بعد از آنکه جورج جی گولد، سرمایهدار آمریکایی در ماه میسال ۱۹۲۳ بر اثر ذاتالریه درگذشت، زمزمهها درباره طلسم مقبره شاه توت عنخ آمون ادامه یافت. بعد از آن فیلیپ لیوینگستو پو، یکی از آشنایان ادگار آلن پو هم چند ماه بعد از بازدید از این مقبره در سال ۱۹۲۳ با ذاتالریه درگذشت. بیماری او سوژه رسانهها شد و مجددا به طلسم مومیاییها ارتباط داده شد.
سالها زمزمههایی درمورد طلسم مقبره شاه توت عنخ آمون به گوش میرسید تا اینکه دانشمندان توانستند از این راز مرموز پرده بردارند.
به گزارش خبرآنلاین، در سال ۱۹۲۲ بود که هاوارد کارتر، باستان شناس بریتانیایی، چیزی که شش سال در جستجویش بود را یافت: مقبره پادشاه توت عنخ آمون. این مقبره در دره پادشاهان در نزدیکی اقصر در مصر قرار داشت و گنجینههای آن هنوز یکی از افسانهایترین یافتههای تاریخ باستان شناسی به شمار میرود.
اما شکوه و شهرت کارتر بهای سنگینی برایش داشت: روزی که او درب مقبره را باز کرد، مار قناری او را کشت. طبق گزارش نیویورک تایمز، برخی از کارکنان مصری، این اتفاق را هشداری از سوی روح پادشاه فقید برای اجتناب از نفوذ بیشتر به حریم خصوصی مقبرهاش قلمداد کردند.
شایعات درباره طلسم مومیایی که کارتر به سراغش رفته بود گسترش یافت؛ به ویژه وقتی که برخی از افرادی که در این حفاری مرتبط بودند، یکی یکی میمردند.
دههها از آن ماجرا گذشت و تعداد بیشتری از اعضای تیم کارتر مردند و محققان تدریجا درباره دلیل این مرگها دچار حیرت شدند.
در آوریل سال ۱۹۲۳، جرج هربرت، پنجمین ارل کارناروون، با تب و سرفه در بیمارستانی در قاهره بستری شد و چند روز بعد درگذشت. ساعاتی بعد هم سوزی، سگ لرد کارناروون در خانهشان در همپشایر انگلیس، جانش را از دست داد.
نیویورک تایمز، علت مرگ جرج هربرت را ابتلا به ذاتالریه ذکر کرد که ناشی از آن بود که در هنگام اصلاح صورتش، حشرهای آلوده او را نیش زده است. ولی از آنجا که او چند ماه قبل از آن، در مراسم بازگشایی و افتتاح مقبره توت عنخ آمون حضور داشت، شایعاتی مبنی بر اینکه نفرین این پادشاه مصری گریبان او را گرفته، بر سر زبانها افتاد.
در آگهی ترحیم لرد کارناروون، به این نکته اشاره شده بود که قبل از بیماری او، صحبتهایی در مورد طلسم مصریان باستان و افسونهای عرفانی و یا کسانی که جرات میکردند تا خواب یک فرعون را برهم بزنند، به گوش میرسید.
یک روز بعد از مرگ کارناروون، این روزنامه به نقل از سر آرتور کانن دویل، خالق شرلوک هولمز نوشت: «یک روح بدخواه ممکن است باعث ابتلای لرد کارناروون به یک بیماری کشنده شده باشد.»، اما در همان بازه زمانی، سر ارنست والیس از موزه بریتانیا نظریه طلسم و نفرین را حرفهای چرند و بیخودی دانست.
بعد از آنکه جورج جی گولد، سرمایهدار آمریکایی در ماه میسال ۱۹۲۳ بر اثر ذاتالریه درگذشت، زمزمهها درباره طلسم مقبره شاه توت عنخ آمون ادامه یافت. بعد از آن فیلیپ لیوینگستو پو، یکی از آشنایان ادگار آلن پو هم چند ماه بعد از بازدید از این مقبره در سال ۱۹۲۳ با ذاتالریه درگذشت. بیماری او سوژه رسانهها شد و مجددا به طلسم مومیاییها ارتباط داده شد.
زمانی که ریچارد بتل، منشی هاوارد کارتر در سال ۱۹۲۹ درگذشت، گزارشهای متعددی مبنی بر اینکه او نهمین، دهمین یا سیزدهمین فرد درگذشته مرتبط با این حفاریها بوده است، منتشر شد. در مجموع تعداد مرگهایی که رسانهها به نفرین مقبره توت عنخ آمون نسبت دادند، بسته به اینکه آیا بازدیدکنندگان از مقبره و نزدیکان افرادی که در حفاریها نقش داشتند نیز در آمار درنظر گرفته شوند یا خیر، بین ۹ تا بیش از ۲۰ نفر متغیر بود.
طیف وسیعی از مرگهای منتسب به این نفرین، در تصادفات رانندگی، تیراندازی، آتش سوزی خانه در گذشته بودند و یا افرادی بود که خودکشی کرده بودند. برخی از این افراد هرگز از مقبره این شاه باستانی مصر بازدید نکرده بودند و صرفا با فردی که از این مقبره بازدید کرده بود ارتباط داشتند.
با وجود اشتیاق فراوان رسانههای غربی برای تاکید بر مفهوم طلسم مومیاییها، این خیلی عجیب بود که رسانههای غربی مرگ مصریان را در قالب پوشش طلسم نمیگنجاندند. یکی از معدود مصریهایی که به این قضیه ربط داده شد، علی کامل فهمی بی بود که طبق گزارشها از این مقبره بازدید کرده بود. در سال ۱۹۲۴، همسر علی کامل، در هتل ساووی در لندن به او شلیک کرد و او را به قتل رساند و این پرونده دادگاهی جنجال را در پی داشت.
باید این را درنظر داشت که دهها کارگر مصری برای حفاری مقبره توت عنخ آمون همکاری داشتند. البته کارتر هرگز در یادداشتهایش نامی از آنها نیاورد و به ندرت در رسانهها صحبتی از آنها به میان میآمد؛ از همین رو به سختی میتوان دریافت که گردو غبار و زبالههای چند هزار ساله داخل مقبره چه تاثیری بر سلامت این کارگران داشته.
بعد از گذشت چند دهه، برخی دانشمندان به این فکر افتادند که شاید عامل مرگباری در آرامگاه توت عنخ آمون پنهان شده باشد: قارچ!
دو پزشک در سال ۲۰۰۳، نامهای را در مجله لنست منتشر و به این نکته اشاره کردند که آسپرژیلوس، یک نوع کپک معمولی ممکن است عامل بیماری لرد کارناروون بوده باشد.
کپک آسپرژیلوس، ممکن است باعث سرفه و تنگی نفس شود، ولی گاهی برای افرادی که سیستم ایمنی ضعیفتری دارند، جدیتر خواهد شد. لرد کارناروون بعد از یک تصادف شدید رانندگی در سال ۱۹۰۳ که منجر به آسیب دیدن ریههایش شده بود، به مصر سفر کرده بود و به خاطر همین تصادف بدنش در مقابل آلودگی کپکها ضعیف بود.
در مطالعه سال ۲۰۰۳، محققان دانشگاه هاروارد، به لکههای قهوهای رنگی که در هنگام بازگشایی مقبره توسط کارتر روی دیوارهای مقبره توت عنخ آمون مشاهده میشد، توجه کردند. میکروبیولوژیستها به دنبال آن بودند تا بفهمند که عامل این لکهها قارچ است یا میکروبهای دیگر و دریابند که آیا این لکهها سلامت بازدید کنندگان را به خطر انداخته یا خیر.
تحقیق و بررسیها حکایت از آن داشت که این لکهها تجمع قارچ و باکتری بودهاند، ولی از آنجا که دیگر فعال نیستند، دیگر تهدیدی برای بازدیدکنندگان یا نقاشی روی دیوارها ایجاد نمیکنند.
غیرممکن است بتوان گفت که آیا آسپرژیلوس یا هر نوع قارچ دیگری باعث مرگ لرد کارناروون شده یا خیر. اما امروزه باستان شناسان برای محافظت از خود در مقابل قارچ و کپک، از دستکش و ماسک استفاده میکنند و حتی گاهی لباسهای یک بار مصرف مخصوصی به تن میکنند.
شاید بهترین توضیح را درباره طلسم این مقبره، فرانک مک کلانهان، پزشکی که در طول بیماری لرد کارناررون در مصر، او را معالجه کرد ارائه داد. او در سال ۱۹۷۲ در مصاحبهای در این رابطه گفت: «همیشه باستان شناسانی از نقاط مختلف دنیا به مصر میآمدند و میرفتند. حالا شما این را درنظر داشته باشید که اگر تعداد زیادی از مردم عادی را انتخاب کنید و بعدها سلامت آنها را مورد بررسی قرار دهید، درصد شخصی از مرگ و میر را در میان آنها شاهد خواهید بود.»
منبع: sciencealert