در دو قسمت قبلی این سلسله مطالب به دو مرحله از مراحل دهگانهای که تحت عنوان برنامه عمل مدیرعامل در زمینه دگرگونی دیجیتال یا «ده فرمان دگرگونی دیجیتال» اشاره شد که عبارت بودند از تشکیل تیمهای زبده از دانشمندان دیتا و منصوب کردن یک مدیر ارشد دیجیتال در سازمان. در ادامه به دو مرحله بعدی این فرآیند مهم و حساس اشاره خواهد شد:
۳- انجام فعالیتها و اقدامات بهصورت تدریجی با هدف دستیابی به موفقیت و کسب ارزشهای کاری
همان قدر که دور هم جمع کردن و هماهنگ سازی نیروهای داخلی سازمان در راستای ایجاد و گسترش دگرگونی دیجیتال دارای اهمیت است به همان اندازه باید به ارزش آفرینی از طریق دگرگونی دیجیتال نیز توجه ویژهای داشت. برای این کار عمل به سه توصیه زیر پیشنهاد میشود:
خودتان را درگیر روشهای پیچیده و بی پایان یکسان سازی دیتا نکنید
دست به اقداماتی در زمینه IT بزنید که به آسانی قابل سنجش و اندازه گیری باشند و بعدها بتوانید مشکلات و چالشهای حوزه IT را از طریق آنها حل و فصل کنید.
از روش گام به گام برای اجرای پروژههای ارزش آفرین استفاده کنید
به طور کلی، بهترین راه برای ارزشآفرینی کاری از طریق دگرگونی دیجیتال عبارت است از شناسایی پتانسیلهای ایجاد کننده نفع اقتصادی با محور قرار دادن تکنولوژیهای پیشرفته و پیش برنده دگرگونی دیجیتال و متمرکز شدن روی عوامل ایجاد کننده ارزش پایدار. در واقع تیمها میتوانند با در پیش گرفتن یک روش گام به گام در اینجا با سرعت بیشتری به نتایج مورد انتظار خود دست یابند؛ چرا که در این حالت میتوان پروژهها را در مدت زمان کوتاه تری اجرا کرد و به پایان رساند و پس از پایان هر مرحله و انجام آسیب شناسیهای کافی به مرحله بعدی گام نهاد. علاوه بر این باید دانست که روش گام به گام از نظر روانشناختی نیز برای اعضای تیمهای کاری در حوزه IT مفیدتر هستند چرا که هم احساس مفید بودن و درگیر بودن در بخشهای مختلف کار را در آنها تقویت میکند و هم باعث میشود تا آنها بتوانند به روشنی پیامدهای مثبت و سازنده فعالیتهای خود را لمس کنند که در زمان اتمام هر مرحله از کار نمایان میشوند و بهتر به چشم میآیند و همه اینها میتواند انگیزهای باشد برای کار بیشتر و بهتر در زمینه پیشبرد اهداف مرتبط با گسترش دگرگونی دیجیتال در سازمان.
۴- به پیش بردن دیدگاههای استراتژیک و تداوم بخشیدن به آن
استراتژی دگرگونی دیجیتال باید متمرکز بر ایجاد و تداوم بخشیدن به ارزشهای اقتصادی باشد. برای نیل به این مقصود لازم است در ابتدا یک نقشه جامع از زنجیره ارزش در صنعتی که در آن مشغول فعالیت هستید تهیه کنید و در گام بعدی نیز اقدام به شناسایی راههای دیجیتال کردن این زنجیره کنید. شما با این کار خواهید توانست به روشنی بفهمید که شکافها و کمبودها در سازمانتان برای دگرگون شدن دیجیتال کدامند.
به طور کلی، نقشه زنجیره ارزش و استراتژی شما باید با محوریت مواردی همچون بهینه سازی موجودی، بهینه سازی تولید، نگهداری مبتنی بر پیشبینی با کمک هوش مصنوعی و مشتری مداری هوشمند شکل بگیرد. اینکه شما چگونه این استراتژی و نقشه را دنبال کنید بستگی به این دارد که شما چگونه و کجا بتوانید ارزشهای کاری تان پیدا کنید و چطور میتوانید این ارزشها را به مزیتهای اقتصادی و اجتماعی در خور توجهی تبدیل کنید. تنها کافی است با استفاده از یک رویکرد گام به گام به پیش بروید و با پشت سر گذاشتن هر کدام از مراحل به یکسری اهداف کاریتان دست پیدا کنید.
در این میان دو عنصر کلیدی برای پیشبرد استراتژی شما وجود دارد که عبارتند از: محک زدن و ارزیابی از نیروهای ساختارشکن در صنعت.
دگرگونی دیجیتال نیز به مانند تمام جنبههای دیگر کسب و کار در موقعیت رقابتی اتفاق میافتد و واقعیت این است که تمام شرکتها و سازمان به تدریج وارد گود رقابت بر سر دگرگونی دیجیتال خواهند شد؛ بنابراین لازم است شما درک و شناخت دقیقی از ظرفیتها و قابلیتهای سازمانیتان در مقایسه با رقبای تان داشته باشید. علاوه بر این شما باید به طور پیوسته از خود بپرسید که میزان گسترش و رواج دگرگونی دیجیتال در بخش و صنعتی که در آن فعالیت میکنید تا چه حد است؟ مرزهای نهایی دیجیتال شدن در صنعت تان کجاست؟ و شما در چه فاصلهای با این مرزها قرار دارید؟ پاسخهای داده شده به این سوالات و پرسشهای مشابه میتواند آگاهی شما نسبت به چشم اندازهای آینده دگرگونی دیجیتال در سازمان تان را به شدت افزایش دهد و تصمیمگیری در این زمینه را برای شما آسانتر سازد.
فرآیند محک زدن میتواند در قالب چهار گام زیر انجام شود:
۱- ممیزی روشهای کنونی برای اجرای دگرگونی دیجیتالی
۲- رتبه بندی توانمندیها و قابلیتهای شما در برابر رقبا
۳- شناسایی بهترین و مبتکرانهترین اقدامات صورت گرفته توسط رقبا در زمینه اجرای دگرگون سازی دیجیتالی
۴- توسعه یک نقشه راه برای بهبود توانمندیها و ارتقای ظرفیتها
به طور کلی، هنگامی که شما بتوانید توانمندیهای دیجیتال سازمانتان را ارتقا دهید و به سطوح عملکردی بالاتری دست یابید آنگاه خواهید توانست به روشنی دریابید صنعتی که در آن مشغول فعالیت هستید چگونه تغییر خواهد کرد و اینکه شما چطور و از چه راههایی باید خود را برای آینده آماده کنید. شناخت تهدیدها و مخاطرات و تلاش برای یافتن راههایی برای تبدیل آنها به فرصت نیز میتواند گامی باشد محکم و اثرگذار در مسیر دستیابی به مزیتهای رقابتی در زمینه دگرگونی دیجیتال و برتری یافتن بر رقبا.
توسعه استراتژی شما نیازمند ارزیابی دقیقی از صنعتی که در آن فعالیت میکنید و همچنین نیروهای ساختارشکن و تحول ساز در آن است که این ارزیابی به نوبه خود میتواند چالش برانگیز و پیچیده باشد چرا که نه فقط به معنای شناسایی تهدیدهای برآمده از رقبای شناخته شده و مشخص شماست بلکه باید تهدیدهای احتمالی خارج از صنعت را نیز شناسایی کند. این تهدیدها میتوانند شامل تلاش رقبا برای دستیابی به روشهای باکیفیتتر و کم هزینهتر و دیجیتالیتر باشد و همچنین اقدامات آنها برای ورود به حوزههای جدید و نوآوریهای دیجیتال بی سابقه. تهدیدهای خارج از سازمان هم میتواند به واسطه بروز مسائل امنیتی و مشکلات در بخش روابط عمومی سازمان اتفاق بیفتند یا ناشی از ورود شرکتهایی خارج از صنعت یا شرکتهای نوظهور باشند.
علاوه بر اینها میتوان به شاخصهای دیگری همچون وجود تکنولوژیهای اختصاصی، کارآمدی عملیاتی بالا و تحت کنترل داشتن کانالهای توزیع نیز اشاره کرد که کمیت و کیفیت تاثیرپذیری صنایع و شرکتها در نتیجه گسترش دگرگونی دیجیتال را تا حد زیادی مشخص میکنند و آگاهی از آنها میتواند به تصمیمگیرندگان سازمانی برای تدوین استراتژیهای کلان و برنامههای راهبردی شان کمک شایانی کند و آنها را با دیدی باز به سمت دریای پرتلاطم آینده راهنمایی کند.
نویسنده: توماسام زیبل
مترجم: سید حسین علویلنگرودی
منبع: کتاب Digital Transformation