رضایی: دخالت اخیر غربیها اوج یاس و ناامیدی آنها رانشان میدهد که چنین دست به اقدامات شتابزده، علنی و سخیف زدهاند.
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت: موافقت رهبر انقلاب با عفو محکومان و متهمان اغتشاشات نشاندهنده حساسیت فوقالعاده رهبر انقلاب نسبت به جان و مال و آبروی مردم است.
با توجه به فرارسیدن سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی با محسن رضایی عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و معاون اقتصادی رییس جمهور گفتوگو کردیم که مشروح آن در ادامه آمده است:
در چهل و چهارمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی هستیم، اینکه علیرغم همه تلاشها و دشمنیها امروز مردم ما چهل و چهارمین سالگرد انقلابشان را جشن میگیرند، چه پیامی برای دشمنان دارد؟
بله. امسال ۱۳۰ اُمین سال نهضت اسلامی را به همراه ۴۴ اُمین سال انقلاب اسلامی جشن میگیریم. نهضت اسلامی در این ۱۳۰ سال بدون وقفه و خستگی ناپذیر مسیر خود را از پیچ و خمهای حوادث مهمی چون کودتا و جنگ و استبداد با مقاومت و فداکاریهای بزرگ در جنبش تنباکو، نهضت مشروطه، نهضت ملی شدن صنعت نفت و ۱۵ خرداد طی کرد و در نهایت آخرین رویداد این نهضت انقلاب اسلامی در ۲۲ بهمن بود.
این سابقه تاریخی ثبات قدم ملت ایران در راهی بزرگ را نشان میدهد که با کودتاهای رضاخانها و زاهدیها و جنگها خللی در آن ایجاد نشد؛ لذا ما باید در سالگرد پیروزی انقلاب از این نهضت تاریخی یاد کنیم.
غربزدهها و غربیها اگر این نهضت تاریخی را پیش روی خود بگذارند باید از درگیری با ملت ایران ناامید شوند و بگذارند ایران راه خود را پیش رود.
رهبر انقلاب اخیرا به مناسبت میلاد حضرت علی(ع) و همچنین سالگرد پیروزی انقلاب، با عفو تعداد زیادی از اغتشاشگران بازداشت شده و محکومین امنیتی موافقت کردند؛ در میان افرادی که آزاد شدند کسانی بودند که حتی علیه رهبر انقلاب و نظام شعار داده بودند و دیوارنویسی کرده بودند، تحلیل شما درباره این اتفاق چیست؟
در بین مسئولین کشور از ابتدا تا کنون پس از حضرت امام هیچ شخصی مهربانتر و دلسوزتر از حضرت آقا نسبت به مردم نمیشناسم. ایشان نسبت به جان و مال مردم ارزش فوقالعادهای قائل هستند و حتی در زمان جنگ روی تعداد شهدا و مجروحین بسیار حساس بودند و بارها اشک رهبری برای یتیمان و محرومین را دیده ام.
حضرت آقا در جریان مبارزه با داعش هم روی محدودیت حضور نیروهای ایرانی در خارج از کشور تاکید داشتند و همچنین در موضوع حادثه سیستان و بلوچستان به محض اینکه از تخلفات مطلع شدند بلافاصله عکس العمل نشان دادند.
عفو اخیر که بخشی از مشمولان آن از محکومان اغتشاشات و بخش عمده آن دیگر متهمان بودند، با معیارهایی انجام شده است و این نشاندهنده حساسیت فوقالعاده رهبر انقلاب نسبت به جان و مال و آبروی مردم است.
در دی ماه سال جاری شاهد اعتراضات پراکندهای بودیم که با توطئه دشمنان نظام، این اعتراضات به اغتشاش کشیده شد و موجب شد تا صحنه های ناراحت کننده ای رقم بخورد، به نظر شما چه مسئله ای موجب شد تا این اغتشاشات رقم بخورد و چه باید کرد تا شاهد اتفاقات مشابه نباشیم، دشمنان نتوانند از بستر مطالبات مردم سواستفاده کنند؟
مطالبه گری روی دوم دموکراسی است و در دموکراسی حقیقی هم مشارکت و هم مطالبهگری به جد دیده میشود؛ منتها تفاوت کشور ما با دیگر کشورها این است که در دموکراسیهای دیگر مانند فرانسه یا آمریکا، سایر کشورهای خارجی دخالت و مردم آنجا را در اعتراضات تشویق به اغتشاش نمی کنند.
مثلا روسها یا آمریکاییها در اعتراضات جلیقه زردهای فرانسه دخالت نمیکنند؛ شبکههای تبلیغاتی گسترده درست نمیکنند و صبح تا شب در رسانههایشان آنها را تشویق به اغتشاش نمی کنند. برخی اوقات در رابطه با اعتراضات در چین وهنگ گنگ پوشش رسانهای دادند و دخالتهایی میکنند.
اما در مورد ایران از اول انقلاب آمریکا و انگلیس و اروپا در مطالبهگری مردم دخالت تحریکآمیز میکنند و گروهی از مردم را به انحراف، درگیری و اغتشاش تشویق می کنند.
اگر این دخالتها صورت نگیرد اغتشاش بوجود نمیآید. مردم خواستهشان را میگویند و نظام با آنها گفت و گو میکند و به توافق و نتیجه میرسند و این مطالبه گری مردم از مسولان پایه های مردمسالاری در ایران را تقویت میکند؛ اما غرب و آمریکا نمیخواهند دموکراسی در ایران تقویت شود و دخالت آمریکا در حوادث اخیر نشان داد اینها نه طرفدار دموکراسی و نه طرفدار آزادیند. حمایت انها از منافقین و تجزیه طلبان و جنایاتی که صورت گرفت سند این ادعاست.
اساسا این انقلاب برای مشارکت مردم در سرنوشت خود و شنیده شدن صدای آنها و مطالبه گری از حکمرانان به وقوع پیوست و این افتخار جمهور اسلامی بوده و است؛ اما مشکل دخالت تجاوزگرایانه غربیهاست که مطالبهگری مردم را منحرف میکنند.
در حوادث اخیر غرب و رسانههای معاند به نسبت گذشته بسیار واضح و علنی بازی کردند و حتی به اغتشاشگران برای ایجاد ناآرامی، آسیب زدن به نیروهای امنیتی و تخریب اموال عمومی آموزش میدادند؛ نظر شما در این مورد چیست و اساسا چرا این رسانهها پرده را کنار زده و برخلاف آنچه تا کنون درباره استقلال خود ادعا داشتند، عمل کردند؟
دخالت اخیر غربیها اوج یاس و ناامیدی آنها رانشان میدهد که چنین دست به اقدامات شتابزده، علنی و سخیف زدهاند.
اینکه آنها به صراحت از کسانی که مردم، بسیجیها و نیرویهای انتظامی را شهید کرده اند دفاع میکنند با ادعای خودشان هم در تعارض است.
از طرف دیگر غربیها آخرین تیرهایشان را امتحان کردند تا شاید به نتیجه برسند.حالا آنها اگر سیاست داشته باشند دیگر نباید ملت ایران را برای چندمین بار آزمایش کنند و بهتر است یک عقب نشینی واضح و صریح در مقابل ایران نشان دهند.
البته ممکن است دوباره تحرکاتی داشته باشند. ولی موفق نمی شوند چون مردم با آنها همراهی نمیکنند.
سکوت برخی خواص در حوادث اخیر به دلیل عدم درک آنها از پایبندی و تعهد مردم نسبت به انقلاب است
در اتفاقات اخیر شاهد سکوت بعضی خواص بودیم و برخی هم آنطور که باید از نظام دفاع نمیکردند؛ تحلیل شما در این باره چیست؟
از ابتدای انقلاب تا کنون این مسائل بوده است؛ برخی در حوادثی پیشرو بوده اند و در حوادث بعد عقب افتادند. این بخاطر عدم درک برخی دولتمردان و سیاستمداران از پایبندی و تعهد مردم نسبت به انقلاب و این مسیر است. مردم ایران سرمایهگذاری عظیمی برای انقلاب کردهاند و به این سادگی دست از انقلاب بر نمیدارند و همه در ۲۲ بهمن شاهد حضور میلیونی مردم خواهیم بود.
۲۲ بهمن امسال تفاوتی با سالهای قبل دارد. مردم در راهپیمایی امسال هم جواب اسرائیل و هم جواب بعضی از همسایههای شمالی را میدهند و هم نشان میدهند که با وجود برخی اختلافات و مطالبات، همه بر سر اصل انقلاب و جمهوری اسلامی اتفاق نظر دارند.
در روزهای گذشته برخی افراد سعی کردند بر خاکستر فتنه خاموش شده دی ماه بدمند، در همین راستا هم می بینیم یکی از سران فتنه در بیانیهای خواستار تدوین قانون اساسی جدید برای ایران می شود و برخی از جریانها هم از آن حمایت میکنند؛ نظر شما چیست؟
قانون اساسی بسیار مترقیانه است؛ خودش هم شیوه اصلاح در آنرا مشخص کرده ولی مشکل عدم اجرای کامل همه اصول قانون اساسی است.
اخیرا به آقای رییس جمهور پیشنهاد دادم که ایشان به عنوان مجری قانون اساسی بخشهای پیاده نشده قانون اساسی را پیاده کنند. مثلا ما در قانون اساسی دو نوع مردم سالاری داریم. یکی مردم سالاری سیاسی که مربوط به انتخاب مسئولان سیاسی توسط مردم است و دیگری فصل هفتم قانون اساسی از اصل ۱۰۰ تا ۱۰۷ است که من نام آن را مردم سالاری اجتماعی گذاشتهام.
این فصل، دولت و شوراها را برای سرعت دادن به پیشرفت کشور ملزم به مشارکت دادن مردم در همه ابعاد فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی، ورزشی و عمرانی میکند.
اکنون فقط حدود ٣٠تا٤٠ درصد این اصول و آن هم در قالب شهرداریها اجرا شده است؛ در حالیکه این فصل بسیار فراتر از شهرداریهاست و در همه حوزهها باید اجرا شود؛ حتی در مسأله امر به معروف و نهی از منکر.