در روزهای پایانی سال در جستوجوی «حال خوب» به بازار تهران سری زدیم. در این گذر چند ساعتی با برخی بازاریان به گفتگو نشستیم تا از فروش آنها باخبر شویم و بدانیم در این روزها فروش چقدر با سال گذشته تفاوت پیدا کرده است؟ و اگر تفاوتی کرده؛ چه میزان است؟ اما در این جستوجو، حال خوشی یافت نشد. طبق اظهارات برخی بازاریان فروش ۳۰ درصد نسبت به سال گذشته کاهش یافته است. به گفته برخی در حدود ۵۰ درصد و برخی دیگر به کاهش سود ۷۰ درصدی اشاره کردند.
به گزارش اعتماد، در این روزها که پیشبینی میشد؛ تردد بیش از پیش باشد و کالایی روی زمین نماند. در مغازهها فرصت گپ و گفت بسیار است و فروشندگان با استقبال به سوالات پاسخ میدهند؛ حتی وقتی میفهمند مشتری نیستید و خبرنگار هستید.
اگر در این روزهای باقیمانده سال ۱۴۰۱ قصد دارید به بازار بزرگ تهران بروید؛ باید اولین ساعات روز را انتخاب کنید، البته در همان ساعات نیز به دلیل افزایش سطح ترددها تحت هیچ شرایطی با ماشین شخصی به آن سمت حرکت نکنید، چون ماشین شما در نزدیکی بازار توسط جمعیت درحال تردد یا سایر ماشینهای آن منطقه حرکتش بسیار کند میشود حتی شاید در ساعاتی کاملا تردد غیر ممکن میشود.
در این روزها بهترین وسیله تردد مترو است، اما توجه داشته باشید؛ جمعیت مترو به دلیل محدودیت قطارهای شهری تهران بسیار متراکم و فوق تصور است. قطعا به سختی میتوانید وارد مترو شوید و سپس از آن خارج شوید. از مترو هم که خارج میشوید، تا دقایقی اصلا بیشتر از یکی دو قدم جلوتر خود را نخواهید دید. کم کم میزان فضای دید شما بیشتر و بیشتر میشود. ولی در نهایت بیشتر از ۱۰ قدم جلوتر خودتان را نمیتوانید ببینید. چون جمعیت زیادی مقابل شما هستند. جمعیتی که وقتی از مترو میخواهید خارج شوید شما را از ایستگاه به سمت خیابان اصلی هدایت میکند. ما قصد داشتیم از ایستگاه پانزده خرداد در چهارراه گلوبندک به سمت بازار روسریفروشان، لباس زنانهفروشان و بورس لوازم آرایشی و ... برویم. در این مسیر آنچه بیش از همه توجه هر فردی را به خود جلب میکند دستفروشانی است که کل بازار را تسخیر کردند.
تا چشم کار میکند مردمی هستند که اطراف دستفروشان خیابان پانزده خرداد در حال حرکت هستند. اما مردم بیشتر از اینکه بخواهند خرید کنند، قیمت میکنند. این موضوع را یکی از دستفروشان لباس زنانه به «اعتماد» میگوید. این زن میانسال میگوید: «امروز روز خوبی نبود، فروشم نسبت به دیروز کمتر است. درحالی که جمعیت مثل دیروز است. فقط مردم قیمت میکنند. شما هم میخواهید قیمت بگیرید، ایرادی ندارد؟» همکارش که دختر جوانی است درمورد اینکه وضعیت امسال نسبت به سال قبل چطور است، میگوید: «وضع همه ما خراب است. اما ما تصورمان این بود این روزهای پایانی سال اوضاع فروش بهتر شود، ولی نیست؛ یعنی سودم به حداقل رسیده است.»
مرد جوانی که در نزدیکی آنها عروسک میفروشد نیز میگوید «فروشش خیلی خوب نیست. فروش من نسبت به سال گذشته کم شده است. چشم من فقط به این آخر سال بود که فعلا خبری نیست.»
از ایستگاه مترو پانزده خرداد تا مسجد امام (مسجد شاه سابق) تا چشم کار میکند، دستفروش هستند. به هر سمتی حرکت کنید دستفروش میبینید. از پیرمردی که روی یک چهارپایه ایستاده و دو جفت کفش مردانه در دست دارد، میپرسم میتوانم یک سوال بپرسم؛ از روی چهارپایه پایین میآید و میگویم، پدرجان فروش امسال چطور است؟ میگوید: «من دستفروش نیستم. امسال مجبور شدم که بعد از ساعت کار بیام کفش بفروشم. امروز هم تازه آمدم، یعنی از اداره آمدم و تازه شروع کردم، ولی در این چند ساعتی هم که وارد شدم خبری نبوده است. یعنی کسی هنوز خریدی نکرده است، ولی امیدم به خداست.»
هرچه بیشتر در بازار چرخ میزنیم بیشتر زن و مردانی را میتوان دید که فقط این روزهای پایانی سال تصمیم گرفتند برای امرار معاش دستفروشی کنند. اما دستفروشی برای آنها هم در این شرایط سود چندانی ندارد. مگر اینکه بتوانند از مغازههایی خرید کنند که فروشندگان آنها مجبور هستند برای برگشت نخوردن چکهایشان زیر قیمت بازار کالا تحویل میدهند.
دو دختر جوان درحال فروش روی میزی هستند. از آنها میپرسم فروش این روزها نسبت به روزهای پایانی سال گذشته بهتر شده است؟ میگویند «ما فقط امسال آمدیم و دستفروش دایم نیستیم.» میپرسم در این روزها فروش چطور است؟ یکی از فروشندگان میگوید «خوب نیست» و دیگری میگوید، «ما از یکی از عمدهفروشانی که قیمت پایین میدهد خرید میکنیم برای همین اوضاع ما بهتر از بقیه است.»
نزدیک مسجد شاه قدیم یکی از زنهایی که وسایل تزیینی دستساز میفروشد؛ میگوید، «چهار سالی است که اسفند میآیم به بازار و جنس میریزم و میفروشم، ولی امسال واقعا اوضاع خوب نیست و واقعا نمیدانم چه کار کنم.» او میگوید: «فقط مردم نگاه میکنند و هرچیزی که ضروری هست میخرند. حتی مشتریان قدیمی هم دیگر سراغی از من نمیگیرند.»
در مسیر نگاهی به مغازههای طلافروشی خیابان پانزده خرداد میاندازم؛ تردد در آن قسمت بازار راحت است در آنجا نه ازدحامی دیده میشود و نه تردد نیمه سنگینی وجود دارد. اصولا کسی که قصد خرید یا فروش نداشته باشد؛ به سمت این بازار نمیرود. البته پیشتر گروهی بودند که فقط میآمدند و قیمت میگرفتند و میرفتند. اما این روزها تعداد آنها هم کمتر شده است و افراد اصولا ترجیح میدهند از کنار این بازار ویژه که درحال صعود است، عبور نکنند. بازار طلافروشان حتی در روزهایی که توافق بین ایران و عربستان صورت گرفته فرق چندانی با قبل نکرده است. یکی از فروشندگان طلافروشی میگوید: «بهترین بازار در این روزها بازار طلای کم اجرت است. اما طلا کارکرده کمتر تقاضا دارد. چون مردم عمدتا میآیند تا خرید کنند تا ارزش پولشان حفظ شود.» این موضوع را یکی دیگر از فروشندگان طلافروشی تایید میکند البته او میگوید «بازار سکه هم نسبتا خوب است. اما در مجموع سود همه این بازارها نسبت به سال گذشته کاهش یافته است.»
در نزدیکی ایستگاه مترو یکی از مغازههای آجیلفروشی را میبینم که تردد در آن کم نبود از فروشنده آن میپرسم؛ میگوید: «خدا رو شکر فروش خوب است؛ کلا فروش همه کم شده است. این رفت و آمد هم که میبینید؛ آن طور نیست که فکر کنید؛ مردم میآیند میگویند، میشود به اندازه ۵۰ تومان پسته و بادام بدهید. قبلا چنین نبود، میآمدند و به ندرت زیر نیم کیلو کسی خرید نمیکرد.» او ادامه میدهد؛ «ما فقط امیدمان به هفتهها و روزهای پایانی سال بود، ولی الان از آن هم ناامید شدیم.»
این فروشنده جوان میافزاید: «مردم فقط از دستفروشها خرید میکنند و مغازهها همه خالی است.»
شما در گردش در بازار هر چیزی را میتوانید از دستفروشان بخرید. مرد میانسالی که رگال مانتو در بازار داشت، میگوید، «من خودم مغازه مانتو فروشی دارم. ولی این روزها مجبور هستم خودم بساط کنم تا فروشم حداقل کمی زیاد شود.» او میافزاید: «مغازهام در یکی از مناطق کم تردد جنوب تهران است برای همین آنجا پسرم را گذاشتم و اینجا خودم آمدم.»
او ادامه میدهد، «اگر من مغازه نداشتم نابود میشدم؛ الان سود ما ۳۰ درصد کاهش یافته است. فکر کنید اگر کسی که مغازهاش اجارهای باشد چه کار باید بکند.»
در بازار روسریفروشها نیز اوضاع همین طور است. چه بسا اوضاع در بازار روسریفروشان بدتر هم هست. در بازار جعفری که برای رسیدن به آن باید از سمت مسجد امام به سمت بینالحرمین بروید، اکثر فروشندگان از شرایط نامساعد اقتصادی ناراضی هستند. به گفته فروشندگان بازار جعفری سود فروشندگان از کوچک و بزرگ ۳۰ درصد کاهش پیدا کرده است.
از بازار جعفری که به سمت راست حرکت کنید، میرسید به بازار طوس، بازار روسریفروشانی که کیفیت کالای آنها کمتر از بازار جعفری است. به همین دلیل آنجا اوضاع بدتر است. بازاریها میگویند در شش ماه اخیر سود ما ۵۰ درصد کاهش یافته است برخی هم میگویند سودشان تا ۷۰ درصد کاهش یافته است.
یکی از فروشندگان بازار طوس میگوید: «در ماههای اخیر گروهی از فروشندگان، چون قادر به ادامه کار نبودند؛ جمع کردند و رفتند. الان چندین مغازه اینجا خالی است.» او که تصور میکند من میخواهم برای راهاندازی یک کسبوکار وارد این بازار شوم؛ میگوید «منتظر بمانید تا اردیبهشت؛ آن زمان دوباره بیایید و پرس وجو کنید بعد اگر شرایط بهتر بود وارد این کار شوید.» او میافزاید: «الان ورود به این کار خطای بزرگی است. فروشندگان قدیمی برای بقا کالاهای خود را زیر قیمت میفروشند» و بعد به یکی از مغازههای کنار خود اشاره میکند که روی یک کاغذ نوشته است «فقط ۳۰ هزار تومان».
در بازار جعفری هم یکی از فروشندگان میگوید: «الان شب عید است و وضعیت ما این است» او به حجم تردد آدمها اشاره میکند و ادامه میدهد؛ «سود ما روسریفروشها حدود ۳۰ درصد کاهش یافته، ولی پیشبینی میکنیم سال آینده اوضاع بدتر هم شود. چون همین شالی که الان خانمها دور گردن میاندازند نیز دیگر نخواهند انداخت. پس سود ما باز کم و کمتر خواهد شد.»
در بازار کویتیها که دور میزنید، میتوانید به مغازههای لباس مردانه هم سر بزنید؛ آنجا فروشندگان از سکون بازار میگویند. یکی از فروشندههای لباس مردانه میگوید: «مجبورم در این روزهای پایانی سال به کارم ادامه دهم، چون چارهای ندارم من مستاجرم و باید اجاره مغازه را بدهم. اصلا تصور نمیکردم روزی وضعیتم به اینگونه باشد. واقعا دیوانه شدهام. فروشم حداقل ۴۰ درصد کاهش یافته است. شاید سال دیگر مغازه را تحویل دهم اصلا نمیدانم چه کار باید بکنم.» او میگوید: «حالا من جنس ایرانی میریزم. اگر خارجی بیاورم که همش ضرر میشود، چون دیگر مثل قبل کسی لباس مارک نمیخرد. بیشتر به دنبال لباس ارزان هستند.»
بعد از عبور از بینالحرمین و قبل از ورود به بازار روسریفروشان میتوانید وارد بازار لوازم آرایشی شوید. در این بازار مثل بازار روسریفروشها جنس تک هم میفروشند، اما به قیمت بالاتر. گذشته اینکه اینجا مثل هر بازار دیگر لوازم آرایشی باید مراقب باشید جنس تقلبی و قاچاق نخرید. چون جنس تقلبی و جنسهای قاچاق بیکیفیت در این بازارها بسیار زیاد است. چون تقریبا از سال ۷۹ واردات رسمی لوازم آرایشی ممنوع شده است. با این تفاسیر از نگاه فروشندگان آن بازار سالم لوازم آرایشی هم از شرایط نامساعد اقتصادی کشور متضرر شده است.