قبر متوتو در غار «Panga ya Saidi» یافت شده است. این غار از سال ۲۰۱۰ توسط گروهی به سرپرستی موزه ملی کنیا در نایروبی و موسسه «ماکس پلانک» در شهر ینا آلمان مورد کاوش و بررسی قرار گرفت.
به گزارش فرادید، یک گروه تحقیقاتی، قدیمیترین تدفین شناخته شده در آفریقا را کشف کرده است. قبر یافت شده که کمتر از ده مایل از جنوب شرق سواحل اقیانوسی کنیا فاصله دارد، حاوی بقایای کودکی دو تا سهساله است که حدود ۷۸,۰۰۰ سال پیش انسانها آن را دفن کردهاند. با اینکه برخی از تدفینهای کشف شده در خاورمیانه و اروپا قدمتی بیش از این دارند، یافته اخیر در آفریقا یکی از بهترین نمونههای جسمی است که با قصد و هدف مشخصی درون گودال قرار گرفته و با خاک پر شده است.
«پائول پتیت»، متخصص تدفینهای پارینهسنگی از دانشگاه دورهام انگلستان که در این تحقیق نقشی نداشته است، میگوید: «این یافته بدون شک یک تدفین بسیار قدیمی و تاثیرگذار است.»
همچنین این بقایای یافت شده، نگاهی نادر به چگونگی عملکرد ذهن انسان در دوران گذشته ارائه میدهد. در این مقاله که به تازگی در ژورنال Nature به چاپ رسیده، نام فسیل یافت شده را «متوتو» یا Mtoto (که در زبان سواحلی به معنای کودک است) گذاشتهاند. این فسیل همراه با دو فسیل دیگر که آنها نیز در آفریقا کشف شدهاند، ولی قدمتی کمتر دارند، همه متعلق به کودکان هستند. اگرچه که کشف تنها سهنمونه در یک قاره نمیتوانند نمونههای محکمی باشند، پتیت مشخصا سن افراد متوفی را در فهم و درک تدفین به عنوان یک عمل آئینی، موثر میداند.
او میگوید: «گروههای شکارچی-گردآورنده مدرن (Modern hunter-gatherer groups) باور دارند که مرگ امری طبیعی و ناگزیر است، اما با این حال دو استثنا وجود دارد: مرگ در جریان یک حادثه و مرگ کودکان و نوزادان. شاید در اینجا بتوانیم ظهور این احساس را ببینیم که مرگ زودرس امری غیرطبیعی است و نیاز دارد به نحوی-متفاوت از روشهای عادی- مشخص شود.»
قبر متوتو در غار «Panga ya Saidi» یافت شده است. این غار از سال ۲۰۱۰ توسط گروهی به سرپرستی موزه ملی کنیا در نایروبی و موسسه «ماکس پلانک» در شهر ینا آلمان مورد کاوش و بررسی قرار گرفت.
تا الان دهها هزار ابزار سنگی، مهرههای صدفی، بقایای حیوانات سلاخی شده و دستسازههای دیگری از این محوطه کشف شده که همه و همه نشان از استفاده مداوم انسان از این سایت، از ۸۰,۰۰۰ سال پیش و در طی دورانی موسوم به عصر میانسنگی در آفریقا تاکنون دارند.
«مایکل پتراگلیا» از موسسه ماکس پلانک میگوید: «این محوطه همیشه مکان مساعدی برای زندگی بوده و مردم هیچگاه به طور کامل ناپدید نشدند.»
این گروه در سال ۲۰۱۳ به ساختاری گودالمانند حدود ده فیت پایینتر از سطح کنونی غار برخوردند. بررسیهای بعدی در سال ۲۰۱۷ موجب آشکار شدن چیزی شبیه به استخوانهای تجزیه شده، شد. مادهای پودر مانند که شکنندهتر از آن بود که بتواند در خود محوطه حفاری شود، بنابراین گروه تصمیم بر آن گرفت که استخوانها و رسوبات اطراف آن را در قالب یک بلوک گچی، برای مطالعه بیشتر به نایروبی ارسال کند.
بررسیهای اولیه در آزمایشگاه موزه ملی موجب آشکار شدن دو دندان در سطح بلوک شد که به نظر میآمد متعلق به انسان باشد. «امانوئل ندیما»، سرپرست دپارتمان باستانشناسی موزه و از اعضای گروه تحقیقاتی میگوید: «میدانستیم که در راستای کشفی بزرگ هستیم، اما نمونه بسیار ظریف و فراتر از توانایی ما برای آمادهسازی و بررسی بود.»
ندیما خودش به شخصه فسیل را به دست همکارانش در موسسه ماکس پلانک در ینا رساند و پس از آن به مرکز ملی تحقیقات تکامل انسان (CENIEH) در شهر بورگوس اسپانیا منتقل و مورد بررسی قرار گرفت. این نمونه بیش از یکسال تحت آمادهسازی و بررسی با استفاده از ابزارهایی مانند میکروسکوپ و روشهایی، چون سیتی اسکن و دیگر تکنیکهای تصویربرداری قرار گرفت. همچنین تا جایی که ظرافت استخوانها اجازه میداد، حفاریها به صورت دستی نیز صورت گرفت.
رفته رفته کلیت نمونه پدیدار گشت: ابتدا ستون فقرات، سپس جمجمه، بعد فک پایینی و ریشههای دندانهای شیری پدیدار شدند. در بخش دیگری از بلوک گروه موفق به کشف دندهها و استخوانهای شانه در حالت طبیعی آنها شدند.
«ماریا مارتینون-تورس»، مدیر CENIEH و سرپرست این پژوهش میگوید: «همهچیز سر جای خودش بود. این تنها یک فسیل ساده نبود. ما با یک بدن، با یک کودک مواجه بودیم.» علاوهبر حالت مفصلی اسکلت، شواهد دیگری نیز هستند که نشان از آن دارند که این کودک بلافاصله پس از مرگش، هدفمندانه دفن شده است.
رسوبات درون گودال، به وضوح متفاوت از رسوبات اطراف بودند و شامل مقدار زیادی از صدفها و ردی از حلزونهایی میشدند که از کرمهای خاکی یافت شده در اطراف اجساد، تغذیه میکردند.
بررسیهای زمین شیمیایی نیز نشان از وجود مواد شیمیایی در خاک داشتند که با فعالیت باکتریهای گوشتخوار تولید شدهاند. همه اینها دلیل تجزیه بالای استخوانهای جسد هستند. با تجزیه گوشت و اندامهای کودک، فضای باقیمانده به تدریج با رسوبات پر شد، بنابراین قفسه سینه شکل سهبعدی خود را حفظ کرده است.
اما دندههای فوقانی نود درجه چرخیده بودند، این اتفاق درصورتی رخ میدهد که بدن درون گودال جاسازی شده باشد، یا به احتمال بیشتر، محکم درون یک کفن ساخته شده از موادی، چون پوست حیوانات یا برگهای بزرگ، که مدت زیادی از تجزیه آنها میگذرد، پیچیده شده باشد. در نهایت، موقعیت قرارگیری سر و مهرههای گردن در ارتباط با بدن، نشان میدهند که سر کودک روی نوعی بالش قرار داشته است.
گروه تحقیقاتی درست قبل از از بین رفتن همه نشانههای بقایای کودک، آن را کشف کردند. مارتینون-تورس میگوید: «استخوانها به معنی واقعی کلمه داشتند پودر میشدند و ما درست به موقع رسیدیم، قبل از آنکه کاملا ناپدید شوند.»
دیگر تدفینهای مربوط به کودکان انسانهای مدرن در دوران گذشته که در آفریقا شناخته شدهاند، شامل کودکی هشت تا دهساله است که از Taramsa Hill در مصر یافت شده است، قدمت آن نیز حدودا به ۶۹,۰۰۰ سال پیش باز میگردد. همینطور، نوزادی در Border Cave در آفریقای جنوبی که قدمتش ۷۴,۰۰۰ سال تخمین زده میشود.
نوزادی در Border Cave که در سال ۱۹۴۱ پیدا شد و کشف جدید Panga ya Saidi، هردو نشان از پیوندی عمیق بین کودکان دفن شده و کسانی که آنان را دفن کردهاند، دارند. در کنیا، اینطور به نظر میآید که انسانها، متوتو را همراه با کفن و بالش دفن کردهاند، درحالی که در آفریقای جنوبی صدف تزئینی سوراخ شده که با رنگدانههایی پوشیده شده بود، همراه جسد یافت شد. همه اینها، این پرسش را برمیانگیزد که چرا انسانها در وهله اول مردگان خود را دفن میکردند؟
مارتینون-تورس میگوید: «ما نمیتوانیم ذهن آنها را بخوانیم، اما به طریقی، با دفن کردن افراد، ما طالب طولانی کردن زندگی آنان هستیم. انگار داریم به آنها، افراد متوفی میگوییم که نمیخواهیم بگذاریم شما به طور کامل بروید. این یکی از چیزهایی است که ما را منحصربهفرد میکند: آگاهی از مرگ و آگاهی از زندگی.»
پتیت فکر میکند که قبرهای کودکان نشاندهنده یک سنت رفتاری خاص از دوره میانسنگی با کودکان متوفی است (البته که برای اثبات آن به شواهد بیشتری نیاز داریم). این مسئله، پرسشی دیگر را برمیانگیزد: گزارشهای بسیاری از تدفینهای باستانی، متعلق به نئاندرتالها و انسان مدرن در اروپا و خاورمیانه در دست است که قدمت برخی از آنها به صدوبیستهزارسال پیش میرسد. اما چرا تنها سه مورد در آفریقا یافت شده است؟
یکی از پاسخها به این پرسش به این دیدگاه بازمیگردد که اصلا تدفین شامل چه چیزهایی میشود. باستانشناسان در اوایل میانه قرن بیست، وقتی که بیشتر فسیلهای نئاندرتال و انسان مدرن در اروپا و آسیای غربی در حال کشف بود، استانداردهای سفت و سخت امروزی برای حفاری و کاوش را نداشتند و محققان نیز از شواهد کم و ناچیز نتیجهگیریهای بیشتری درمورد رفتارهای آئینی مربوط به تدفین انجام میدادند.
باتوجه به گفتههای پتیت، بسیاری از محوطههای غیر آفریقایی که به عنوان تدفین ذکر شدهاند، بهتر است تا صرفا به عنوان قرار دادن یک جسم مرده درون یک شکاف یا غار، بدون هیچ نشانی از تشریفات ثبت شوند. یکی از این محوطهها Sima de los Hueso- «گودال استخوانها» - در کوههای آتاپوئرکای اسپانیا است، جایی که دهها اسکلت نئاندرتال، مربوط به چهارصدوسیهزار سال پیش کشف شده است.
«کریس استرینجر»، دیرینهانسانشناس موزه تاریخ طبیعی لندن که سالها به مطالعه منشأ انسان مدرن مشغول بوده، میگوید که شاید دلیل آنکه تدفینهای بیشتری در آفریقا پیدا نکردهایم آن است که به قدر کافی دنبال آنها نگشتهایم. محققان از اوایل قرن گذشته مشغول بررسی غارهای اروپا و خاورمیانه بودند، درحالی که تحقیق و بررسی در آفریقا متمرکز بر نواحی معدودی بود: بیشتر در آفریقای جنوبی و Great Rift Valley در شرق آفریقا. ما در حال حاضر، شاید تنها از ۱۰ درصد این قاره فسیل داشته باشیم.
او اضافه میکند: «ما با اطلاعات کمی روبرو هستیم و این یافته اخیر در واقع تنها سرنخی است از آنچه که در بقیه آفریقا احتمالا وجود دارد.»
Panga ya Saidi خود، یکی از محوطههای آفریقاست که یافتههای دیگری نیز میتوان از آن به دست آورد. لایههای این غار احتمالا قدمتی بیش از تدفین متوتو دارند و حتی شاید به چهارصدهزار سال پیش نیز بازگردند. فعالیت و بررسی در این غار بخاطر پاندمی کووید-۱۹ متوقف شده است، اما گروه تحقیقاتی امیدوار است تا به محض ایمن شدن شرایط، حفاری را در آنجا ادامه دهد. ندیما میگوید: «هنوز نمیدانیم چقدر پیشتر میتوان رفت، اما هنوز به خاک بکر نرسیدهایم.»