ابن بطوطه جهانگرد مراکشی که پس از فروپاشی ایلخانان به ایران سفر کرد، درباره شیراز توصیفات متعددی در سفرنامه خود ثبت کرده که در بخشی از آن آمده است: «شیراز شهری قدیمی و بزرگ و آباد است. باغهای بزرگ و چشمهسارهای پرآب، خیابانهای زیبا و بازارهای معمور دارد. در این شهر نظم و ترتیبی شگفتانگیز حکمفرماست... از نظر آبادانی و زیبایی بازار و بسیاریِ باغ و چشمهسار و زیبارویی مردم، شیراز همتای دمشق نیست.»
به گزارش اعتماد، قرنها پس از ایلخانان، اما شیراز را باید به گونهای دیگر توصیف کرد که دور از تصویر ارایه شده در سفرنامه ابن بطوطه و نزدیک به تصویری است که سوداگران در شیراز ساختهاند. همانها که هر کدام به ترفندی در پی تخریب هویت شهری شیراز هستند. ازسرگیری تخریب بافت تاریخی در این شهر، این روزها در کنار تمام دغدغههای ریز و درشت معیشت و زندگی و بحرانهای اقتصادی، تبدیل به یک دغدغه عمومی برای مردم شده است.
واکنشها به طرحهای توسعه شهری که اخیرا در شیراز مطرح شده و نگرانی از تخریبهای دوباره را دو چندان کرده است، همچنان ادامه دارد و باعث شده تا متولیان امر، بالاخره به صرافت پاسخگویی بیفتند، هر چند برخی پاسخها تکرار مکررات و اصرار بر مواضع پیشین است.
ضرغامی هفته گذشته با انتشار تصاویری از سفر سال گذشته خود به شیراز در اینستاگرام، قابهای متعددی از فقر مردم و ناهنجاریهای اجتماعی در این منطقه منتشر کرد و واکنشهای اخیر به طرح توسعه حرم را تسویهحساب سیاسی خواند که در سایه آن، مردم مورد غفلت واقع شدهاند.
ضرغامی به عنوان وزیر میراث فرهنگی هیچ اشارهای به ارزشهای تاریخی این محدوده و لزوم حفظ آنها نکرد و نوشت: «آسیبهای اجتماعی در بافت بیداد میکند و منظر خوبی برای گردشگران به ویژه توریستهای خارجی فراهم نیست.» رویکردی که دولت سیزدهم در وزارتخانههای مرتبط -کشور، راه و شهرسازی و میراث فرهنگی- دنبال میکند و معتقد است بافت تاریخی شیراز تبدیل به محلی معضلخیز شده و باید تخریب شود تا مشکلات موجود در آن حل شود. اما حتی اگر وضعیت این محدوده با نگاه تاریخی هم بررسی نشود و دغدغه آقای وزیر در مورد آسیبهای اجتماعی مدنظر قرار گیرد هم تخریب راهحل نیست.
تجربه در بسیاری از محلات معضلخیز نشان داده که تخریب این محلات و پراکنده کردن ساکنان، نه تنها آسیبهای اجتماعی را حل نمیکند بلکه منجر به گسترش آن به دیگر مناطق شهر خواهد شد. مدیر پژوهشگاه میراث فرهنگی و رییس مرکز روابطعمومی این وزارتخانه نیز اواخر بهمن ماه بازدیدی از بافت تاریخی شیراز داشتند و در کنار اشاره به معضلات اجتماعی موجود در محله، تاکید کردند هیچ بنای با ارزشی تخریب نشده و نخواهد شد.
از ابتدای هفته جاری جامعه دانشگاهی نیز با موج واکنشها نسبت به تخریبهای شیراز همراه شده و با برگزاری نشستهای تخصصی و مرور تجربه تخریبها در مشهد، قصد دارد تا با نگاهی علمی و تخصصی این اتفاقات را بررسی کند تا شاید تجربه تلخ تخریب هویت شهری در مشهد، در شیراز و شهرهای دیگر کشور تکرار نشود.
علاوه بر این واکنشها، منتقدان و مدافعان طرح توسعه حرم هفته گذشته مقابل دوربینهای تلویزیون نشستند تا در برنامه ثریا استدلال خود را برای موافقت و مخالفت با اجرای این طرح بیان کنند. در این برنامه محسن اکبرزاده، معاون پژوهشی پژوهشکده ثامن و محمدمهدی کلانتری، دبیر پویش مردمی نجات بافت تاریخی شیراز، به عنوان منتقدان اجرای طرح توسعه حرم و امیرحسین جمشیدی، مدیرکل دفتر فنی و عمرانی استانداری فارس و علیرضا صحراییان، معاون توسعه و مدیریت منابع آستان مقدس حضرت شاهچراغ به عنوان حامیان این طرح حاضر بودند. حامیان اجرای طرح تاکید داشتند که تخریبی در بافت تاریخی شیراز صورت نخواهد گرفت و در مصوبه
به صراحت بیان شده: «طرح به منظور ارتقای کیفیت زندگی و سرزندگی اجتماعی و اقتصادی در بافت شهری محدوده ۵۷ هکتاری با رویکرد حفظ کلیه آثار ثبت شده و واجد ارزش با کاربری مسکونی و... اجرا شود.»
در مورد تخریبهای جدید، مساله تفویض اختیارات طرح توسعه حرم به استان و خلع ید نهادهای تخصصی ازجمله شورای عالی معماری و شهرسازی هم یکی از مواردی است که محل بحث است. امیرحسین جمشیدی، مدیرکل دفتر فنی و عمرانی استانداری فارس درخصوص تفویض اختیارات مربوط به طرح ۵۷ هکتاری به استان گفت: «نظر وزیر سابق راه و شهرسازی این بود که اختلاف نظرهای مربوط به اجرای طرح در استان حل شود، به همین دلیل اعلام کردند طرحی که به تصویب مقامات استانی برسد را قبول دارند، درنهایت هم این موضوع در سفر رییسجمهور تصویب و اختیارات به استان تفویض شد.».
اما از نظر معاون اسبق وزارت راه و شهرسازی این تفویض اختیار توجیه قانونی ندارد. پیروز حناچی، دبیر اسبق شورای عالی معماری و شهرسازی در گفتوگویی که هفته گذشته با ایسنا داشت اعلام کرده است: «تفویض اختیار درباره بافتهایی مثل شیراز به استانها و مقامات محلی اساسا غیرقانونی است.
براساس قانون وظایف شورای عالی شهرسازی قابل تفویض نیست. اگر وزیر راه و شهرسازی چنین دستوری را امضا کرده است، باید بداند که قانونگذار این اختیار را به وزیر نداده که از طرف اعضای شورای عالی شهرسازی تصمیمگیری کند؛ چراکه طبق قانون شورای عالی معماری و شهرسازی درباره قوانین و ضوابط شهرسازی، بالاترین مرجع تصویب است و وظایف آن قابل تفویض نیست. مواردی هم که تفویض اختیار شده موجب مفسده است.»
مجموع اظهارات مسوولان در هفتههای اخیر و بیان برخی مسائل باعث شد تا برخی فعالان میراث فرهنگی ضمن طرح این سوال که اگر به گفته متولیان و مسوولان اجرایی طرح توسعه حرم، قرار بر تخریب نیست، چه نیازی به تملک بناها در این محدوده وجود دارد؟ خواستار انتشار رسمی اطلاعاتی از قبیل فهرست بناهای تملک شده در بافت تاریخی شیراز و همچنین عناوین طرحهای مطالعاتی و غیرمصوب مرتبط با ۳۶۰ هکتار بافت تاریخی این شهر، ازسوی وزارت راه و شهرسازی و شهرداری شیراز شوند.
مطالبهای که بارها مطرح شده و همواره مورد بیتوجهی متولیان قرار گرفته و پاسخی به آن داده نشده است. آنطور که محمدمهدی کلانتری میگوید: «وقتی این اسناد را منتشر کردم یکی از مسوولان استانی به من گفت شما چطور به این سند دسترسی پیدا کردید و آن را منتشر کردید، این اسناد محرمانه هستند.» به گفته محسن اکبرزاده، معاون پژوهشی پژوهشکده ثامن: «جزییات و نقشه طرحهای مربوط به بافت تاریخی شیراز به صورت رسمی منتشر نشده است، همه اطلاعات به صورت غیررسمی به دست کسانی که پیگیر این موضوع هستند رسیده است.»
جمشیدی این سخن اکبرزاده را در برنامه ثریا تکذیب کرده و گفت: «طبق دستور استاندار چند سال است که کلیه مصوبات ماده ۵ در سایت دفتر فنی استانداری بارگذاری میشود، مصوبه مورد اشاره هم در همین سایت در دسترس است.»، اما پاسخ اکبرزاده این بود که «از معاون عمرانی استاندار فارس، خواهش کردیم که جزییات مربوط به طرحها را دراختیار ما بگذارند، اما گفتند در وقت مقتضی منتشر خواهد شد. ما از ایشان قول گرفتیم که این هفته طرحی را که مصوبه دارد و ملاک تملک است را منتشر کنند. اما ایشان به ما قول داد که در وقت مقتضی منتشر خواهیم کرد.»
درحالی که اسناد و مدارک موجود و مصوب، از طرح توسعه حرم و پیگیری مجدانه طرح ۵۷ هکتاری خبر میدهند، علیرضا صحراییان، معاون توسعه و مدیریت منابع آستان مقدس حضرت شاهچراغ، در برنامه ثریا ضمن تکذیب آن، تاکید کرد: «توسعهای که حرم شاهچراغ قرار است انجام دهد، ارتباطی با بافت تاریخی ندارد و این توسعه در حریم املاک آستان انجام میشود.»
او به توسعه موزه آستان اشاره کرده و گفت قصد آستان توسعه این موزه و دارالشفای حضرت در بناهای موجود در محدوده فعلی آستان است. صحراییان به خانههای تاریخی اطراف صحن جدید که مرمت شدهاند هم اشاره کرد و ضمن تکذیب توسعه صحنها و قبرفروشیها گفت: «در فاصله بین دو حرم کاربریهایی تعریف شده و قرار است این محدوده تبدیل به پایلوت گردشگری مذهبی در کشور شود، البته با حفظ بناهای ارزشمند تاریخی و ملی ثبت شده.»
او همچنین تاکید کرد: «آستان شاهچراغ نه مجری طرح است نه در مقام تصویب حاضر است و نه به کسی فشار میآورد که بخواهد کاری را انجام دهد.» اظهارات معاون توسعه و مدیریت منابع آستان مقدس حضرت شاهچراغ درحالی بیان میشود که بسیاری از مردم منطقه تاریخی شیراز نامههایی در دست دارند که براساس آن باید تا تاریخ مشخصی برای واگذاری املاک خود به نماینده وزارت راه و شهرسازی مراجعه کنند که آدرس دفتر این نماینده از قضا در محدوده حرم شاهچراغ است.
غلامحسین معماریان، استاد معماری دانشگاه علم و صنعت که سالهاست به عنوان فعال حوزه میراث فرهنگی، پیگیر موضوع تخریب بافتهای تاریخی در شیراز و شهرهای دیگر است، معتقد است اگر در مقابل تخریبهای شیراز سکوت شود، این رویه به دیگر شهرها هم سرایت میکند. او در یک سال اخیر بارها نامههایی به مسوولان استانی و وزرای مربوطه نوشته و در مورد عواقب تخریبها در بافت تاریخی شیراز و اتفاقاتی که پشت پرده آنها در حال وقوع است هشدار داده است.
معماریان ضمن اشاره به اظهارات مطرح شده از سوی مسوولان حاضر در برنامه ثریا میگوید: «اعلام میکنند که آستان شاهچراغ سودی از اجرای این طرح نمیبرد، اما اینکه این ادعا چقدر درست است، جای بحث دارد، چراکه گویا در طرح بینالحرمین اول، در اواخر دهه هفتاد قرار بود بخشی هم به شاهچراغ تعلق گیرد، اما شهرداری و شرکت سرمایهگذار زیر بار نرفتند. اگر نه بهترین فضا برای گسترش حرم همان محدوده بود. اما تفکر سوداگری باعث شد این محدوده سالها به حال خود رها شود و چیزی به شاهچراغ اضافه نشد.»
او ضمن طرح این سوال که «بالاخره متولی این طرح کیست؟ اگر شاهچراغ نیست، اگر اداره راه و شهرسازی نیست، اگر شهرداری نیست، اگر میراث نیست، پس کیست؟ کارفرما کیست؟ چه کسی پشت این طرحهاست؟» به نقش میراث فرهنگی در این اتفاقات پرداخته و «خط میراث» که در یکی از نقشههای ارایه شده از سوی پژوهشگاه میراث فرهنگی ترسیم شده را یک معضل بزرگ در تاریخ فعالیت میراث فرهنگی میداند و معتقد است: «میراث به کسانی که میخواهند طرح توسعه انجام بدهند، خط میدهد. این در حوزه فعالیت میراث فرهنگی معنا ندارد، ضمن اینکه نمیتوانیم یک خط روی نقشه بافت تاریخی بکشیم و بگوییم بالای این خط را مرمت کنید پایین را مرمت نکنید.
اصولا ترسیم خط معنا ندارد، محدوده است که معنا دارد. حفظ آثار و بناهای با ارزش در تمام بافت باید اتفاق بیفتد، ما یک محدوده بافت تاریخی داریم و در این محدوده باید بناها هم حفظ شود. اما این خط چیز دیگری میگوید. میراث فرهنگی در این خط گفته است میتوانید بناهای واجد ارزش را حفظ کنید، اما دستتان باز است که اگر لازم بود جاهای دیگر تخریب کنید. این نگاه خطرناک است. ما اعتقادمان این است که بافت تاریخی به معنای بافت است، بخشی از بافت، خانهها هستند، بخش دیگر شامل مسجد و مدرسه و بازار و بازارچه و کوچه است و تمام اینها در کنار هم معنا پیدا میکنند و باید حفظ شوند.»
معماریان با اشاره به سخنان محسن اکبرزاده، معاون پژوهشی پژوهشکده ثامن در این برنامه، درخصوص اینکه مجریان این طرح در سیستم دولتی و حاکمیتی نبوده و خارج از آن هستند، میگوید: «درست است که در سیستم دولتی حضور ندارند، اما نیاز به عوامل اجرایی دارند که در مواردی این عامل اجرایی گاهی راه و شهرسازی است، گاهی شهرداری، در مواقعی اوقاف و حتی میراث فرهنگی. در مورد شیراز شاهد بودیم که وزارت میراث با خطی که ترسیم کرد به نوعی با حامیان تخریب همکاری کرد.»
معماریان در ادامه سخنانش به لزوم شفاف شدن فعالیت نهادها در بافت تاریخی شیراز اشاره کرده و میگوید: «ما در شرایط فعلی یک خواسته داریم و آن هم اینکه وزارت راه و شهرسازی و شهرداری شیراز، فهرست بناهای تملک شده در بافت تاریخی و طرحهای مطالعاتی و مصوب در این ۳۶۰ هکتار را اعلام کنند. علاوه بر اینها میراث فرهنگی هم که اعلام میکند قصد حفاظت دارد، برنامه حفاظت خود را برای پلاک به پلاک و کوچه به کوچه بافت تاریخی شیراز اعلام کند. البته همانطور که آقای اکبرزاده هم در برنامه ثریا گفتند، ما سالهاست که این موارد را مطالبه میکنیم، اما به آن توجهی نمیشود.»
معماریان به طرحهایی اشاره میکند که در جریان است و اجرای هر کدام میتواند بخشی از بافت تاریخی را تخریب کند: «طرح دیگری به راه و شهرسازی اعلام شده، برای گسترش حرم سیدعلاءالدین حسین در شرق شاهچراغ، اگر این طرح اجرا شود، بخشی از بافت پیرامون را تخریب میکند. این طرحها ادامه دارند و ما نگران این هستیم که این عقبنشینیهای ظاهری موقت باشد، فقط با این هدف که سر و صداها بخوابد تا بعد کارها از سر گرفته شود.»
معماریان با بیان اینکه اسناد و شواهد نشان میدهد راه و شهرسازی کارفرمای اصلی این طرح است، میگوید: «من مدرک خاصی ندارم که بگویم شهرداری پشت این کارهاست، اما مدارکی داریم که میگوید راه و شهرسازی به اهالی محدوده زیر و بالای خط تخریب نامه داده که خانههایشان را واگذار کنند. زمانی هم که میخواستند خیابان ۹ دی را احداث کنند، در دو نوبت در روزنامه آگهی داده که افرادی که منازلشان در این محدوده است باید بناها را واگذار کنند.»
استاد دانشگاه علم و صنعت با تاکید بر اینکه مجریان این طرحها برای ۳۶۰ هکتار بافت تاریخی برنامه دارند، میگوید: «طرحهایی دارند از دروازه قرآن تا دروازه کازرون از شمال تا جنوب شیراز و از سید علاءالدین حسین در شرق تا سیدتاجالدین غریب که غرب شیراز است. آقای اکبرزاده هم در برنامه تلویزیونی اعلام کردند که این طرحها وجود دارد، مطالعات آن انجام و تایید شده و قراردادهایی منعقد کردهاند. هر چند آقای صحراییان این موضوع را تکذیب کردند، اما اگر طرحی وجود نداشته باشد که مشاور اعلام نمیکند روی طرح کار کرده است. باید بپذیریم که چنین طرحهایی وجود دارد، اما کتمان میشود.» به گفته محمدمهدی کلانتری، پژوهشگر مرمت بناها و بافتهای تاریخی در بافت تاریخی شیراز ۴۱۰ اثر ثبتی، ۲ هزار اثر واجد ارزش قرار دارد.
کلانتری در برنامه ثریا با مرور طرحهایی که در چند دهه اخیر در بافت تاریخی شیراز اجرا شده و تاکید کرد برخی از تخریبها درحالی صورت گرفته که اصلا طرح مصوب نداشتند و در ادامه به گستردهترین حجم تخریبها در سالهای اخیر اشاره کرده و گفت: «در سالهای ۷۴ تا ۷۶ به یکباره ۸ هکتار از بافت تاریخی تحت عنوان طرح بینالحرمین با خاک یکسان شد، اما این مساحت به محدوده حرم اضافه نشد، بلکه به پاساژ، هتل، شورای شهر، دفتر نمایندگان مجلس تبدیل شد. محدودهای که در این طرح تخریب شد ۱۱ سال هیچ طرحی نداشت و رها شده بود. کسانی که این تخلف را انجام دادند در حال حاضر در سمتهای دیگر مشغول هستند و بخشهای دیگری را تملک میکنند.»
وزارت میراث فرهنگی در چند هفته اخیر بارها بر ممانعت از تخریب بناهای ارزشمند تاکید کرده است، موضوعی که معاون میراث فرهنگی بودجه موردنیاز برای آن را ۱۳ هزار میلیارد تومان اعلام کرده است. علی دارابی معاون میراث فرهنگی کشور هفته گذشته در مورد اخبار مربوط به بافت تاریخی شیراز ضمن اعلام اینکه همه چیز براساس اشراف میراث فرهنگی و طبق قانون در حال انجام است، گفت: «ما برای تملک خانههای تاریخی شیراز به ۸ هزار میلیارد و برای مرمت آنها به ۵ هزار میلیارد تومان نیاز داریم.»
قائممقام وزارت میراث فرهنگی درحالی نیاز به بودجه ۸ هزار میلیارد تومانی را برای تملک خانههای تاریخی شیراز مطرح کرده است که ابتدای بهمن ماه امسال در اینستاگرام خود در متن گلایهآمیزی که درخصوص بودجه حوزه میراث فرهنگی منتشر کرده بود، آورده است: «در حال حاضر ۸ هزار میلیارد تومان برای تملک بناها، هزار میلیارد تومان برای بافتهای تاریخی یزد جهت مرمت و آسیبهای سیل، ۵ هزار میلیارد تومان بابت مرمت آثار تاریخی که ۲ هزار میلیارد تومان آن بدهی معوقه است [نیاز داریم].»
با این تفاسیر مشخص نیست ۱۳ هزار میلیارد تومانی که دارابی اعلام کرده برای نجات بافت تاریخی شیراز موردنیاز است تا چه حد مبتنی بر محاسبات کارشناسی است، چرا دقیقا همان ارقامی که ماه گذشته برای تملک و مرمت بناهای تاریخی کل کشور در متن اینستاگرامی او اعلام شده را به عنوان بودجه موردنیاز برای شیراز مطرح کرده است؟ براساس گزارشی که مرکز پژوهشهای مجلس درخصوص بودجه سال ۱۴۰۲ این وزارتخانه منتشر کرده است: «وزارت میراث فرهنگی همچنان بدون مشخص شدن وضعیت قانون اهداف و وظایف، راهبری میشود. بودجه در این وضعیت براساس شرایطی تهیه و بررسی میشود که وزارتخانه در قالب سازمان سابق میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی فعالیت داشته است.»
در ادامه این گزارش آمده است شرح وظایف این وزارتخانه باید حداکثر ظرف یک سال برای تصویب به مجلس ارایه میشد که تاکنون -از مرداد ۱۳۹۸ تا امروز- این اتفاق نیفتاده است. فارغ از چالش همیشگی بودجه در ساختار این وزارتخانه -که حتی با افزایش حدود ۴۳ درصدی بودجه آن نسبت به سال گذشته هم رضایت مدیران جلب نشده- در رویکرد این وزارتخانه تنها تاکید بر حفظ تک بناهای ارزشمند است و نشانی از تلاش برای حفظ هویت بافت تاریخی به معنای مجموعهای در هم تنیده وجود ندارد. موضوعی که دغدغههای فعالان میراث فرهنگی درخصوص حفظ هویت و تاریخ در شهری با قدمت و اهمیت شیراز را به حفظ چند تک بنای ارزشمند تقلیل میدهد، بخشی از افکار عمومی را به حفظ برخی بناها دلخوش میکند و از سویی مجریان طرح توسعه را هم راضی نگه میدارد.
به گفته معماریان «نجات بناهای ارزشمند به معنای نجات بافت تاریخی نیست. بافت، مجموعهای از اجزاست که کنار هم چیده میشود. اگر بخواهیم یک نگاه کلنگر داشته باشیم، همه اینها با هم معنا پیدا میکنند و کارکرد دارند. نمیتوانیم بگوییم ما خانه را حفظ کنیم بدون اینکه کوچه کنارش باشد.» شاید توجه به این امر باعث شود وزارت میراث فرهنگی در موضوع تخریبهای بافت تاریخی شیراز، با اعلام اینکه «بناهای ارزشمند حفظ خواهد شد» یا «بناهای ثبت ملی تخریب نخواهد شد» از خود سلب مسوولیت نکند و، چون به خلوت میرود برای مجریان طرح تخریب بافت تاریخی، خط تخریب ترسیم نکند.
«اینجا پاتوق معتادان شده» این جمله در بسیاری از شهرهای کشور و به طور متمرکز در بافتهای تاریخی بهکرات شنیده میشود، اما چرا یک بافت ارزشمند بعد از مدتی تبدیل به پاتوق معتادان میشود؟ چرا این الگو در تمام شهرهای کشور تکرار میشود و بهانهای به دست شهرداریها میدهد تا به تخریبهای گسترده در مقاطع مختلف دست بزنند.
ناراضی کردن اهالی محل از حضور افراد ناهنجار در منطقه محل زندگیشان، امن شدن محله برای بزهکاران و نا امن شدن آن برای اهالی، تخریبهای دورهای با ترفندهایی مثل تخریب از داخل بنا، تحمیل رطوبت به پی بنا، بروز آتشسوزیهای عمدی و روشهای دیگر همه مواردی است که در روند تدریجی تخریب عامدانه بافت تاریخی بسیاری از شهرها شاهد آن هستیم.
غلامحسین معماریان در این زمینه به پژوهشی که انجام داده، اشاره میکند: «مطالعهای درباره بافت تاریخی کرمان انجام دادیم که در آن نسبت خلوتی یک منطقه را با جرمخیزی بررسی کردیم و به این نتیجه رسیدیم که هرقدر محیط خلوتتر باشد و کنترل مردم و اهالی بر آن کاهش پیدا کند، بروز جرم در آن منطقه بیشتر میشود.
تبدیل کردن بخشهایی از محله به خرابه و زمینهای خالی، امنیت آن را کاهش میدهد و به مرور آن منطقه دیگر محل مناسبی برای زندگی نخواهد بود. باید بگویم این نگاه و طی شدن این روند تعمدی است. در چنین شرایطی اصلا محدوده احیا نمیشود و ناگزیر به تخریب هستند. وقتی خانههای اطراف یک بنای ارزشمند و مسکونی تخریب شود، چطور میتوان به آن محدوده زندگی بخشید؟»
پیروز حناچی نیز در گفتگو با ایسنا به همین روند اشاره کرده و گفته است: «در جریان طرحهای توسعه حرم شاهچراغ قبل و بعد از انقلاب، دهها هکتار صاف و کفپر شده یا بناهای دیگر ساخته یا به شکل خرابه رها شده است. اگر از مدیران محلی بپرسید چرا این کار را با بافت میکنید، جواب میدهند این بناها و بافت، لانه معتادان و بزهکاران شده است.
اگر این بناها، محل اتراق معتادان شده، ایراد از در و دیوار است یا ایراد از شیوه مدیریت ما است؟ قطعا ایراد از سیاستی است که منجر به این شده که فقر فراگیرتر شود. راهحل آن هم پاک کردن صورت مساله نیست، اتفاقا راهحل آن برعکس است. شیراز یکی از شهرهای قدیمی ایران است و محلههای تاریخی بسیاری دارد که برخی از آنها استثنایی هستند، قبل از انقلاب شیراز را با ونیز مقایسه میکردند. ارزش این شهر و اهمیت بافت آن قابل مقایسه با ونیز بوده است، نباید با کجسلیقگی یا لجبازی به تخریب بیشتر این شهر دامن بزنیم.»
محسن اکبرزاده، معاون پژوهشی پژوهشکده ثامن نیز در برنامه ثریا از پدیده «اعیانسازی» یاد کرده و درخصوص اقداماتی که به مرور زمان با نگاه سوداسالارانه منجر به تخریبهای گسترده در بافت تاریخی میشوند، به تجربه مشابه در مشهد اشاره کرد. او با اشاره به اینکه دولت در طرحهای پیشین در بافت ۳۶۰ هکتاری اطراف حرم حضرت رضا ۱۴۵۰ پلاک تملک کرده، گفت: «چه میشود که دولت به یکباره تبدیل به بزرگترین زمیندار اطراف حرم میشود؟ آیا این یک اراده دولتی بوده؟ خیر. ضابطهای وجود دارد که مشابه اتفاقی است که الان پیاده نظام دلالی در بافت تاریخی شیراز اجرا میکند.
شهرداری و وزارت راه و شهرسازی به طور مستقل بخشهایی را تملک میکنند و برای تسهیل کار امور را به کارگزارانی برونسپاری میکنند که در ازای هر بنایی که تملک کنند سودی دریافت میکنند. با ورود این کارگزاران است که به صورت غیررسمی عرصه بر ساکنان محدوده بافت تنگ میشود. در مشهد در ابتدا نانواییها تملک میشد. مردم محل نمیتوانستند نان بخرند. مراکز ارایه خدمات تملک میشد. مدرسه تملک میشد مردم نمیتوانستند فرزندشان را به مدرسه بفرستند و به طور کلی شبکه زیستی پشتیبان سکونت حذف میشد.
از طرفی تملکها عامدانه به شکلی شلخته و پراکنده اتفاق میافتاد. تملک پراکنده چطور عمل میکند؟ کسی که خانه مناسبی دارد، میبیند پلاکهای اطراف خانهاش تخریب شده، محله نانوایی ندارد، در تخریبهایی که صورت میگیرد، بافت از شکل زیستی خارج میشود.
در نتیجه این فرد هم به اجبار محله را ترک میکند. یا اعلام میکنند که این بافت پاتوق معتادان شده، ناامن است و... تمام فرآیندها یک فرآیند آزاردهنده است که اشکال مختلف آن در دنیا بررسی شده و با عنوان «اعیانسازی» از آن یاد میشود. یک رفتار سوداگرانه که در آن جامعه تضعیف شده را مثل گوشت قربانی از بین میبرند تا منافعشان تامین شود. این یک حقیقت است که هیچ طرح توسعه شهری وجود ندارد مگر آنکه برنده و بازنده داشته باشد. در طرحهای توسعهای مشهد هم تنها دو دسته سود بردند؛ پیمانکاران و کارگزاران تملک. به عبارتی باید بگوییم همه کشور میبازد تا عدهای ببرند.» با وجود واکنشهای بسیار در مورد وضعیت بافت تاریخی شیراز و بیان ابعاد مختلف آن، هنوز ابهامات و ناگفتههای بسیاری در این زمینه وجود دارد.