بشار اسد، رییسجمهور سوریه رسما به جمع کشورهای عربی بازگشته است. پس از بیش از ده سال طرد شدن ازسوی این کشورها، اسد در اجلاس سران اتحادیه عرب در جده، عربستان سعودی، به گرمی مورد استقبال رهبران منطقه قرار گرفت. تحلیلگران میگویند که این بازگشت غیرقابل تصور، «معمایی» برای ایالاتمتحده ایجاد میکند که همچنان به مخالفت با عادیسازی روابط با دولت سوریه ادامه میدهد، اما نتوانسته است شرکای عرب خود را از احیای مجدد روابط با دمشق باز دارد.
به گزارش جماران، مقامات امریکایی اعلام کردهاند که اگرچه از عادیسازی رابطه با بشار اسد حمایت نمیکنند، اما دغدغههای مشترکی با کشورهای عربی دارند که به سمت این عادیسازی رابطه حرکت کردهاند، اهدافی نظیر گسترش دسترسی بشردوستانه به مناطق درگیر، مبارزه با داعش، کاهش نفوذ ایران و مقابله با قاچاق ماده اعتیادآورکاپتاگون.
مونا یعقوبیان، معاون مرکز خاورمیانه و شمال آفریقا در موسسه صلح ایالاتمتحده (USIP)، یک اندیشکده که توسط کنگره ایالاتمتحده تامین مالی میشود، در این باره به الجزیره میگوید:
موضع ایالاتمتحده در قبال سوریه در دوران ریاستجمهوری جو بایدن منعکسکننده یک چالش دشوار، سخت و پیچیده است. احتمالا محاسبه دولت جو بایدن بر این پایه استوار است که خب اعراب و منطقه خاورمیانه در حال پیش بردن سیاست عادیسازی رابطه با سوریه هستند. شاید ما هم بتوانیم در این مسیر امتیازهایی از دمشق بگیریم. اما واقعیت این است که تا زمانی که دولت بشار اسد پاسخگوی عملکرد خود در ۱۲ سال اخیر نشود، واشنگتن روابط خود با دمشق را عادی نخواهد کرد یا تحریمهای سنگین خود به شمول مسدود کردن پولهای سوریه در خارج از کشور را که میتواند خرج بازسازی این کشور شود کاهش نخواهد داد.
یعقوبیان در ادامه میگوید: صادقانه بگویم، تصور اینکه ایالاتمتحده در حال تغییر موضع خود در رابطه با عادیسازی رابطه با سوریه شد یا مجموعهای مسائل مانند لزوم بازسازی سوریه واشنگتن را به سمت این تصمیم سوق بدهد، سخت است. واشنگتن برای چندین دهه موضع مشابهی را در قبال سایر کشورها ازجمله کوبا و کرهشمالی حفظ کرده است.
الجزیره در ادامه این گزارش مینویسد: عضویت سوریه در سال ۲۰۱۱ پس از سرکوب اعتراضات در جریان بهار عربی در اتحادیه عرب تعلیق و در منطقه منزوی شد. در سالهای اخیر، نیروهای دولتی بیشتر مناطق سوریه را با کمک روسیه و ایران بازپس گرفتند و با برقراری آتشبسهای محلی آرامش نسبی حفظ شده، اما هنوز بخشهایی از این کشور تحت کنترل شورشیان و گروههای مسلح مختلف است.
سرانجام پس از همه این کشمکشها در ماه جاری میلادی با بازگشت سوریه به اتحادیه عرب موافقت شد. بشار اسد روز پنجشنبه برای شرکت در نشست سران اتحادیه عرب، وارد عربستان سعودی شد. آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه امریکا هفته گذشته اعلام کرده بود که «ما معتقد نیستیم که سوریه مستحق پذیرش مجدد در اتحادیه عرب است. این نکتهای است که ما به همه شرکای منطقهای خود گفتهایم، اما آنها باید خودشان تصمیم بگیرند. موضع ما روشن است: ما در کار عادیسازی روابط با بشار اسد نیستیم.»
البته سخنان آنتونی بلینکن ادامه داشته و او تاکید کرده بود که واشنگتن و متحدان عرب آن اهداف مشترک گستردهتری در سوریه دارند. این دیپلمات ارشد امریکایی افزود: کشورهای عربی بر این باورند که میتوانند این اهداف را از طریق تعامل مستقیمتر دنبال کنند. ممکن است در مورد آن دیدگاه متفاوتی داشته باشیم، اما من فکر میکنم اهدافی که داریم یکسان است.
الجزیره در ادامه مینویسد: درحالی که پذیرش مجدد اسد در اتحادیه عرب به طور کامل در جده به نمایش گذاشته شد، روند عادیسازی از سالها قبل آغاز شده بود. امارات متحده عربی -متحد اصلی ایالاتمتحده در منطقه خلیجفارس- سفارت خود را در سوریه در سال ۲۰۱۸ بازگشایی کرد و سال گذشته، این کشور اولین کشور عربی بود که از زمان آغاز جنگ سوریه در بیش از ۱۰ سال پیش میزبان اسد بود. واشنگتن علیرغم مخالفت عمومی با عادیسازی، نتوانسته است از بازسازی روابط متحدانش با دولت اسد جلوگیری کند.
استیون هیدمن، مدیر برنامه مطالعات خاورمیانه در کالج اسمیت در این باره به الجزیره میگوید: «واشنگتن تمایلی به انجام «سرمایهگذاریهای دیپلماتیک» لازم در سوریه -ازجمله استفاده از تحریمهای شخص ثالث به عنوان یک عامل بازدارنده- برای منصرف کردن متحدانش از عادیسازی روابط با اسد نداشته است، بنابراین موضع واشنگتن این است: «خب، ما با کاری که شما انجام میدهید مخالفیم. ما احساس میکنیم که این نامناسب، غیراخلاقی، غیراخلاقی و از نظر استراتژیک غیرعاقلانه است. اما ما قرار نیست در راه شما بایستیم. ما به سادگی امیدواریم که شما بتوانید از امتیازاتی که از طریق روند عادیسازی به بشار اسد ارایه میدهید چیزی هم به دست آورید.»
همزمان با عادیسازی رابطه کشورهای عربی با بشار اسد، در کنگره ایالاتمتحده، قانونگذاران برای تشدید تحریمها و ممانعت از پایان انزوای سوریه در منطقه بسیج شدهاند. هفته گذشته، گروهی از نمایندگان دو حزب در مجلس نمایندگان لایحهای به نام قانون
ضد عادیسازی رابطه با بشار اسد ارایه کردند که هدف آن «مسوول نگه داشتن رژیم اسد و حامیان آن برای جنایات خود علیه مردم سوریه و جلوگیری از عادیسازی با رژیم اسد» است. این لایحه نشانه این است که کنگره احتمالا بایدن و دولتهای آینده را برای اجرای کامل تحریمهای سوریه تحت فشار قرار دهد.
هیدمن در این باره میگوید: مساله مهم این است که آیا ایالاتمتحده تحریمها را علیه متحدان عرب خود نیز اعمال میکند یا خیر. تنها در صورت اعمال این تحریمها است که میتوان گفت امریکا در عقب راندن پروسه عادیسازی با سوریه جدی است. از سوی دیگر جاشوا لندیس، مدیر مرکز مطالعات خاورمیانه در دانشگاه اوکلاهاما، سودمندی تحریمهای ایالاتمتحده و کل رویکرد واشنگتن در قبال سوریه را زیر سوال برده و میگوید: واشنگتن اذعان کرده که نمیتواند اسد را سرنگون کند و تحریمهایش به مردم سوریه آسیب میرساند نه مقامات ارشد دولتی. دولتهای عربی متوجه شدهاند که بشار اسد از قدرت کنار نمیرود لذا روند عادیسازی را آغاز کردهاند. به نظر میرسد که امریکا نیز به نقطه درک این مساله رسیده است. امریکا میگوید در مساله سوریه به حقوق بشر مدنظرش پایبند است. البته حفظ این موضع برای امریکا هزینهای هم ندارد. شما میتوانید دوستان خود را انتخاب کنید، اما نمیتوانید همسایگان خود را انتخاب کنید. امریکا مانند کشورهای این منطقه همجوار یا همسایه سوریه نیست. جاشوا لندیس در ادامه میگوید: «در سال ۲۰۱۳ معاون وقت سیا اشاره کرده بود که واشنگتن نمیخواهد شاهد فروپاشی ارتش سوریه در بحبوحه ظهور القاعده در این کشور باشد. امروز نیز اگر امریکا برنامهای برای خلاص شدن از شر اسد داشته باشد، مخالفت فعالانه با عادیسازی و حفظ فشار بر دمشق کارساز خواهد بود. اما امریکاییها به وضوح این کار را نمیکنند بلکه در مقابل بشار اسد را به حال خود رها کرده و تحریمها را اعمال میکنند. تحریمها به چه کسانی آسیب میرساند؟ مردم عادی.»
به گفته کارشناسان، صرفنظر از آینده سیاست امریکا در قبال سوریه، این واقعیت که کشورهای عربی در حال عادی کردن رابطه با بشار اسد هستند، نشانه کاهش نفوذ سیاسی امریکا در منطقه است. درحالی که ایالاتمتحده حضور نظامی خود را در سراسر خاورمیانه و در خود سوریه حفظ میکند، اما دیگر تنها بازیگر قدرتمند در این بخش از جهان نیست. مهمترین نشانه این مساله هم توافق اخیر ایران و عربستان سعودی برای برقراری مجدد روابط دیپلماتیک با میانجیگری چین است. استیون هیدمن، مدیر برنامه مطالعات خاورمیانه در کالج اسمیت در این باره میگوید: درحالی که ردپای نظامی واشنگتن در خاورمیانه همچنان قوی است، اما این کشور اولویتهای سیاست خارجی خود را به آسیا و رقابت با پکن معطوف کرده است. این باعث شده بازیگران منطقهای سهم بیشتری از بار امنیتی منطقه را بر دوش بکشند و آنها به اینبار به گونهای پاسخ میدهند که ممکن است ایالاتمتحده آن را ترجیح ندهد.
مونا یعقوبیان در این باره میگوید: خاورمیانه در حال ورود به یک «عصر چند قطبی» است، جایی که بازیگران منطقه برای حل مشکلات خود مستقیما وارد صحنه شدهاند. عادیسازی رابطه با اسد تنها یک نمونه است.
جاشوا لندیس نیز با اشاره به اینکه مسوولیت کاهش نفوذ ایالاتمتحده برعهده خود واشنگتن است، میگوید: آنها بارها و بارها یک اشتباه را تکرار کردهاند. فیل بزرگی مانند امریکا میتواند کشوری مانند عراق را ویران کند، یا هرج و مرج را در لیبی بیندازد، افغانستان را در هم بکوبد و بدون هیچ پیشرفتی از این کشور عقبنشینی کند و این همه وعده هم در مورد ارمغان دموکراسی و حقوق بشر به مناطق مختلف بدهد در حالی که واقعا برعکس است. درنهایت مردم از این کار خسته میشوند.»
منبع: الجزیره