کار بازیگری با فراز و نشیب زیادی همراه است. برخی نقشها میتوانند از بازیگر خود یک سوپراستار بسازند و برخی هم تأثیر بسیار بدی بر حرفهی او میگذارند. در برخی موارد، این شرایط حتی میتواند بازیگر را مجبور به کناره گیری موقت از بازیگری یا رها کردن این حرفه برای همیشه کند.
مگ رایان در اواخر دههی ۱۹۹۰ به دلیل بازی در فیلمهای موفقی همچون «بی خواب در سیاتل» (Sleepless in Seattle) و «ایمیل داری» (You’ve Got Mail) به عنوان ملکهی کمدیهای رمانتیک شناخته میشد. شخصیتهای جذابی که رایان نقش آنها را ایفا میکرد و شیمی قوی او با همبازیهای مردش میلیونها تماشاگر را به سالنهای سینما میکشاند. با این حال، بازی در فیلم «اثبات زندگی» در سال ۲۰۰۰ لطمهی بزرگی به اعتبار او زد، فیلمی که با نقدهای منفی مواجه شد. از سویی دیگر رایان در حالی که هنوز همسر دنیس کوئید، بازیگر آمریکایی بود، با راسل کرو، همبازی اش در فیلم «اثبات زندگی» وارد رابطه عاشقانه شد.
این رسوایی تأثیری منفی بر وجههی رایان گذاشت و گرفتن نقشهای خوب در فیلمهای مشابه را برایش دشوار کرد. تنها استثنای این امر فیلم «کیت و لئوپولد» (Kate & Leopold) بود. بعد از آن او دیگر عمدتاً در فیلمهای مستقل حضور یافت.
فیلم «موربیوس» علیرغم موفق بودن در گیشه با نقدهای منفیای مواجه شد و به همین دلیل آن را یکی از بدترین آثار سینمایی سال ۲۰۲۲ میدانند. به ویژه بازی جرد لتو در این فیلم بسیار مورد انتقاد قرار گرفت.
جالب است که بعد از انتشار اولیهی فیلم، سکانسهای آن در شبکههای اجتماعی فراگیر شد و شوخیهای اینترنتی زیادی با آن ساخته شد، امری که سازندگان فیلم را به اکران آن در سینماها ترغیب کرد. گرچه این فیلم مخاطبان را تحت تأثیر قرار نداد، اما قرار است لتو در دنبالهی آن حضور یابد.
کامیلا کابیو از سن کم با حضور در گروه موسیقی پاپ موفق Fifth Harmony به شهرت رسید. او بعدها توانست به عنوان یک خوانندهی مستقل نیز به موفقیت دست یابد، به گونهای که آثارش در صدر چارتهای موسیقی آمریکا، کانادا و انگلیس قرار گرفتند.
در سال ۲۰۲۱ او نخستین فیلمش «سیندرلا» را بازی کرد که هم با نقدهای منفی مواجه شد و هم در گیشه شکست خورد و به تنها فیلم او دست کم تا کنون تبدیل شد. علیرغم تواناییهای کابیو در خوانندگی، او نتوانست نقش آفرینی باورپذیری داشته باشد و به دلیل بازی بی حس و یکنواختش مورد انتقاد قرار گرفت. کابیو از آن زمان کار موسیقی را از سر گرفته و قرار است یکی از داوران فصل آیندهی مسابقه خوانندگی The Voice آمریکا هم باشد.
بعد از دستیابی به شهرت فراوان در عرصهی موسیقی، مدونا تصمیم گرفت خود را در بازیگری محک بزند. او به چند موفقیت قابل توجه نیز در این زمینه دست یافت، مانند فیلمهای «اویتا» (Evita) و «ناامیدانه در جستجوی سوزان» (Desperately Seeking Susan). با این حال، ۲ تجربهی ناموفق متوالی در سال ۲۰۰۲ لطمهی زیادی به فعالیت بازیگری او زد، فیلمهای «شیفته» (Swept Away) و «روزی دیگر بمیر» که برای بازی اش در آنها ۲ جایزه تمشک طلایی دریافت کرد.
منتقدان و تماشاگران معتقد بودند مدونا تواناییای در بازیگری ندارد و باید کار موسیقی را ادامه دهد. مدونا به توصیهی آنها عمل کرد و به دنیای موسیقی بازگشت. البته او از آن زمان در چند نقش کوچک و افتخاری حضور یافته است.
بازی در نقش راس گلر در سریال «دوستان» برای دیوید شویمر به مانعی برای پیشرفت حرفهای او بدل شد. با آنکه بعد از پایان این سریال در نقشهای بسیار مختلفی حضور پیدا کرد، اما هرگز نتوانست از سایهی این نقش که همواره به دنبالش بود خلاصی یابد. شهرت فراوان ناشی از بازی در سریال «دوستان» هم تأثیری منفی بر شویمر داشت چرا که زندگی را برایش دشوار ساخت، تا حدی که دلش میخواست ناپدید شود تا دیگر کسی او را نشناسد.
فیلم اکشن «سیم خاردار» را سرآغاز افول فعالیت بازیگری پاملا اندرسون میدانند. جالب است که اندرسون ابتدا زمانی که فیلمنامه را خوانده بود از این فرصت بسیار هیجان زده شده بود و حتی امیدوار بود این نقش یک جایزه اسکار نصیبش کند.
او حتی برای فرو رفتن هر چه بیشتر در نقش خود یک طرح سیم خاردار روی بازویش خالکوبی کرد، امری که کار را برای گریمور فیلم هم سادهتر کرد. با این حال، انتظارات او برآورده نشد، چرا که فیلم با نقدهای منفی مواجه شد و به اندرسون نیز یک جایزه تمشک طلایی تعلق گرفت.
بازی مایکل بی. جردن در نقش یکی از شخصیتهای شرور دنیای مارول در فیلم «پلنگ سیاه» با تحسین رو به رو شد. این تجربه، اما برای او گران تمام شد. بازی در نقش یک ضدقهرمان برای جردن با چالشهایی همراه بود و او مجبور شد به خاطر آثار روانی ناشی از آن تحت روان درمانی قرار گیرد.
به گفتهی جردن او تا پیش از آن هرگز نقشی را در مدتی تا این حد طولانی بازی نکرده بود و این شخصیت به قدری تیره و تار، تنها و پردرد بود که اثری منفی بر رویش گذاشت. او امیدوار بود با کوتاه کردن موهایش و بازگشت به خانه وضعیت روانی اش به حال سابق بازگردد.
دو پتل بعد از حضور موفقش در فیلم «میلیونر زاغه نشین» (Slumdog Millionaire) به شهرت رسید. با این حال، تصمیم او برای بازی در نقش یک شخصیت شرور در فیلم «آخرین بادافزار» اشتباه از آب درآمد و او با خود عهد کرد که دیگر در فیلمهای ابرقهرمانی بازی نکند.
این فیلم هم با نقدهای منفی مواجه شد و هم در گیشه شکست خورد و به کم امتیازترین فیلم ساخته شده توسط استودیوی فیلمسازی نیکلودئون بدل شد. پتل در سالهای بعدی تلاش زیادی برای جبران این اشتباه کرد.
در اوایل دههی ۲۰۰۰، جسیکا آلبا از شهرت زیادی برخوردار شد و در فیلمهای زیادی، از کمدی گرفته تا اکشن، نقش آفرینی کرد. او به فهرست ۱۰ تایی زیباترین زنان دنیا نیز راه یافت. با این حال، از زمانی از کانون توجه عمومی فاصله گرفت.
در اواخر همان دهه آلبا در چند فیلم ناموفق نقش آفرینی کرد که یکی از آنها «نشانه نامرئی» بود. امتیاز این فیلم در سایت راتن تومیتوز صفر است. گرچه افراد زیادی در شکست این فیلم نقش داشتند، اما عمدهی تقصیر متوجه او دانسته شد. این امر سبب شد او تصمیم بگیرد در پروژههای کمتری حضور یابد.
هیو گرانت بعد از انتقادات شدید از بازی اش در فیلم «از مورگانها خبر داری؟» ۳ سال از سینما فاصله گرفت. عدم استقبال از فیلم و نبود شیمی میان گرانت و همبازی اش سارا جسیکا پارکر، به اعتبار گرانت لطمه زد.
به اذعان گرانت، این فیلم اثری منفی بر فعالیت بازیگری او داشت و سبب شد احساس کند دیگر بازیگر پرخواهانی نیست. با این حال، او در سال ۲۰۱۲ با بازی اش در فیلم «اطلس ابر» (Cloud Atlas) توانست اعتبار از دست رفتهی خود را بازیابد. او در این فیلم در ۶ نقش مختلف ظاهر شد.
جسیکا چستین پیشنهاد ساخت فیلمی جاسوسی با یک نقش اول زن را به سایمون کینبرگ، کارگردان داد. بعد از موافقت با این پیشنهاد، چستین به عنوان بازیگر و تهیه کننده به این پروژه پیوست.
با این حال، این فیلم از جلب نظر منتقدان بازماند و آنها معتقد بودند چستین انتخاب مناسبی برای آن نبود. او برای پشت سر گذاشتن هر چه سریعتر این اشتباه، به سراغ پروژههای جدیدی همچون «زمان آرماگدون» (Armageddon Time) و «حافظه» (Memory) رفت.
آنجلینا جولی با بازی اش در فیلمهای موفق شناخته میشود و فیلمهای مارول هم معمولاً در گیشه موفق هستند. با این حال، فیلم «جاودانگان» که در سال ۲۰۲۱ منتشر شد، ثابت کرد که همیشه استثنایی وجود دارد. منتقدان این فیلم را به دلیل داستان خسته کننده و خامش بدترین فیلم مارول دانستند.
بازی جولی در این فیلم هم با بازخوردهای منفی مواجه شد. جولی در سالهای اخیر تمرکز خود را بر کار کارگردانی گذاشته و حضور چندانی به عنوان بازیگر در برابر دوربین نداشته است. برخی رسانهها معتقدند دوران اوج جولی به پایان رسیده، اما تنها زمان ثابت خواهد کرد که آیا او میتواند بازگشت موفقیت آمیزی به عرصهی بازیگری داشته باشد یا خیر. «جاودانگان» تا به اینجا آخرین اثر او در مقام بازیگر بوده است.
منبع: روزیاتو