فرارو- برق می رود. گاهی یک فازش میپرد و گاهی دو فازش و گاهی کلا، گاهی کامپیوترها کار نمیکنند ولی کولر بغل دستیشان کار میکند و کمی آنطرفتر چراغها خاموش است، ولی پنکه کار میکند. در همین فرارو یک هفته ای است که ما به رسم عادت انواع و اقسام از مدلهای برق رفتگی رو تجربه کرده ایم. همین دیروز دو ساعت با در و دیوار سخن گفتیم و آخر سر هم مجبور شدیم برویم خانههایمان. به لطف این برق رفتگیها هر روز فضای سورئالی را تجربه میکنیم.
به گزارش فرارو، اینکه برق میرود برای همه قابل پیش بینی است، تولید برق کم است و گرما بیداد میکند. اما قضیه بیشتر نوع برخورد مسئولین با این مشکل است. به تابستان که نزدیک میشویم به هر دری میزنند تا بگویند همه چیز تحت کنترل است و کلا ما با کلمات قطعی و نداشتن بیگانهایم. بعد که تابستان میآید فکر میکنند، اگر سه فاز را بکنند دو فاز کسی متوجه نمیشود و همه چیز به خوبی و خوشی پیش میرود. مثلا سخنگوی صنعت برق در گفتوگو با تسنیم در خرداد ماه گفته بود که طبق پیش بینیهای وزارت نیرو، مشترکین برق در تابستان ۱۴۰۲ خاموشی نخواهند داشت.
بسیاری از ناظران معتقدند که دولت اعلام برنامه قطعی برق را دور از شأن خود میداند. گویا قطعی به چهره دولت لطمه میزند و جدول زمانبندی، دولت رئیسی را به دولت مورد انتقاد حسن روحانی شبیه میکند. اما کسی در مورد تبعات قطعی بیبرنامه برق و انکار آن سخنی نمیگوید.
عوارض جامعه شناختی قطعی مکرر برق به روشنایی نور است. کارشناسان معتقدند این مسئله شکاف میان دولت و مردم را بیشتر میکند، بی برنامگی، ناامیدی از اصلاح و برون رفت از مشکلات را به دنبال خود میآورد. قطعی یک فاز، دو فاز و کلی برق به کسب و کارهای مردم آسیب میزند و مثل مورچه روی مغزشان راه میرود. بسیاری بر این باورند که وقتی کسب و کارها آسیب میبیند، وقتی قطعیهای ناگهانی تولید دردسر میکند، وقتی بیماری با واکر، خسته و گرمازده و پر از درد، به آسانسور خاموش فیزیوتراپی چشم میدوزد، تیرهای انتقاد به سمت دولت نشانه میروند و ناکارآمدی دولت در نظر مردم پررنگ میشود.
آنتونی گیدنز، جامعهشناس مشهور بریتانیایی اعتماد را باور بنیادین افراد، به پیشبینیپذیری ساختارها و نهادهای اجتماعی میداند؛ عنصری که برای کارکرد نهادهای جامعه، حیاتی است.
همین بیبرنامگی به ظاهر ساده در قطعی برق، که گمان میشود ملموس نیست و قطعی به حساب نمیآید، به اعتماد نهادی و عمومی جامعه آسیبی وارد میکند. طبق عقیده بو روثستاین اندیشمند سیاسی سوئدی، اعتماد عمومی ظرفیت حل مناقشه در جامعه را بالا میبرد و بیاعتمادی آسایش روانی و ذهنی را از مردم سلب میکند. او اعتماد را محصول کیفیت حکمرانی میداند.
قطع مکرر و ناگهانی برق، پیشبینی نشده و اطلاع نداده، ممکن است برای تک تک مردم تبعات جدی داشته باشد. افزایش عصبانیت، افزایش بیتابی یا حتی بدگمانی به هرکسی که روزانه با آنها سلام و علیکی داریم.
روانشناسان میگویند قطعی برق در اوج ساعات گرم روز میتواند رفتار مردم را تحت شعاع قرار دهد. گرما زدگی و یا خشم ناشی از آسیبهای وارده قطعی برق به کسب کار، اتفاقاتهای پیشبینی نشده همه باعث میشود که مردم به پرخاشگری و رفتارهای غیرمعمول روی بیاورند و در درازمدت آسایش روانیشان آسیب ببیند.
تحلیلگران بر این باورند که وقتی در تولید محدودیت داریم و مصرف، بیش از حدِ ممکن است، بهترین راه این است که با مردم واضح سخن گفته شود. صداقت و شفافیت به جایی بر نمیخورد. تنها از تبعات ناگوار موضوع میکاهد. باید در مورد کمبود برق و ضرورت قطع برق با مردم صحبت کرد و حرف مردم را شنید. آیا صادر کردن دستور پشت دستور و ارائه آمار و اعدادی که برای مردم قابل مشاهده و باور نیست، قرار است گرهی بگشاید؟
کل آسانسور از پشت بام از مدار خارج شد
تعمیر کار اومد دوباره راهاندازی کرد ولی ساخامان یک روز آسانسور نداشت