روزنامه کیهان در ستون خبر ویژه خود نوشت: کسانی که چند دهه قبل پونز بر سر افراد بد حجاب میکردند، حالا از ماست هم برای فضاسازی علیه الزام حجاب دریغ نمیکنند؛ چرا که دستشان از هر نوع کنشگری سالم و سازنده سیاسی خالی است.
وبسایت الف با اشاره به موجسواری مبتذل افراطیون مدعی اصلاحات نوشت: یک سطل ماست بر سر دختری آوار میشود و موجی از تعابیر و تفاسیر، روح و روان جامعه را زخمی میکند. یکی از احتمال تبدیل ماست به اسید! در آینده نزدیک خبر میدهد و دیگری (کرباسچی) فتوای استفاده صلحآمیز نکردن از سطل ماست را صادر و نتیجهگیری میکند که دنیا اطمینانی از استفاده صلحآمیز امکاناتمان ندارد!
نکته مهم این است که چنین اظهاراتی از زبان کسانی بیان شده که روزگاری در مقام کارگزار سیاسی در این حوزه بودهاند و از هر سمتی که نگاه کنیم، این فاجعهای تمامعیار است. زیرا اگر این قبیل افراد درصدد بهرهبرداری از نزاع کنونی و ایجاد شکاف و دوقطبی باشند که واجد کمترین صفات اخلاقیاند و اگر از روی جهل این اظهارات را گفته باشند که بدا به حال ما که روزی چنین افرادی برای ما حکم میراندهاند.
آن سیاستمدار و شهردار سابق باید پاسخ دهد که با دستاویز قرار دادن اقدام فردی و خودسرانه یک شخص، چگونه یک دستاورد افتخارآمیز ملی را بازیچه منافع حزبی خود قرار میدهد؟
او که از هشتگ حجاب اجباری استفاده میکند، مانند همان کسانی است که در دهه ۶۰ در پیشانی دختران پونز فرو میکردند؛ همان کسانی که چند صباح بعد از اتمام پروژه پونزکاری، همراهان و همقطاران آقای شهردار سابق شدند! همگی به دنبال سیاسی کردن موضوع بودند و هستند؛ دوستان آقای شهردار با انحرافات سیاسی در دهههای گذشته و خود ایشان با غرضورزیهای سیاسی در مقطع کنونی؛ که اگر اینگونه رفتار نکنند ایده دیگری برای باقی ماندن در دنیای سیاست ندارند.
او و جریان سیاسی منتسب به آن، عناصری هستند که راه تنفس و حیاتشان، ایجاد شکاف و دو قطبی و تنش است و در این بستر امکان فعالیت دارند. کلان ایدههایشان رنگ باخته و صرفاً دنبال بهرهبرداری هستند.
میخواهند به هر نحو ممکن در صحنه باشند و مهم نیست که با چنین اظهاراتی، بهانهها برای هجمه به کشور و موج جدیدی از اتهامزنیها فراهم شود. ما با طیفی مواجهیم که سیاستورزیشان حیلهگرانه و منطبق بر حسابگریهای سیاسی است و نباید اینگونه تعبیرات را ناشی از جهالت و بساطت فکرشان دانست.