کیهان در سرمقاله خود بدون اشاره به ترک نشست خبری توسط فیصل بن فرحان بدلیل نصب عکس شهید سلیمانی نوشت:روابط تهران - ریاض در چهار دهه گذشته در دو مقطع دستخوش تنش گردید؛ یک مقطع سال ۱۳۶۶ و پس از فاجعه کشتار زائران بیتاللهالحرام و یک مقطع هم پس از وقوع جنگ میان عربستان و یمن بود که جمع این دو مقطع حدود ده سال میشود.
در بقیه موارد روابط دو کشور برقرار بوده و اینک ما دوباره به فصل برقراری روابط رسیدهایم. تأثیرات برقراری روابط ایران و عربستان بر محیط داخلی دو کشور و بر منطقه و سطح بینالملل را میتوان با نگاه به ۳۰ سال روابط سیاسی آن در عصر جمهوری اسلامی و دهها سال پیش از آن اندازهگیری نمود. البته در این میان ممکن است این تأثیرات با لحاظ شرایط زمانی ضریب بخورد، ولی به هر حال یک «پدیده» و امر ناشناخته نخواهد بود.
گفتگوهای بین دو کشور طی حدود سه سال گذشته در قالب «مذاکرات بغداد» با درخواست عربستان برای بحث درباره یمن و با میزبانی عراق شکل گرفته و در ادامه به گفتگوهای بدون میزبان تبدیل گردیده و دو کشور مسلمان به طور مستقیم وارد مباحث شدهاند و این یک علامت بسیار خوب و بیانگر پایداری روابطی است که در مرحله جدید باز طراحی شده است. گفتوگوی مستقیم مورد علاقه جمهوری اسلامی است در عین اینکه استفاده از ظرفیت دوستان دیگر برای حل یک مسئله هم مورد اهتمام تهران میباشد. گفتوگوی بدون میزبان مورد استقبال ریاض هم هست؛ چه اینکه دولت عربستان سعودی جایگاه خود را در یک ارتفاعی تعریف کرده که وجود میانجی در مذاکرات دوجانبهاش یک خلل به حساب میآید. ریاض در موضوع بازسازی روابط سیاسی با تهران بیش از سایر موارد روی وجود میانجی بهخصوص آنکه عرب باشد، حساس بود. در مذاکرات پکن هم عربستان تمایلی به وجود میزبان در مذاکرات نداشت.
بن فرحان در اظهارات خود در تهران ضمن آنکه مطالبی راجع به اهمیت روابط تهران - ریاض و آثار منطقهای آن بیان نمود، از دو کلیدواژه حساس استفاده کرد و در واقع خواست دلیل بازگشایی روابط با ایران را توضیح دهد؛ آنچه وزیر خارجه عربستان به طور ضمنی در بیان خود آورد، اهمیت ویژهای دارد، خواه دلایل اصلی باشند یا نباشند. بیان فیصل بن فرحان ناظر بر این است که شرایط محیطی، عربستان را به بازگشایی روابط کشانده است. این البته بیان دیپلماتیک مناسبی نیست و بوی انفعال از آن جاری است. شاید هم این بیان برای آرامسازی فضای ذهنی مخالفان بازگشایی روابط با تهران یعنی دولت ایالات متحده و رژیم اشغالگر صهیونیست، صورت گرفته است که در این صورت توأم با دو پیام است؛ یک پیام که جنبه عملیاتی دارد، این است که عدم رفع مشکل ناشی از افزایش قدرت ایران برای عربستان از سوی آمریکا، ریاض را به چارهجویی کشانده و پیام دیگر که جنبه تبلیغاتی دارد این است که این بازگشایی در چارچوب سیاست مشترک ریاض - واشنگتن صورت گرفته و در تعارض با راهبردهای امنیتی آمریکا در منطقه نیست!