هم میهن نوشت: در سال ۱۴۰۲ طالبان اگرچه مورد حمایت رسمی دولتها قرار نگرفته لیکن در یک فضای نسبتاً منفعلانه در افغانستان به قدرت رسید. از سوی دیگر آمریکا با مذاکرات در دوران ترامپ و بایدن هموارکننده راه به قدرت رسیدن طالبان شد. ایران امروز چهار تعارض امنیتی جدی با طالبان دارد.
از یکسو دیگر شهید احمدشاه مسعودی در «پنجشیر» نیست که با کمک به آن در صورت نیاز، طالبان را از پیشروی بیشتر باز دارد و امروز حتی بخشهای مهمی از پنجشیر بهدست جنگجویان طالبان افتاده است.
نکته دوم «بحران آب» است. در سال ۷۷ بحران آب به اندازه امروز سخت و دردناک نبود بنابراین اهمیت رودخانه هیرمند و سدهایی که بر آن بنا شده نسبت به امروز کمتر بود. در سال ۱۴۰۲ بحران آب چنان جدی است که مقامات ایران طالبان را تهدید میکنند که اگر آب رودخانه هیرمند به ایران باز نشود ایران حتی ممکن است اقدام نظامی کند و از سوی دیگر طالبان سخن از نیروهای انتحاریاش برای مقابله میکند.
بحران جدی امنیتی دیگر مهاجرانی است که با حاکم شدن طالبان به ایران مهاجرت کردهاند. در میان «مهاجران جدید» برخی افرادی دیده میشوند که سمپاتی با طالبان یا افکار متحجر آنها دارند و این میتواند در صورت هرنوع چالش امنیتی برای ایران خطرآفرین باشد. خبرهای غیررسمی از ورود نزدیک به دومیلیون مهاجر افغان جدید از افغانستان به ایران پس از حاکم شدن طالبان در افغانستان دارد.
چهارمین بحران امنیتی بسیار مهم دیگر طالبان برای ایران ناشی از وضعیت فعلی خود ایران است. امروز تحریمهای گسترده اقتصادی غرب علیه ایران، اقتصاد ایران و بهالطبع آن دولت و ملت ایران را تضعیف کرده است.
این چهار بحران امنیتی باید حاکمان ایران را آگاه سازد که به طالبان فعلی متفاوتتر از سال ۷۷ بنگرند. بهخصوص اینکه خروج ضعیف و بیبرنامه آمریکا از افغانستان با بهجا گذاشتن رقم بسیار بالایی «اسلحه» در افغانستان صورت گرفته است.
همه موارد فوق باید مسئولان ایرانی را به این اندیشه وادارد که سخنانی، چون «جنبش اصیل منطقه» و «طالبان متفاوت»، سخنانی غیرقابل دفاع و غیرواقعی است. باید رفتارهای این طالبان را بهخوبی مورد مداقه قرار داد؛ وگرنه، امکان ضربه خوردن از همین طالبانی که برخی در داخل با تحلیلهای ضعیفشان آن را متفاوت جلوه دادند، بسیار جدی خواهد بود.