دنیای باستانشناسی همیشه مملو از شگفتیهاست. مصر باستان، فراعنه، مقبرههای عظیم و آثار تاریخی خیرهکننده همواره برای علاقهمندان تاریخ سرگرمکننده بوده است. با اینکه بیشتر مردم با اهرام سهگانه و ابوالهول مصری آشنایی دارند،، اما تاریخچه کاوشهای باستانشناسی مصر، شگفتیها و جزئیات حیرتآور بیشماری را در برگرفته که هنوز ناشناخته مانده است.
به گزارش ایسنا، مقبرههای سلطنتی واقع در «دره پادشاهان» معمولا به عنوان محل دفن فقط یک فرمانروا هستند. به عبارت دیگر، این اتاقها که در دل صخرههای نزدیک «اقصر» امروزی تراشیده شدهاند، با هدف نگهداری و محافظت از خانواده سلطنتی مصر در سفرشان به دنیای پس از مرگ ساخته شدهاند و هر کدام برای دفن یک نفر در نظر گرفته شدهاند. با این وجود، در سال ۱۸۸۱ میلادی، مقبرهای در نزدیکی «دیر البحری» واقع در گورستان «تبس» این دیدگاه را به چالش کشید؛ چراکه به جای یک مومیایی سلطنتی، چندین مومیایی در آن کشف شد.
کاوشگران در بین این اجساد دستکم ۱۱ فرعون از پادشاهی نوین مصر، از جمله فرعون ستی یکم که جسدش در مقبره مجلل مخصوص او پیدا نشده بود و رامسس کبیر را کشف کردند.
این مقبره که با نام «مخفیگاه سلطنتی» شناخته میشود، در ابتدا به عنوان محل نگهداریِ جسد یک کاهن عالیرتبه «آمون» و خانواده او ساخته شده بود، که حدود ۹۶۰ پیش از میلاد زندگی میکردند. زمانی که مصرشناسان محتوای این مقبره را در سال ۱۸۸۱ میلادی مستند میکردند، بیش از ۵۰ جسد دیگر در آن کشف شد. بسیاری از این اجساد همچون «ستی یکم» و «رامسس دوم»، پادشاه و ملکههایی بودند که از مقبرههایی که برای آنها ساخته شده بود، به این مکان منتقل شده بودند. با اینکه کشف این مقبره خاص در «دیر البحری» به کشف موقعیت مکانی این اجساد سلطنتی گمشده کمک کرد، اما هنوز بسیاری از اجساد سلطنتی، گمشده باقی مانده بودند.
مخفیگاه قابلتوجه دیگری در سال ۱۸۹۸ کشف شد، با این تفاوت که این مخفیگاه در داخل مقبره یکی از بزرگترین فرعونهای مصر، یعنی «آمنهوتپ دوم» قرار داشت.
در سال ۱۸۹۷ میلادی «ویکتور لورت» به سمت مدیریت سازمان آثار باستانی مصر منصوب شد. این مصرشناس برجسته فرانسوی، بیشتر بر «دره پادشاهان»، محل مقبرههای زیرزمینی بسیاری از فرعونهای «پادشاهی نوین» مصر تمرکز کرده بود.
تلاشهای «لورت» بهزودی جواب داد. در ۱۲ فوریه سال ۱۹۸۹ میلادی بود که «لورت» و اعضای گروهش مقبره «تحوتموس سوم»، یکی از فرعونهای قدرتمند مصر را که در اواسط قرن پانزدهم پیش از میلاد بر قلمرو تا شمال سوریه حکومت میکرد، کشف کردند. این مقبره نیز همچون بسیاری از مقبرههای سلطنتی در عصر باستان غارت شده بود. با این حال برخی از اشیاء این مقبره درون آن باقی مانده بود. حدود یک ماه پس از کشف اولیه این مقبره، کاوشگران ورودی به مقبره دیگری را شناسایی کردند. «لورت» به همراه یکی از کاوشگران مصری وارد شد و در تاریکی مقبره یک مجسمه کوچک را در بین ویرانهها پیدا کرد؛ یک مجسمه «اوشابتی» که نام «آمنهوتپ دوم»، پسر «تحوتموس سوم» روی آن نوشته شده بود.
این یک سرنخ وسوسهانگیز بود، اما مدرک قطعی برای شناسایی هویت صاحب مقبره نبود. ورودی و گذرگاههای شیبدار این مقبره در نهایت به یک چاه منتهی شد؛ چاهی که مشخصاً زمانی پر از اشیاء باشکوه مخصوص مقبره بود. البته فقط بقایای شکسته آنها به جای مانده بود. واضح بود که این مقبره نیز در زمانهای قدیم غارت شده بود و «لورت» که ناامید شده بود، گمان میکرد اشیاء اندک و یا هیچ چیز جالبی پیدا نخواهد کرد. «لورت» و کاوشگر مصری با پیشروی در این مقبره خود را در اتاقی مستطیلیشکل دیدند که دو ستون در آن وجود داشت. این دو در نور کم شمعها توانستند یک قایق خاکسپاری را ببینند. در آن لحظه بود که «لورت» با منظرهای وحشتناک مواجه شد. او در اینباره نوشته است: «یک جسد سیاه و ترسناک روی قایق قرار داشت و چهره او مقابلم بود، به من نگاه میکرد و موهای بلند قهوهایرنگش همچون دستههای پراکنده دور سرش پیچیده شده بود.» این یعنی سارقان، باندپیچیهای مومیایی را باز کرده و آن را عریان روی قایق رها کرده بودند.
در انتهای این اتاق، پلکانی وجود داشت که این دو کاوشگر با دقت از آن پایین رفتند. این دو خود را در گذرگاه کوتاهی دیدند که به یک راهرو دیگر منتهی میشد. این راهرو به اتاقی با شش ستون میرسید. روی دیوارهای این اتاق دیوارنگارههای رنگی وجود داشت. این دو کاوشگر نام «آمنهوتپ دوم» را روی یک دیوار شناسایی کردند. این دومین مدرکی بود که این مکان را به عنوان مقبره «آمنهوتپ دوم» معرفی میکرد.
«لورت» و کاوشگر مصری، مسیر خود را از میان اشیاء شکستهشده همچون چوب و سفال ادامه دادند و وارد بخشی از اتاق شدند که یک تابوتدان سنگی بزرگ بدون درپوش در آن قرار داشت. داخل این تابوتدان، تابوت مُهر و مومشدهای قرار داشت که در قسمت سر آن تاجی از گلهای خشکشده و در انتهای آن تاجی از برگهای خشکشده قرار داشت. با در نظر گرفتن بههمریختگی که دزدان در مقبره ایجاد کرده بودند، آیا ممکن بود چیزی را رها کرده باشند که تا آن زمان هیچ مصرشناسی موفق به یافتن آن نشده بود؟ آیا مومیایی دستنخورده یک فرعون، هنوز در تابوتدان خوابیده است؟
«لورت» به کاوش در این مقبره ادامه داد. یکی از اکتشافهای غافلگیرکننده در این مقبره کشف سه جسد مومیاییشده در یکی از اتاقکهای آن بود. باندپیچیهای این سه جسد نیز توسط غارتگران باز شده و بدن و چهره آنها را در معرض دید قرار داده بود. با این حال شگفتیهای این مقبره به همینجا ختم نمیشد. درِ ورودی یکی دیگر از اتاقکها به وسیله سنگهای بزرگ مسدود شده بود. در میان همین سنگها بود که ۹ تابوت دیگر کشف شد که ۵ مورد از آنها هنوز درپوش داشتند.
این مقبره که بعدها با نام «KV ۳۵» نیز شناخته شد، تمام فرضیات را بههم زد. «لورت» بعداً برای شروع روند حفاری و تخلیه محتویات آن، بازگشت. جعبههایی با آستر پنبهای آورده شدند تا مومیاییهای را درون آنها قرار دهند.
«لورت» پس از کنار زدن لایه ضخیم خاکستری که درپوش نزدیکترین تابوت را پوشانده بود، در کمال ناباوری نام «رامسس چهارم» را دید. او در بررسی تابوتهای دیگر نام «تحوتموس چهارم»، «آمنهوتپ سوم»، «مرنپتاه»، «ستی دوم»، «سیپتاه»، «رامسس پنجم» و «رامسس ششم» را شناسایی کرد. نهمین تابوت به زنی تعلق دارد که هویت آن نامشخص است. همچون «مخفیگاه سلطنتی» که ۱۶ سال قبل در «دیرالبحری» کشف شده بود، «لورت» نیز با کشف گروهی از مومیاییهای جابهجاشده، که برخی در زمره قدرتمندترین فرعونهای پادشاهی نوین قرار میگیرند، دستاورد بزرگی کسب کرده بود.
اما اگر این مقبره مکان محرمانهای برای نگهداری از مومیاییهای سلطنتی بود، آیا ممکن بود که جسد «آمنهوتپ دوم» نیز هنوز در همین مقبره باقی مانده باشد؟ پاسخ به این پرسش در تابوتدانی بود که زیر اتاقک دفن قرار داشت. «لورت» زمانی که برای نخستینبار این تابوتدان را کشف کرد، محتوای آن را بررسی نکرده بود. وقتی «لورت» بعدها به سراغ این تابوت رفت و تاج گل را از قسمت پایینی تابوت کنار زد، در کمال غافلگیری دید که این تاج گل سوراخی را که در چوب ایجاد شده پوشانده بود. آیا این احتمال وجود داشت که سارقان مومیایی را خارج کرده باشند؟ «لورت» دستانش را وارد حفره کرد،، اما انگشتهایش با فضای خالی برخورد کردند. قسمت هیجانانگیزتر این کاوش زمانی رخ داد که «لورت» و سایر کاوشگران درپوش تابوت را برداشتند و با یک مومیایی سالم مواجه شدند.
تابوت به طور قابلتوجهی بلندتر از جسدِ داخل آن بود و به همین دلیل دست «لورت» به فضای خالی برخورد کرده بود. کارشناسان در نهایت این جسد را به عنوان «آمنهوتپ دوم» شناسایی کردند که در ۱۴۰۰ پیش از میلاد و پس از سه دهه حکومت بر مصر، درگذشت.
با احتساب مومیاییهایی که ۱۶ سال قبلتر در «دیرالبحری» کشف شده بود و اجسادی که در «KV ۳۵» کشف شدند، تقریبا تمام فرعونهای دودمان هجدهم مصر باستان به همراه چند مورد از فرعونهای دودمان نوزدهم و بیستم کشف شدند.
سنت استفاده از مقبرههای از پیش ساختهشده برای محافظت از مومیاییهای سلطنتی قدیمیتر، در دوران افول دودمان بیستویکم آغاز شد. مصرشناسان خاطرنشان کردند مقبرههایی که در ابتدا فراعنه در آن آرام گرفته بودند غارت میشدند. کاهنان دودمان بیستویکم در تلاش برای مراقبت از اجداد خود، مقبرهای واقع در «دیرالبحری» را که برای یک کشیش عالیرتبه ساخته شده بود برای هدف دیگری استفاده کردند. وقتی ظرفیت مخفیگاه «دیر البحری» تمام شد، مقبره «KV ۳۵» برای این منظور مورد استفاده قرار گرفت. البته انتقال اجساد به این مکان تصمیم خوبی بود؛ چراکه اجساد فرعونهای قدرتمند مصر تا زمانی که «لورت» در سال ۱۸۹۸ میلادی آنها را پیدا کند، مخفی باقی مانده بودند.
مقبره «KV ۳۵» که حدود ۹۰ متر طول دارد همچون سایر مقبرههای سلطنتی دودمان هجدهم، مثل باستان به شکل L ساخته شده است. این مقبره یکی از عمیقترین سازههای «دره پادشاهان» است. طلسمهایی که در تصویر بالا مشاهده میکنید، همگی در قرن پانزدهم قبل از میلاد تولید شدهاند و از جمله اشیائی به شمار میروند که در مقبره «آمنهوتپ دوم» کشف شدهاند.
بیشتر مومیاییهای مقبره «KV ۳۵» از این مقبره خارج شده و به موزه مصری قاهره منتقل شدهاند،، اما جسد «آمنهوتپ دوم» در همان موقعیت باقی مانده است. در سال ۱۹۰۱ میلادی سارقان وارد مقبره شدند. آنها به قایق خاکسپاری دستبرد زدند، مومیایی روی آن را در هم شکستند و جسد «آمنهوتپ دوم» را دزدیدند. «هاوارد کارتر»، مصرشناسی که شهرت خود را مدیون کشف مقبره «توتعنخآمون» است، سارقان را ردیابی کرد و مومیایی فرعون را که در جریان سرقت آسیب دیده بود پیدا کرد. مومیایی فرعون به تابوتدان بازگردانده شد. در سال ۱۹۳۱ میلادی بود که «آمنهوتپ دوم» به قاهره منتقل شد.
با اینکه هویت بسیاری از اجساد مقبره «KV ۳۵» مشخص است،، اما هنوز سه مومیایی وجود دارد (دو زن و یک مرد) که هویت آنها مشخص نیست. هویت جسد مرد جوان با موهای بافتهشده که گمان میرود شاهزاده باشد، نیز نامشخص است. برخی معتقدند این جسد، پسر «آمنهوتپ دوم» است که «Webensennu» نام داشت. این درحالی است که گروهی دیگر از کارشناسان معتقدند این جسد به «تحوتموس»، بزرگترین پسر فرعون «آمنهوتپ سوم» تعلق دارد. «لورت» در ابتدا تصور میکرد که مومیایی روی قایق در اتاقک ستوندار در حقیقت شاهزاده «Webensennu» است، اما با سردرگمی مصرشناسان و تخریب آن جسد در دزدی سال ۱۹۰۱، شناسایی این هویت نیز دور از ذهن شد.
همانطور که پیشتر اشاره شد، سه مورد از مومیاییهایی که «لورت» در «KV ۳۵» کشف کرده بود در دوران باستان به شدت آسیب دیده بودند؛ بخش اعظمی از باندپیچی آنها باز شده بود و از تابوت بیرون آورده شده بودند. سارقان این اجساد را باز کرده بودند تا طلسمهای خاکسپاری را که اغلب از طلا و سنگهای قیمتی ساخته شده بودند بیرون بیاورند.
«لورت» در ابتدا یکی از این زنها را به دلیل موهای تراشیده سر به عنوان یک مرد شناسایی کرده بود، اما بررسیهای بعدی جنسیت او را مشخص کرد. این مومیایی امروزه به عنوان «زن جوان» شناخته میشود. «جوان فلیتشر»، مصرشناس بریتانیایی در سال ۲۰۰۳ میلادی این فرضیه را مطرح کرد که مومیایی «زن جوان» همان «نفرتیتی» است، اما آزمایشهای DNA در سال ۲۰۱۰ میلادی نشان داد که «زن جوان» در حقیقت مادر فرعون «توتعنخآمون» است که نام او همچنان مشخص نیست.
یکی دیگر از این مومیاییها که با نام «زن بزرگتر» شناخته میشود، موهای بلندی داشت که در تشخیص هویت آن کمک میکرد. بعدها یک دسته مو در مقبره «توتعنخآمون»، در تابوتهای تودرتوی کوچکی پیدا شد که نام مادربزرگ احتمالی «توتعنخآمون»، یعنی «ملکه تیه»، همسر بزرگ سلطنتی «آمنهوتپ سوم» روی آن وجود داشت. تحقیقات نشان داد که این دسته مو با موهای مومیایی «زن بزرگتر» مطابقت دارد و در نهایت این مومیایی به عنوان «ملکه تیه» به موزه ملی تمدن مصری فرستاده شد.
کشف مقبره «توتعنخآمون» توسط «هاوارد کارتر» در سال ۱۹۲۲ میلادی اغلب به عنوان بزرگترین کشف مصری شناخته میشود، اما ارتباط پیچیده بین «توتعنخآمون» و اجدادش به لطف اطلاعات زیادی که از طریق اکتشافهای «لورت» در مقبره «KV ۳۵» و یافتههای «دیر البحری» بهدست آمد، برای محققان بسیار واضحتر شد.
عکسها: نشنال جئوگرافیک