پرسپولیس بعد از وقفهای یکساله موفق شد بار دیگر فاتح لیگ برتر شود تا همچنان به یکهتازیاش در فوتبال ایران ادامه دهد. آنها بعد از کسب پنج قهرمانی متوالی که دوتای آخرش با یحیی گلمحمدی بود، فصل پیش قافیه را به استقلال واگذار کردند، ولی این فصل دوباره با ارائه بازیهایی منسجم بهویژه در نیمفصل دوم، صدر را از سپاهان پس گرفتند و برای هشتمین بار در لیگ برتر ایران قهرمان شدند.
با همین عدد، پرسپولیس پرافتخارترین تیم تاریخ لیگ برتر ایران در ۲۲ دوره اخیر محسوب میشود. از این تعداد قهرمانی باید نقش دو سرمربی را پررنگتر دید: برانکو ایوانکوویچ و یحیی گلمحمدی. هر دو توانستهاند با پرسپولیس سه قهرمانی در لیگ برتر ایران به دست بیاورند. برانکو سالهاست که از پرسپولیس جدا شده و سرخهای تهرانی پس از او ابتدا گابریل کالدرون و سپس یحیی گلمحمدی را به کار گماشتند.
هر دو مربی نتایج خوبی گرفتند، ولی عمر حضورشان در پرسپولیس متفاوت بود. کالدرون به تیم شخصیت لازم را بخشید و در مدتزمان کوتاهی که در پرسپولیس حضور داشت توانست فلسفه فوتبالیاش را به دل تیم انتقال دهد. مشکلات بر سر راه انتقال پول و پرداخت دستمزد این مرد آرژانتینی باعث شد او خیلی زود ایران را ترک کند و یحیی از پدیده مشهد به عنوان سرمربی جدید پرسپولیس از راه برسد. از زمانی که این مربی ایرانی سکان هدایت پرسپولیس را بر عهده گرفت، این تیم در کسب جام روند قابل قبولی داشته است. پرسپولیس همین فصل با یحیی گلمحمدی سهگانه را برد تا پس از لیگ برتر و جام حذفی، به طور خودکار قهرمان سوپرجام ایران شود. این آخری را بدون آنکه حتی بازی کند به دست آورده، چون مطابق با قانون، تیمی که بتواند لیگ برتر و جام حذفی را در یک فصل ببرد، خودبهخود قهرمان سوپرجام هم میشود.
به هر روی، گلمحمدی با همین عناوین، یکی از پرافتخارترین سرمربیان لیگ است؛ او پیش از جامهایی که با پرسپولیس به دست آورده، دو عنوان قهرمانی دیگر هم در جام حذفی در کارنامه داشت که آنها را پربارتر هم کرد.
موضوعی که حالا محل بحث شده و تا حدودی نگرانی هواداران پرسپولیس را رقم زده این است که صحبتهای اخیر یحیی بهگونهای بوده که قصد همکاری با پرسپولیس در فصل پیشرو را ندارد. او یکی، دو بار عنوان کرده ممکن است نیمفصل استراحت کند و از نیمفصل دوم به تیم دیگری برود. این اظهارنظر در حالی توسط او رسانهای شده که هنوز یک سال دیگر از قراردادش باقی مانده است.
مشخص نیست یحیی که پیش از این هم نشان داده بود مرد روزهای سخت است، چرا وارد این بازی شده و حرف از رفتن زده است. درست است که او سال دشواری را سپری کرد و بخشی از تمرکزش را پای حوادث و اتفاقات اجتماعی سال پیش از دست داد، ولی تصمیم به جدایی بعد از کسب سهگانه تا حدودی عجیب به نظر میرسد.
اینجا نظریات مختلفی مطرح شده که نیاز به واکاوی دارد. عدهای فشار روحی بیش از اندازه بر سرمربی پرسپولیس را پیش کشیده و میگویند او برای دوامآوردن در این عرصه نیاز به استراحت دارد. حتی تعدادی از قدیمیهای پرسپولیس هم به این موضوع ورود کردهاند که اگر یحیی به استراحت نیاز دارد بهتر است به تصمیم او احترام گذاشته شود.
دسته دوم آنهایی هستند که اعتقاد دارند زمانبندی یحیی گلمحمدی برای بازگشت به فوتبال در نیمفصل دوم سال بعد، طوری تنظیم شده که میخواهد بدون دردسر سرمربی تیم ملی ایران شود. این نظریه، ولی چندین خلأ مهم دارد؛ اول اینکه تضمینی نیست تیم ملی با امیر قلعهنویی در جام ملتهای آسیا نتایج بدی بگیرد و سرمربی سابق گلگهر از کار برکنار شود. از آن مهمتر انتخاب همین قلعهنویی نشان داد که نیاز نیست یک مربی حتما بیکار باشد تا هدایت تیم ملی به او سپرده شود. یحیی میتواند به کارش در باشگاه ادامه دهد و بعد در صورت تمایل هدایت تیم ملی را بر عهده بگیرد و از جمع پرسپولیسیها خارج شود.
نکته اصلی در این زمینه، ولی جایی است که اصلا به آن اشاره نشده است. واقعیت امر اینجاست که یحیی گلمحمدی بهواسطه مواضع و فعالیتهای اجتماعیاش در التهابات اخیر جامعه، گزینه هدایت تیم ملی نیست. چه بسا اگر بود باید جلوتر از امیر قلعهنویی در همین روزها، به عنوان سرمربی تیم ملی کار میکرد. نباید فراموش کرد اسم او حتی در جایی که حمید مطهری و ساکت الهامی گزینه تیم ملی بودند در فهرست قرار نداشت. ضمن اینکه یحیی هم پیشتر عنوان کرده بود اگر پیشنهاد تیم ملی میرسید آن را به خاطر شرایطی که در پرسپولیس دارد رد میکرد؛ البته اگر تمام واقعیت را در این مورد گفته باشد.
نظریه سوم در ماجرای خداحافظی احتمالی یحیی از پرسپولیس میتواند برگرفته از سیاست فنی او باشد؛ یحیی به خوبی حس کرده برای جاودانهشدن در فوتبال ایران باید پرسپولیس را قهرمان آسیا کند. با وجود این، ولی وضع قوانین جدید دست و پایش را بسته است. در شرایطی که تیمهای حوزه خلیج فارس، خاصه عربستانیها، همین روزها در پی شکار ستارههای مطرح دنیا هستند، در ایران دو، سه قانون عجیب وضع شده که پرسپولیسیها را از رسیدن به هدف آسیاییشان محروم میکند. مثلا عنوان شده که سقف بودجه یک باشگاه باید ۳۰۰ میلیارد تومان باشد و از آن بدتر اینکه باشگاهها اجازه بستن قرارداد دلاری را هم نخواهند داشت!
اگرچه بند اول به اندازه کافی بحثبرانگیز است، ولی مورد دوم علاوه بر مباحث مربوطه، خندهدار هم به نظر میرسد. تصور اینکه یک بازیکن حرفهای در کلاس جهانی، با قرارداد ریالی به ایران بیاید و بخواهد در آسیا برای پرسپولیس بازی کند، حسابی غریب است. ضمن اینکه برای تشریح شرایط نیاز به تصویرسازی نیست. همین حالا یکی از بهترین مهرههای این تیم قرارداد دلاری دارد: گئورگی گولسیانی. این مدافع گرجستانی رسما اعلام کرده با قرارداد ریالی حاضر به تمدید قراردادش با پرسپولیس نیست.
در کنار این مورد، دستیاران یحیی که نقش مهمی در قهرمانیهای این فصل پرسپولیس داشتند هم خارجی هستند: اوسمار ویرا، پپه لوسادا و وسلی ننکا. ویرا که در نقش دستیار اول یحیی و مغز متفکر کادر فنی پرسپولیس در فصل اخیر فعالیت میکرد، در حالی به نقطه پایان قراردادش با پرسپولیس رسیده که سرخپوشان پایتخت برای تمدید قرارداد این مربی برزیلی با چالش ممنوعیت امضای قرارداد دلاری مواجه هستند. شرایطی که مشابه آن برای ننکا و لوسادا هم رخ داده است. این احتمال وجود دارد که یحیی آگاهانه فرضیه جداییاش از پرسپولیس را مطرح کرده باشد به این امید که بتواند برای تقویت ساختار تیمش امتیازاتی به دست بیاورد.
چالش اصلی در این بین، ولی همان بحث کلی است که مسئولان باشگاه و در سطحی بالاتر، مدیران وزارت ورزش، باید برای حفظ این سرمربی در پرسپولیس، تلاش کنند. واقعیت امر این است که در بین مربیان کنونی شاغل در لیگ برتر، مربی ایرانیای بهتر از یحیی برای پرسپولیس وجود ندارد. او علاوه بر تمامی ویژگیها از لحاظ فنی هم تواناییهایش را ثابت کرده و بعید است در آیندهای کوتاه، مربیای بتواند مانند یحیی برای پرسپولیس نتیجه بگیرد. اگر دغدغه، مسائل و موارد فنی است، پسندیده است تا این مشکلات رفع شود تا بهترین مربی ایرانیِ این روزهای فوتبال ایران بدون دغدغه به کارش در پرسپولیس ادامه دهد. حتی اگر نیاز او داشتن قرارداد طولانیمدت با باشگاه است، باز هم بهواسطه اعتبار فنی این مربی، به نظر میرسد این خواسته چندان غیرمنطقی نباشد.