هممیهن نوشت: هنگامی که از اینترنت سخن میگوییم، ذهن مسئولین کشور فوری به شبکههای اجتماعی میرود؛ آن هم بخشهای سیاسی این شبکهها. درحالیکه اینترنت فراتر از این است و به یکی از مهمترین زیرساختهای اقتصاد و جامعه تبدیل شده است. در کنار آب، انرژی، برق، راه و امنیت باید از اینترنت هم بهعنوان یک زیرساخت اساسی نام برد.
گزارش امروز صفحات اقتصادی «هممیهن» درباره تغییر چهره بازار کار بهخوبی نشان میدهد که اهمیت اینترنت در چیست؟ تقاضا برای مشاغلی که در عمل مرتبط با این زیرساخت هستند، به نحو بیسابقهای جلوتر از مشاغل دیگر حتی مشاغل مرتبط با تولید و مهندسی هستند و شاید بیش از ۶۰ درصد تقاضاهای شغلی و استخدامی را به خود اختصاص میدهند. این وضعیت ایرانی است که هنوز به لحاظ زیرساخت اینترنت جزو کشورهای با رتبههای پایین دستهبندی میشود. از این منظر، شاید بتوان گفت که توسعه اینترنت قربانی سیاست و فقدان آزادی رسانهای شده است. این درحالی است که ایران ظرفیت بسیار بالایی برای فعالیت در این حوزه دارد.
نکته مهم این است که صاحبان بسیاری از مشاغل مرتبط با این حوزه، دیگر اصراری بر داشتن مدرک تحصیلی متقاضیان شغل ندارند. کافی است که هر فردی آن کار را بلد باشد و به دست آوردن همین ویژگی نیز نیازمند اینترنت است؛ چون کسب مهارتها و آموزش نیز مستلزم وجود اینترنت است که همه از طریق آن در حال آموزش امور کاربردی و عملی هستند.
با توجه به این واقعیتهاست که باید به مسئولان گفت: اینترنت را قربانی سیاست نکنید؛ چراکه این زیرساختی حیاتی و مربوط به زندگی امروز مردم و آینده فرزندانمان است. به قول معروف، برای یک دستمال، قیصریه را به آتش نکشید! نسبت شبکههای مجازی در عرصه سیاست در برابر اثرات و کارکردهای اینترنت مثل یک دستمال در برابر قیصریه است. البته مسئله شبکههای اجتماعی نیز راهحل خود را دارد و همه کشورها نیز کموبیش درگیر آن هستند و سعی میکنند اثرات منفی آن را تخفیف دهند. در این میان، بهترین راهحل معتبر کردن و اعتمادسازی برای رسانههای رسمی از جمله صداوسیما و مطبوعات است. طبعاً، هر چه این رسانهها محدودتر شوند، اثرگذاری آن شبکهها نیز بیشتر خواهد شد. باید به گردش آزاد اطلاعات تن داد. این به سود همه است.
نمونه روشن آن تخریبهایی است که در منطقه ۱۹ تهران در روز یکشنبه رخ داد و خبری که ابتدا از آن منتشر شد، بهکلی نادرست بود. طبیعی است که مردم اخبار رسانههای رسمی، اما نامعتبر را نمیپذیرند و از طریق شبکههای مجازی اقدام به کسب خبر میکنند که در این میان، ممکن است راست و دروغ نیز تولید و منتشر شود. تقصیر این وضع متوجه بیاعتباری رسانه رسمی است و نه شبکههای اجتماعی. در هر حال، آینده بدون اینترنت مثل گذشتهای است که برق نبود. اگر میتوانید به دنیای پیش از برق برگردید، میتوان اینترنت را هم نادیده گرفت.