال.
برای دستاندرکاران فن این سوال پیش آمد که بهرغم اهمیت جدی حملونقلی ریلی انبوهبر در کلانشهرها که شاخصهای عدالت و مردممحوری آن بسیار بالاست و باعث صرفهجویی در مصرف سوخت و وقت مردم، لزوم تامین تجهیزات متحرک، وجود کارخانجات مربوطه، به نتیجه رسیدن تحقیقات مربوط به ساخت واگن ملی مترو، حضور شرکت مپنا در قراردادهای تامین تجهیزات ثابت و متحرک در خطوط ۶ و ۷ متروی تهران، چگونه است که دیگر یادی از نیاز تهران و کلانشهرها نه از طرف شهرداری تهران و نه شورای شهر ششم تهران و نه وزارت صمت نمیشود و گویا کاملا تامین از تجهیزات متحرک برقی و رساندن مترو به ظرفیت اسمی حمل مسافر، به بوته فراموشی سپرده شده است.
همچنان که در مقالات و مصاحبههای متعدد نوشته و گفته شده به نظر متاسفانه مدیریت کشور حاضر است سالانه بیش از یک میلیون خودروی با مصرف بنزین بالا و حال احتمالا بخشی از آن برقی را تولید و وارد کند، ولی حاضر به سرمایهگذاری یا تامین اعتبار برای تولید قطار برقی برای متروی تهران حتی سالانه حداقل ۱۰۰ دستگاه هم نیست، شاید همان لیست بلندبالای برقی هم خبرسازی مثبت و امیدوارکننده است.
قرار نیست به این زودیها اتفاقی رخ دهد، ولی اگر از تولید واگن برقی نیز چنین خبرسازی مثبت شود، باز خوشحالکننده است. ولی باید دانست اگرچه تولید آن لیست بلندبالا در کوتاهمدت، امکانپذیر نیست، اما تولید واگن برقی مترو به دلیل نیاز به تعداد کم و وجود کارخانجات امکانپذیر است.
حال سوال این است که چرا مسوولان اولویتها را فراموش میکنند و به صورتی ناخواسته به قشر محروم هم خیانت؟! میکنند.