فکر میکنید چرا اروپاییها خانههای قدیمی ۳۰۰-۲۰۰ سالهشان را تخریب نمیکنند به جایش ساختمانهای جدید یا مراکز خرید بسازند؟ عقلشان نمیرسد؟ خودشان را از پول محروم میکنند؟ قاعدتا نه. نگهداری خانهها با همان سر و شکل قرن نوزدهم برایشان دو سر برد است. هم اهمیت به تاریخ و فرهنگشان است، هم پولی که از توریستها درمیآورند بهمراتب بیشتر از گشت و گذار در پاساژهاست. اینجا، ولی گویا نه فرهنگ و تاریخ اهمیت دارند، نه در معادلات مالی مهم است که چقدر پول به شهر تزریق میشود. تزریق پول به افراد اهمیت بیشتری دارد! ماجرای تخریب بافت قدیمی شیراز حرف امروز و دیروز نیست، ولی مسئله هر روز است.
به گزارش هممیهن، شیراز هم صاحب سومین حرم بزرگ بعد از مشهد و قم است، هم صاحب تمدن هزاران ساله ایرانی. واقعا سخت است که هر دوی اینها را کنار هم حفظ کرد؟ مگر نه اینکه خود مردم ایران از زمان اسلام آوردن تا همین امروز حتی در چیدن سفره هفتسینشان هم هر دو را حفظ کردهاند؟ بهنظر میرسد کار را به خود مردم بسپارید همهچیز درستتر پیش میرود. طرح تخریب بافت قدیمی به اسم گسترش حرمها با مخالفت مردم شیراز، علاقمندان به شیراز، معماران و فعالان حوزه میراث فرهنگی روبهرو شده است. اینکه عزت حرمها را در گروی گسترش آنها بدانیم، توهین به مقدسات است. حرم حریم امن، آرامش و نیایش آدمهاست. تخریب خانههای مردم به اسم حرم، حرمتش را به خطر میاندازد. در شیراز دو حرم وجود دارد.
حرم حضرت شاهچراغ که مشهور است و حرم برادر ایشان، سیدعلاءالدین حسین یکی دیگر از پسران امام موسی کاظم (ع). نمیدانم اولینبار چه کسی این فکر به سرش زد که دو حرم را به هم وصل کند و با تخریب بافت قدیمی و خانههای مردم و به جایش ساختن مرکز خرید مدرن، مسیر بینالحرمین ایجاد کند. هر کسی بوده نه دغدغه دین داشته، نه ایران. در فاصله این دو حرم مردم در خانههای قدیمی زندگی میکنند که بعضی از آنها حتی ثبت تاریخی شده. ساکنان در طول این سالها اجازه نداشتند به ترکیب خانهشان دست بزنند و چیزی اضافه و کم کنند، چون هر بار به آنها گوشزد میشده که این خانه جزو میراث فرهنگی است و حالا به یکباره ارزش میراث فرهنگی این خانهها شده نزدیک به متری حداکثر ۸میلیون تومان که به ساکنان پیشنهاد شده و حتی در گفتگو با ساکنان برخی از این خانهها معلوم شد که ارعاب هم صورت گرفته که اگر خانه را نفروشند، آب و گاز و برقشان را قطع میکنند! واقعا باید به مسئولان دستمریزاد گفت و گر مسلمانی ازین است که حافظ دارد/آه اگر از پی امروز بود فردایی.
در این شرایط است که استاندار سابق فارس، سیدمحمدرضا رضازاده که از قضا جزو هیئتامنای آستانهای مقدس در شیراز و مشاور تولیت حرم شاهچراغ است به مخالفان طرح تخریب بافت قدیمی شیراز اینطوری انگ میزند: «بعضی هم که چهبسا شیراز را همان شیراز برگزاری جشن هنر در ماه مبارک رمضان و شیراز برپایی جشنهای دو هزار و ۵۰۰ ساله میپسندند، توجه به ظرفیت والای معنوی سومین حرم اهل بیت (ع) را برنمیتابند و مایل نیستند ساماندهی پیرامون حرمهای مطهر به نتیجه مطلوبی برسد.»
برای آقای رضازاده حفظ بافت تاریخی و تقاضا برای احیای آن بافت بهجای تخریبش که کاری اصولی و مطابق با ارزشهای فرهنگی و حتی انسانی است، معنایش نادیده گرفتن ارزشهای مذهبی است و تهمت و افترا هم میزنند که اگر مخالفید پس وابستهاید. یک شورای سهنفره هم تشکیل شده که در آن از وزارت راهوشهرسازی و میراث و استانداری نماینده حضور داشته باشد، اما خود این شورای سهنفره محل پرسش است. گیرم که یک رأی نماینده میراث فرهنگی در نظر گرفته شود، اینکه چرا و چطور این یک نفر انتخاب شده، چرا هیچ معمار و فعال فرهنگیای از شیراز یا حتی هیچ راهنمای گردشگریای در این گروه حضور ندارد و چرا در مسئلهای که مستقیم مربوط به میراث فرهنگی است رأی میراث باید یکی باشد در مقابل دو رأی دیگر برایتان جای سوال و شبهه نمیشود که مقصود فقط اجرای این طرح است و ایجاد گروههای تحقیقاتی فقط برای ساکت کردن مخالفان طرح است؟ بافت قدیمی را احیا و مرمت نکردند که تبدیل شود به مکانی برای جمع شدن معتادان و بعد بگویند منطقه ناامن است که حکم تخریبش را سریعتر بگیرند.
بهجای اینکه بازخواست شوند که چرا در طول این سالها از میراث فرهنگی و تاریخی ما حفاظت نکردند که میتوانست تبدیل به قطب گردشگری شود و رفاه زندگی اهالی را هم تامین کنند. درحالیکه بازارچه منصوریه درست چسبیده به بافتی که الان قرار است تخریب شود یا در همان حوالی کوچه مسجد نصیرالملک و باغ قوام مرمت شدند و تاثیر مثبت آن در شهر و زندگی ساکنانش و البته جلب توریستهای داخلی و خارجی دیده شد. تخریب راحتترین کار دنیاست. ساختن دشوار است. از ساختن که قطع امید کردیم، ولی میتوانیم متوقع باشیم که حداقل از آنچه داریم حفظ و نگهداری کنید؟ بهعنوان یک شهروند ایرانی در کنار صدها و هزاران و میلیونها شهروند ایرانی دیگر خواستار حفظ میراث فرهنگی کشورم هستم که از تخریب آن بوی دغدغه دین به مشاممان نمیرسد که دین نیازی به زمین و پاساژ برای عرضه محصولات وارداتی بیکیفیت ندارد.