افراد با رویکردهای مختلفی مخالف کشتن حیوانات هستند. برخی استدلالهای اخلاقی مطرح میکنند. برخی حقوق حیوانات را برابر با حقوق انسانها میدانند و میگویند کشتن حیوانات عملی مجرمانه است. برخی دیگر هر نوع کشتاری را بیرحمی تلقی میکنند و برایشان فرقی ندارد که حیوان در هنگام مرگ درد بکشد یا نه.
انسان به قدمت حضورش روی زمین حیوانات را کشته است. اما دانستن اینکه یکی از دلایل کشتار حیوانات تغذیه کردن حیوانات خانگی است، دلیلی برای بازاندیشی درباره رفتارهایمان به عنوان انسان مسئول است. پس آیا انسانها میتوانند کشتار حیوانات را بهطور کلی متوقف کنند؟ و اگر نمیتوانند، بهترین کاری که میتوانند انجام دهند چیست؟
به گزارش راهنماتو، در تحقیق تازهای که در نشریه The Science of Total Environment منتشر شده است محققان ۱۰ علت را برای کشتار حیوانات توسط انسانها پیشنهاد میدهند. آنها میگوید برخی دلایل برای کشتن حیوانات بحثبرانگیز است، اما برخی دیگر از انواع کشتار حیوانات گریزناپذیرند، زیرا بخشی ضروری از منبع جهانی محدود غذا را در جهان تشکیل میدهند.
اما بحث به همین سادگی خاتمه پیدا نمیکند. حتی اگر انسانها مجبور باشند برخی اوقات حیوانات را بکشند، میتوانند رفتارشان را به نحوی تعدیل کنند که رفاه حیوانات در زمان زنده بودن تأمین شود و رنج حیوان در هنگام کشته شدن کاهش پیدا کند. برخی برای رسیدن به این هدف آنقدر افراطی عمل میکنند که بهطور کل انسان را از کشتن حیوانات منع میکنند.
افراد با رویکردهای مختلفی مخالف کشتن حیوانات هستند. برخی استدلالهای اخلاقی مطرح میکنند. برخی حقوق حیوانات را برابر با حقوق انسانها میدانند و میگویند کشتن حیوانات عملی مجرمانه است. برخی دیگر هر نوع کشتاری را بیرحمی تلقی میکنند و برایشان فرقی ندارد که حیوان در هنگام مرگ درد بکشد یا نه.
این دیدگاهها علیرغم آنکه مهم و معتبر هستند، نمیتوانند علت کشتن حیوانات به دست انسان و چرایی امکانناپذیر بودن متوقف کردن برخی انواع کشتار را شرح دهند. تحقیق جدیدی که در این زمینه انجام شده به شرح این دلایل پرداخته است.
این تحقیق با تمرکز روی حیوانات مهرهدار انجام شده که به عنوان حیوانات حساس و درککننده شناخته میشوند. ۱۰ دلیل عمده که انسانها حیوانات را میکشند به شرح زیر است:
۱. برداشت وحشی و شکار در محیط طبیعی: مثل کشتن حیوانات وحشی برای تأمین گوشت مصرفی
۲. امنیت و سلامت انسان: مانند کشتن حیوانی که به انسانها حمله میکند
۳. کشاورزی و پرورش آبی: مثل کشتن حیواناتی که برای تولید محصولات کشاورزی ضروری هستند یا کشتن حیوانات برای تأمین گوشت جهانی
۴. توسعه شهرها و صنایع: مثل پاکسازی بوتهزارهایی که خانه حیوانات هستند
۵. کنترل حیات وحش: مثل برنامههایی که حیوانات غیربومی را برای محافظت از حیوانات بومی از بین میبرند
۶. حفاظت از گونههای درمعرض خطر: مثل کشتن ناخواسته حیوانات در هنگام جابهجا کردن آنها
۷. تفریح، ورزش و سرگرمی: مثل شکار برای جایزه گرفتن، گاوبازی یا کشتن حیوانات برای تغذیه حیوانات اهلی
۸. ترحم و شفقت: مثل اوتانازی حیوانی که ماشین به او زده است
۹. مراسم مذهبی و فرهنگی: مثل قربانی حیوانات در فرهنگها و مذاهب مختلف
۱۰. تحقیق، آموزش و آزمایش: مثل استفاده آزمایشگاهی از جوندگان و نخستیان
مواردی که در بالا برشمرده شد را چگونه میتوان به بهترین روش ممکن درک کرد؟ تحقیق حاضر این دلایل را از منظر اکولوژیکی فهم کرده که منظور از آن رفتارهایی است که با نقشهای رقابتی ما در شبکه جهانی غذا همراستا هستند. این رفتارها شامل رفتارهایی است که شانس انسان را برای تأمین غذا و محافظت از خود و ارتقا زندگی بالا میبرد.
حفظ حیات روی کره زمین نیازمند کسب کردن، استفاده کردن، دور ریختن و بازیافت کردن ترکیبات شیمیایی است. به اکوسیستمها میتوان به عنوان «میدانهای نبرد» برای این ترکیبات فکر کرد.
برخی استدلال میکنند که کشتن مستقیم این حیوانات پذیرفتی نیست و اتخاذ سبک یا رژیم غذایی خاص، مثل گیاهخواری، میتواند کشتار حیوانات را یا بهطور کامل متوقف یا آن را کاهش دهد.
اما بر مبنای پژوهش تازه رسیدن به سبک زندگیِ کشتار-صفر به لحاظ فیزیکی و اکولوژیکی ناممکن است.
برای مثال، اغلب غذاهای گیاهی در مزارعی میرویند که حیوانات آنها کشته یا به مناطق دیگر تارانده شدهاند. درضمن، درحالیکه رژیم غذایی عاری از حیوان ممکن است موقتاً تعداد حیوانات کشته شده را کاهش دهد، اما برای همیشه به همین منوال باقی نمیماند.
با رشد جمعیت، زمینها بیشتری برای تأمین نیازهای غذایی انسانها نیاز است. در آن نقطه، انسانها مجبور میشوند مستقیم یا غیرمستقیم دست به کشتار حیوانات بزنند و در این راه جان خودشان را نیز به خطر میاندازند.
انسانها به فضا برای زندگی نیاز دارند که همین امر باعث میشود زیستگاههای حیوانات را پاکسازی کنند. حتی اگر انسانها بدون آسیب به حیوانات بتوانند این کار را انجام دهند، برای کل جمعیت جهان امکان ندارد که به این شیوه زندگی کنند.
اما بخشی اشکال کشتار حیوانات برای هستی و زندگی انسان ضرورتی ندارد. مثالهای خوب برای این مورد شکار تفریحی، کشتن از روی ترحم یا نگهداری حیوانات خانگی است، زیرا برای نگهداری حیوانات خانگی مجبور هستید که حیوانات دیگر را قربانی کنید و به آنها غذا بدهید.
یکی از علل کشتار بیرویه حیوانات افزایش جمعیت انسانهاست. جمعیت انسانها به حدی رسیده که برای تأمین غذا و خانه و امنیت مجبورند آنها را در تعداد بالا از بین ببرند. اگر این روند ادامه پیدا کند، جمعیت حیوانات و البته خود انسانها کاملاً نابود خواهد شد.
چه تحلیلی میتوان از این صحبتها ارائه کرد؟ این امیدواری وجود دارد که گفتگوهای سازندهای درباره پذیرش وابسته بودن حضور انسان در روی زمین به کشتن حیوانات در بگیرد. سپس این بحثها باید روی نکات ظریف برای حفظ رفاه و پایداری کشتار حیوانات متمرکز شوند.
انسانها تنها حیوانات شناختهشدۀ دارای وجدان اخلاقی هستند. معنایش این است که انسان باید سرپرستی همه انواع دیگر موجودات را مسئولانه بر عهده بگیرد، تعامل منفی بین آنها را به حداقل کاهش دهد و اطمینان حاصل کند که تعداد زیادی از حیوانات از این رفاه برخوردارند.