ایلنا نوشت: یک نماینده مجلس گفت: بحثها و صحبتهایی که از زبان برخی از مسئولان بیان میشود نتیجهاش جز ناامیدی و ناکارآمد قلمداد کردن مدیرانی که مسئولت بر عهده دارند نمیتواند باشد.
احمدعلیرضا بیگی درباره اینکه این روزها برخی صاحبان تریبونها توپ مشکلات معیشتی و اقتصادی را در زمین مردم میاندازند، گفت: مطالبی که این دوستان بیان میکنند آدرس اشتباه دادن است و اساسا اگر از منابع کشور به درستی در مسیر اولویتها استفاده نمیشود، این تقصیر متوجه دولت است که منابع کشور را نمیتواند در مسیر آسایش و رفاه مردم به کار گیرد، بعد هم این وسط مردم مقصر نشان داده میشوند.
این نماینده مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه دولت باید زیرساختهای لازم را فراهم کند تا بتواند از امکان، توان و قابلیتهای مردم برای عبور از مشکلات اقتصادی کشور استفاده کند، عنوان کرد: متاسفانه زمینه مشارکتپذیری مردم در دولت وجود ندارد که این هم به نوع نگاهی که دولت در حوزه اقتصاد دارد، بازمیگردد. دولت فکر میکند مشارکت مردم در حوزه اقتصاد، انتقال ضرر به مردم است و میتواند توجیه داشته باشد نه اینکه مردم از این مشارکت نفع و منفعت ببرند.
وی یادآور شد: در حال حاضر کشور ما به شدت درگیر بحران انرژی و به طور خاص برق است. در مواقعی ما حتی امکان تأمین آب را نداریم و مشکلاتی از این جهت دامنگیر کشور شده است. چرا امکان مشارکت مردم برای سرمایه گذاری در صنعت، آب، برق و گاز فراهم نیست؟ چرا ورود مردم به بازار به نحوی اتفاق افتاد که جرأت نمیکنند در بازار سرمایه وارد شوند؟ این نوع نگاه دولتمحور در حوزه اقتصاد اساسا مردم را از ورود به این حوزه دلسرد میکند یا آنها را دچار خوف و ناامنی میکند از اینکه بیایند در کاری وارد شوند که دولت پیشنهاد داده است.
علیرضابیگی تاکید کرد: مردم به درستی میتوانند منفعت را تشخیص دهند و دولت قائل به این واقعیت نیست که باید برای مردم منفعت نشان دهد و همین هم سبب خروج سرمایه از کشور میشود این سیکل باطلی است که به واسطه نوع نگاه دولت به اقتصاد پیش آمده است و در این حوزه ما جایی برای مردم قائل نیستیم و تنها حرفی که میتوانیم بزنیم این است که، چون مردم زیاد مصرف میکنند لاجرم ما از عهده تامین نیازمندیهای مردم برنمیآبیم.
وی درباره تاثیر این گونه صحبتها بر مردم و افکاری عمومی گفت: نمک پاشیدن روی زخم مردم و شانه خالی کردن از مسئولیتی که بر عهدهشان است برای اینکه بتوانند حداقلهای زندگی را برای مردم فراهم کنند قابل قبول نیست و وقتی مسئولان نمیتواند حداقلهای زندگی را فراهم کنند سختی را برعهده و گردن مردم میگذارند درحالی که این بحثها و صحبتهایی که از زبان برخی مسئولان بیان میشود نتیجهاش جز ناامیدی و ناکارآمد قلمداد کردن مدیرانی که مسئولت بر عهده دارد نمیتواند باشد.