مسیح مهاجری، مدیرمسئول روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله امروز این روزنامه با عنوان «نهادی که باید بنبست شکن باشد» نوشت: ۲۶ تیرماه، سالروز تأسیس شورای نگهبان است. این انتظار وجود دارد که در سالروز تأسیس این نهاد مهم، به فلسفه وجودی آن توجه عمیق شود.
صائبترین نظر درباره هدف از تأسیس شورای نگهبان، آنست که نویسندگان این قانون و در رأس آنان آیتالله بهشتی که مدیر مجلس خبرگان تدوین قانون اساسی بود گفتهاند. در همان روزهای فعالیت مجلس خبرگان برای تدوین قانون اساسی یکبار از ایشان پرسیدم کارکرد مورد نظرتان از شورای نگهبان که تشخیص انطباق مصوبات مجلس با شرع و قانون اساسی را به عنوان وظیفه برای آن در نظر گرفتهاید، آیا اینست که راه را بر تخلف از احکام شرع و اصول قانون اساسی ببندد؟ در بخش نظارت بر انتخابات هم میخواهید شورای نگهبان به منزله یک ایست و بازرسی عمل کند تا نگذارد هرکسی به مسئولیتهای بالای کشور راه پیدا کند؟
آقای بهشتی با شوق زایدالوصفی که نشان دهنده علاقمندی وی به پاسخ دادن به چنین سؤالی بود گفت: میخواهیم شورای نگهبان به کسی اجازه ندهد شرع را به میل و سلیقه خود تفسیر کند و قانون اساسی را آنقدر بسته و تنگ نظرانه معنا کند که هیچکس نتواند از راه باریکهای که این قبیل تفسیرها ایجاد میکنند عبور کند و به حقوق واقعی خود که اسلام و قانون اساسی برای مردم در نظر گرفته و مقرر کرده است برسد.
جالبتر اینکه ایشان در توضیح این سخن خود افزودند: در قانون اساسی مقرر شده فقهای شورای نگهبان باید «عادل و آگاه به مسائل روز» باشند. این دو صفت برای اینست که آنها با تکیه بر عدالت و آگاهی، راه را برای رسیدن آحاد مردم به حقوق خود و برای شکوفا شدن استعدادها و استفاده از حداکثر توانائیها به نفع کشور باز کنند و اجازه ندهند افراد و جریانهائی با ایجاد بنبست و تسلط نگاههای مُضیّق بر امور، به صاحبان فکر و تخصص و کارائی ظلم کنند و آنها را از خدمت کردن به جامعه محروم نمایند. اینکه یک وظیفه شورای نگهبان تشخیص عدم مغایرت مصوبات مجلس با احکام اسلام و قانون اساسی است (اصل ۹۱) و وظیفه دیگرش نظارت بر انتخابات مجلس خبرگان رهبری، ریاست جمهوری، مجلس شورای اسلامی و مراجعه به آراء عمومی و همهپرسی است (اصل ۹۹) دقیقاً برای اینست که حق کسی ضایع نشود و افراد یا جریانهائی امکان تحمیل سلایق محدود و تنگ نظرانه خود را به کشور پیدا نکنند.
کاملاً روشن است که فلسفه وجودی شورای نگهبان از نظر شهید مظلوم آیتالله بهشتی، بنبست شکنی است نه ایجاد بنبست.
از این جالبتر، تذکر امام خمینی به شورای نگهبان است که در دیماه ۱۳۶۷ یعنی آخرین ماههای عمرشان در نامهای به مجمع تشخیص مصلحت نظام اینگونه نوشتند:
«تذکری پدرانه به اعضای عزیز شورای نگهبان میدهم که خودشان قبل از این گیرها، مصلحت نظام را در نظر بگیرند، چرا که یکی از مسائل بسیار مهم در دنیای پرآشوب کنونی نقش زمان و مکان در اجتهاد و نوع تصمیمگیریها است. حکومت، فلسفه عملی برخورد با شرک و کفر و معضلات داخلی و خارجی را تعیین میکند و این بحثهای طلبگی مدارس که در چارچوب تئوریهاست، نهتنها قابل حل نیست که ما را به بنبستهائی میکشاند که منجر به نقض ظاهری قانون اساسی میگردد. شما در عین اینکه باید تمام توان خود را بگذارید که خلاف شرعی صورت نگیرد – و خدا آن روز را نیاورد – باید تمام سعی خودتان را بنمائید که خدای ناکرده اسلام در پیچ و خمهای اقتصادی، نظامی، اجتماعی و سیاسی، متهم به عدم قدرت اداره جهان نگردد.» (صحیفه امام، جلد ۲۱، صفحات ۲۱۷ و ۲۱۸).
روش حکمرانی ما، در چهار دهه گذشته اگر بنبست شکنی در عین تلاش برای جلوگیری از انجام خلاف شرع و تخلف از قانون اساسی بود، امروز از یکطرف گرفتار پیچ و خمهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی نبودیم و از طرف دیگر اینهمه انتقاد از شورای نگهبان که فلسفه وجود آن «بنبست شکنی» است وجود نداشت. آنچه مهم است اینست که بدانیم دین را خدا برای آسان کردن کارها و شکستن بنبستها فرستاده نه برای سخت کردن زندگی و ایجاد بنبست. انتظار اینست که شورای نگهبان همانگونه که امام خمینی و شهید مظلوم آیتالله بهشتی گفته و نوشتهاند، نگهبانی از شرع و قانون اساسی را با نگاه بنبست شکنی انجام دهد به ویژه در انتخابات که از اهمیت زیادی برخوردار است و نقش مهمی در تأمین حقوق اساسی مردم دارد.