جایگاه سعدی شیرازی از شاعران شهیر ایران و جهان، آنقدر نزد اهل ادب والاست که به او لقب استاد سخن و شیخ اجل را دادهاند؛ در این خصوص محمد دهقانی سعدی پژوه معتقد است ما میتوانیم از شهرت و معروفیت سعدی در جهان استفاده کنیم و به خودمان اعتبار بدهیم. ما اعتباری به سعدی نخواهیم داد. ما نیاز به ایجاد سازمان یا نهادی برای معرفی سعدی یا هر یک از بزرگان دیگر ادبیات نداریم.
به گزارش خبرآنلاین، سعدی شیرازی از شاعران مشهور و از بزرگان ادب ایرانی است که اشعارش در تمام دنیا شناخته شده است. در تقویم ملی ما ایرانیان اول اردیبهشت ماه روز «بزرگداشت شیخ اجل، سعدی شیرازی» نام گرفته است. به همین مناسبت با محمد دهقانی نویسنده، مترجم، منتقد ادبی و سعدی پژوه گفتگو کردیم که در ادامه میخوانید:
محمد دهقانی اظهار داشت: «جایگاه سعدی از حیث تأثیری که در زبان و در نظم و نثر فارسی داشته، مشخص است. تفاوت سعدی با شاعران دیگر، چون حافظ، مولانا، خیام و ... در این است که آنها ممکن است از یک وجه در فرهنگ ایرانی اهمیت داشته باشند یا در برخی از وجوه فرهنگی اهمیت داشته باشند؛ اما سعدی جامع همهی اینهاست. سعدی همانقدر که با شاهنامه ارتباط دارد، همانقدر هم در پیوند با نظامی است. در واقع میتوان گفت همانطور که سعدی با غزلسرایانی که قبل از خودش بودند مانند خیام و ... در ارتباط بوده است، بر کسانی که بعد از خودش بودند نیز تأثیر گذاشته است. در واقع حاصل کار گذشتگان را گرفته، تقویت کرده و به آیندگان تحویل داده است. بعد از سعدی بزرگان دیگری، چون حافظ، جامی و ... از او متأثر هستند. از این حیث اگر نگوییم سعدی بی نظیر است، کم نظیر است.»
این نویسنده با بیان اینکه نیاز به ایجاد سازمان یا نهادی برای معرفی سعدی یا هر یک بزرگان دیگر ادبیات نداریم، گفت: «در واقع اینها معرفی شده هستند. لزومی ندارد که اینها را معرفی کنیم. سعدی معرف ما است. سعدی بزرگتر از آن است که ما معرفی کنندهی او باشیم. اگر امروز نامی از ایران و ایرانی به لحاظ فرهنگی است، به واسطهی اعتبار سعدی و فردوسی و... است. وگرنه اگر اینها را کنار بگذاریم، مردم جهان، ایران را از چه لحاظی میشناسند؟ از نفت یا از درگیریها و تنشهای منطقهای و جهانی که دارد. یا از روی اخبار جهانی و اخیرا هم با اتفاقات و حوادث تلخی که در ماههای گذشته رخداد، ایران را میشناسند. اگر کسی بخواهد ایران را از لحاظ فرهنگی بشناسد، معرف ایران سعدی، حافظ، فرودسی، خیام و ... است.»
دهقانی یادآور شد: «مضحک است که فلان سازمان اداری بودجه بگیرد تا معرفی کنندهی سعدی به جهان باشد. ما میتوانیم از شهرت و معروفیت سعدی در جهان استفاده کنیم و به خودمان اعتبار بدهیم. ما اعتباری به سعدی نخواهیم داد.»
او در پاسخ به این سؤال که چطور میشود نسل جدید را با مفاخری از جمله سعدی آشنا کرد، گفت: «جوانها سراغ چیزهایی میروند که نسبت به آن احساس نیاز کنند. سراغ ادبیاتی میروند که احساس نیاز کنند؛ بنابراین میشود جنبههایی از کارهای سعدی را که با زندگی امروز، زندگی جوان امروز در ارتباط است و میتواند کمکش کند و همچنین برایش جذاب است، معرفی کرد. میتوان این جنبهها را نوشت و به شیوههای نو تجزیه و تحلیل کرد تا این ارتباط قویتر شود.»
این مترجم تأکید کرد: «جوانانی که علاقمند به سعدی و اشعار او باشند، خودشان دنبال او خواهند رفت. در واقع آثار ادبی بزرگ دنیا پایان ناپذیرند. نیاز به تبلیغ ندارند. این نیست که ارتباط نسل جوان با بزرگان ادبیات قطع شده باشد و ما نیاز به برنامهریزی داشته باشیم و یا اینکه سازمانی و نهادی تشکیل شود و این ارتباط را تقویت کند. خیر. در جامعهای که زنده است، این اتفاقات خود به خود میافتد. فقط باید تسهیل کرد. باید گفتهها، آموزهها و هنر او را به زبان جدیدتری معرفی کنیم.»
این سعدی پژوه در پاسخ به این سؤال که در شراط فعلی و در بحرانهای موجود چطور میتوان از آموزهها و اشعار سعدی بهره گرفت، گفت: «ما در این شرایط میتوانیم از کلام سعدی بهره ببریم؛ زیرا سعدی اجتماعی اندیش است. او از میان بزرگان، شاعران، ادبای گذشتهی ما کسی است که در فکر جامعه است. این نیست که او خود را از جامعه منزوی و منتزع کرده باشد؛ بعد بگوید من کارم نجات خودم است یا برای کسانی که بخواهند رستگار شوند. مانند «غزالی» که «کیمیای سعادت» را نوشت که منظور او از رستگاری، رستگاری دنیوی نیست. بلکه رستگاری اخروی مد نظر اوست. زیرا غزالی اجتماعی اندیش نیست. غزالی میگوید اصل آن دنیاست. من هم مینویسم برای آن دنیا. اما برای سعدی سعادت این دنیا و خوشبختی به معنای امروزی برای او اهمیت دارد. «هپینس» (Happiness) که امروز در روانشناسی دنیا اهمیت پیدا کرده آن چیزی است که سعدی به آن پرداخته است.»
این نویسنده گفت: «سعدی سیاست اندیش است. یکی از سیاستنامه نویسان بزرگ تاریخ ایران سعدی است. دو کتاب مهم سعدی که به شعر نوشته شده یعنی «بوستان» یا کتاب دیگرش که نیمه شعر است یعنی «گلستان» هر دو به سیاست و فن ادارهی جامعه اختصاص دارند. با اینکه بوستان رنگ صوفیانه دارد و گلستان واقعیتر است؛ اما هر دو به مسائل سیاسی، ادارهی جامعه، عدالت، احترام به حقوق انسانهای دیگر در مقام قدرت و... توجه کردهاند. در بقیه آثار سعدی هم، چنین مضامینی هست. حتی در غزلیات او بنابراین با غزلیات حافظ که غزلیات انزوا، تنهایی و خلوت است تفاوت دارد چرا که غزلیات سعدی هم به جامعه مربوط میشود.»