bato-adv
کد خبر: ۶۰۷۲۸۵

چرا باید برجام را احیا کرد؟

چرا باید برجام را احیا کرد؟
برجام از همان ابتدا موضوعی فراتر از یک موضوع اقتصادی برای ایران بود. هرچند که بر جنبه اقتصادی آن تاکید بیشتری شد. شاید لازم باشد برخی از مخالفان و منتقدان از لنز دیگری به ماجرای برجام نگاه کنند و تصور نکنند که قرار بود برجام همه مشکلات اقتصادی ایران را حل کند. نخستین و مهم‌ترین حسن برجام این بود که موضوع ایران را از امنیتی بودن خارج کرد. امروز نیز احیای برجام همین سود را خواهد داشت.
تاریخ انتشار: ۰۸:۳۰ - ۱۷ بهمن ۱۴۰۱

زمستان ۱۳۹۸ برابر با ژانویه ۲۰۲۱ که جو بایدن در جامه چهل‌وششمین رییس‌جمهور ایالات متحده پا به کاخ سفید گذاشت کمتر کسی تصور می‌کرد که دو سال بعد در زمستان ۱۴۰۱ برابر با ژانویه ۲۰۲۳، توافق هسته‌ای میان ایران و ترکیب اولیه ۱+۵ (چین، روسیه، بریتانیا، فرانسه، ایالات متحده و آلمان) نه تنها هنوز احیا نشده که شمارش معکوس برای پایان آن آغاز هم شده باشد.

به گزارش اعتماد، جو بایدن که در زمان حصول توافق برجام در دولت باراک اوباما نقش معاون او را برعهده داشت در طول کمپین انتخاباتی و جدال با رقیب جمهوری‌خواه، بار‌ها و بار‌ها دونالد ترامپ را به دلیل خروج از توافق هسته‌ای با ایران مورد شماتت قرار داد و تاکید کرد که در صورت پیروزی و راهیابی به کاخ سفید، ایالات متحده را به جمع اعضای برجام بازمی‌گرداند.

درباره آنچه در این دو سال در تهران و واشنگتن به علاوه پایتخت‌های سایر کشور‌های عضو برجام گذشت که عملا به طولانی شدن اغمای برجام منتهی شد بسیار گفته و نوشته شده، اما امروز مهم‌ترین پرسش این است که آیا احیای برجام قریب به ۵ سال پس از روزی که امریکا از آن خارج شد برای ایران و اعضای اولیه توافق مقرون به صرفه خواهد بود؟ البته پیش‌شرط پاسخ به این پرسش، پذیرش ممکن بودن احیای توافق هسته‌ای در شرایط این روز‌های ایران و جامعه جهانی است.

به فرض آنکه ایران، ۱+۴ و ایالات متحده بتوانند از همه موانع برجامی و غیر برجامی که این روز‌ها مقابل احیای توافق قد علم کرده عبور کنند آیا دو طرف می‌توانند ادعا کنند عایدی آن‌ها از احیای برجام برابر با داده و ستانده‌هایی است که در سال ۲۰۱۵ هرکدام در دست داشته و با آن‌ها از وین به پایتخت‌های‌شان بازگشتند؟

در پرونده هسته‌ای ایران از ابتدای شکل‌گیری دو حوزه سیاسی- امنیتی و اقتصادی درهم تنیده شده است. هرچند که اعضای دایم شورای امنیت به عنوان محور اصلی مقابل ایران نخستین تکه‌های این پازل را بر مبنای نگرانی از کمیت و کیفیت برنامه هسته‌ای ایران چیدند، اما در ۲۰ سال گذشته مجموع واکنش‌های جامعه جهانی به این برنامه و مذاکرات گاه و بیگاه عملا به گرفتار شدن ایران در پازلی منتهی شد که ابتدا پرونده ایران را در سطح بین‌المللی امنیتی کرد و سپس با تهدیدی برای صلح و امنیت بین‌الملل خواندن ایران، مقدمات تحریم همه‌جانبه اقتصادی ایران را فراهم کرد.

بر همین اساس زمانی که ایران و ۱+۵ در سال ۱۳۹۲ بر سر مذاکره تا حل‌وفصل این پرونده توافق کردند اراده سیاسی تمام طرف‌ها متمرکز بر پایان دادن به بحرانی امنیتی در مرحله نخست بود که در سایه آن هم تحریم‌های هسته‌ای ایران برطرف خواهند شد و هم به دغدغه غرب درباره برنامه هسته‌ای ایران با تعریف مکانیسمی شامل نظارت‌های پیشرفته پاسخ داده خواهد شد.

نکته قابل توجه دیگر این بود که هرچند ایران و ۱+۵ وقت، به درستی تصمیم گرفتند در پشت در‌های بسته اتاق مذاکرات فقط درباره دو موضوع مرتبط رفع تحریم در ازای شفاف‌سازی درباره برنامه هسته‌ای ایران سخن بگویند، اما این درک مشترک در هیات‌های مذاکره‌کننده همه کشور‌ها وجود داشت که رسیدن به فرمولی برای حل‌وفصل اختلاف درباره پرونده هسته‌ای می‌تواند خان اول از هفت خانی باشد که هرچند با عادی‌سازی روابط سیاسی- اقتصادی ایران با جامعه جهانی آغاز می‌شود، اما می‌تواند به همکاری‌های جامع‌تر ایران به عنوان بازیگری مطرح در منطقه با جامعه جهانی به منظور حل‌وفصل پرونده‌های دردسرساز منطقه‌ای تبدیل شود.

نشانه‌های این درک مشترک را هم می‌توان در حضور ایران در مذاکرات بین‌المللی برای کمک به حل‌و‌فصل بحران سوریه یا شکل‌گیری روند آستانه با حضور ایران، روسیه، ترکیه و سوریه و فراتر از آن مذاکرات میان ایران با سه کشور اروپایی به منظور پایان دادن به بحران در یمن مشاهده کرد.

با چنین مقدمه‌ای امروز که درصدد بررسی سود و زبان احیای برجام هستیم باید این مسائل را از دو منظر سیاسی - امنیتی و اقتصادی بررسی کرد. برجام در داخل و خارج ایران به خصوص در تهران و واشنگتن مخالفان جدی دارد. در داخل ایران برخی از این مخالفت‌ها ریشه در تحلیل نادرست از اوضاع اقتصاد داخلی با تمرکز بر این ادعا که ایران پیچ سخت تحریم را رد کرده و اقتصاد ایران در برابر تحریم مقاوم شده دارد و برخی هم ریشه در عدم شناخت روابط بین‌الملل و بازی قدرت در سطح جهانی دارد که به طرح ادعا‌های پرهزینه مانند زمستان سخت اروپا منتهی شد. زمستان سختی که به نظر می‌رسد سوز آن نه تنها طرف مقابل را به امتیاز دادن بیشتر به ایران وادار نکرد بلکه ریشه از خاک بیرون مانده برجام را خشک‌کرد.

بر همین اساس برخی از مخالفان برجام امروز نیز قوی‌ترین استدلالی که در چنته دارند عدم انتفاع اقتصادی ایران از احیای توافق است. سخنی که با توجه به شرایط پیش‌آمده پیرامون ایران در شش ماه اخیر چندان هم بیراه نیست، اما آیا تنها منفعت ایران از برجام را باید در ستانده‌های اقتصادی جست‌وجو کرد؟

احیای برجام در فضای فعلی ممکن نیست

یک دیپلمات سابق درباره منافع احیای برجام در این مقطع زمانی به «اعتماد» می‌گوید: «پرسش مهم‌تر و مقدماتی‌تر این است که آیا احیای برجام الان قابل دسترس است یا خیر؟ متاسفانه در فضای فعلی زمینه‌ای برای احیای برجام وجود ندارد. در حال حاضر ایران به حمایت از روسیه در جنگ اوکراین و نقض حقوق بشر در داخل متهم شده و مجموع این دو مساله وضعیت را به جایی رسانده که حتی اگر دو طرف بخواهند هم در این فضا امکان ادامه رسمی مذاکرات متوقف شده حداقل برای طرف مقابل ایران وجود ندارد. نه در اروپا و نه در امریکا کسی نمی‌تواند قدم مثبتی به نفع احیای برجام بردارد. بر همین اساس است که مقام‌های امریکایی در چندماه اخیر دایما تکرار می‌کنند که احیای برجام در دستور کار آن‌ها نیست چرا که اگر ذره‌ای از این موضع رسمی فاصله بگیرند بلافاصله تحت فشار جمهوری‌خواهان و حتی جمعیت قابل توجهی از دموکرات‌ها قرار می‌گیرند که چرا با نظامی که متحد نظامی روسیه در خارج است و در داخل نیز متهم به نقض حقوق بشر شده وارد مذاکرات احیای برجام شدید. در حال حاضر احیای برجام در این فضا کار سختی است مگر اینکه این فضا تغییر کند.»

غرب به دنبال برجام + اوکراین است

دیپلمات دیگری که سابقه حضور در سفارتخانه‌های ایران در کشور‌های اروپایی را در پرونده خود دارد نگاه بدبینانه‌تری نسبت به شانس احیای برجام دارد و با اشاره به اینکه احیای برجام از دستور کار غرب خارج شده به «اعتماد» می‌گوید: «باید بپذیریم که برجام دیگر به تنهایی برای غرب موضوعیت ندارد. توافق هسته‌ای به اتاق سی‌سی‌یو منتقل شده و تا زمانی که شرایط فعلی در سیاست‌های داخلی و خارجی ایران حاکم باشد، در همین بخش به زندگی نباتی ادامه می‌دهد. تا پیش از حمله روسیه به اوکراین، برجام اولین موضوع اصلی بین ایران و غرب بود، اما امروز کف قضیه یا حداقل مطالبه غرب از ایران برجام + اوکراین است. البته ادعای کمک پهپادی ایران به روسیه در جنگ اوکراین هم ظاهر قضیه است و باطن ماجرا این است که غربی‌ها تصور می‌کنند ایران با روسیه برای مقابله با غرب متحد شده است. در چنین شرایطی و با چنین پیش‌فرض‌هایی غرب هم برای مقابله با ایران شمشیر‌هایش را از رو بسته و وارد فاز جدیدی در تقابل با تهران شده است.

امروز «اتحاد ایران با روسیه علیه غرب» به اولویت اروپا و امریکا در مواجهه با تهران تبدیل شده و مساله احیای برجام را به یک موضوع فرعی تبدیل کرده و به حاشیه برده است. برای مجموعه غرب، امکان مقابله با «ایران بدون برجام» بسیار راحت‌تر است و می‌توانند به بهانه عدم احیای توافق از مکانیسم ماشه برای بازگرداندن قطعنامه‌های معلق‌شده شورای امنیت استفاده کرده و ایران را مجددا ذیل فصل ۷ منشور قرار دهند. کنار نشستن چین و روسیه و بسنده کردن هر دو به موضع‌گیری‌های شفاهی گاه و بیگاه در حمایت از برجام نیز در همین راستا قابل فهم است.»

بهره‌مندی اقتصادی ایران از برجام به اندازه سال ۲۰۱۵ نخواهد بود

تحولات رخ داده در شش ماه اخیر عملا به گسترش تنش بی‌سابقه میان ایران و غرب منتهی شده که در نتیجه آن، دامنه تحریم‌های تحمیل‌شده بر ایران در حوزه‌های غیرهسته‌ای بسیار وسیع‌تر از پیش شده است. مهم‌ترین مساله این است که در نتیجه این فضا ایران در منطقه خاکستری قرار داده شده که ریسک کار اقتصادی و تجاری با آن افزایش یافته و برخی از کشور‌های اروپایی دایما با انتشار پیام هشدار سفر به ایران بر فضای ناامنی ساخته‌شده پیرامون ایران می‌افزایند. همزمان بسیاری از کارشناسان معتقدند که تحریم‌های اخیر که اتفاقا به دلایل غیرهسته‌ای بر ایران تحمیل شدند عملا نهاد‌هایی را نشانه گرفته‌اند که سهم قابل توجهی در تبادل‌های تجاری و اقتصادی ایران دارند و با احیای برجام و باقی ماندن این تحریم‌ها عملا امکان انتفاع اقتصادی قابل توجه ایران از رفع تحریم وجود نخواهد داشت.

یک دیپلمات سابق با اشاره به اینکه نمی‌توان گفت احیای برجام هیچ دستاورد اقتصادی در این مقطع برای ایران نخواهد داشت به «اعتماد» می‌گوید: «طبیعتا بسیاری از انتظار‌های اقتصادی ایران از این توافق دیگر محقق نخواهد شد، اما در صورت احیای برجام، این امکان وجود دارد که فروش نفت ایران به حداکثر خود بازگردد و ایران از شر واسطه‌ها و پرداخت کمیسیون‌های سنگین رها شود. همزمان حداقل بخشی از ارتباط‌های بانکی ایران در سطح بین‌المللی دوباره به روند عادی بازمی‌گردد و بدین‌ترتیب انواع دیگر تجارت‌ها برای ایران آسان‌تر از امروز خواهد شد.»

یکی از سفرای پیشین ایران در فرانسه در پاسخ به پرسش «اعتماد» درباره فواید اقتصادی احیای برجام می‌گوید: «شکی وجود ندارد که برجام سال ۲۰۲۳ (به فرض احیا) با برجام سال ۲۰۱۵ متفاوت است. شرایط هم برای ایران و هم برای طرف‌های مقابل ایران چه در غرب و چه در شرق تغییر کرده است لذا طبیعتا بهره‌مندی اقتصادی ما کمتر از قبل خواهد بود، اما احیای برجام به لحاظ روانی حداقل یک فضایی را برای کوتاه‌مدت ایجاد می‌کند.»

نکته مهمی که در بحث انتفاع اقتصادی ایران از احیای برجام مغفول می‌ماند این است که شاید در سایه اجرای دوباره برجام ما شاهد عادی‌سازی سریع روابط اقتصادی و تجاری ایران با جامعه جهانی نباشیم و مباحثی، چون ریسک سیاسی و اقتصادی مانع از بازگشت تمام‌عیار سرمایه‌گذاران غربی و شرقی شود، اما برای رسیدن به آن نقطه راهی جز رفع تحریم وجود ندارد. نمی‌توان فرض کرد که تحریم‌ها همچنان به قوت خود باقی بمانند، اما ریسک سرمایه‌گذاری در ایران کاهش یافته و کشور‌ها تمایل بیشتری برای سرمایه‌گذاری و عادی‌سازی روابط تجاری با ایران پیدا کنند.

برای بهبود وضع اقتصادی ایران در داخل و خارج و جذب سرمایه‌گذاری حتما برجام شرط کافی نیست، اما قطعا شرط لازم است. این گزاره درست است که احیای برجام و رفع تحریم‌های هسته‌ای «لزوما» منجر به سرمایه‌گذاری در ایران نمی‌شود، اما اگر برجام احیا نشده و تحریم‌ها برداشته نشوند «قطعا» هیچ کشوری برای سرمایه‌گذاری پیشقدم نمی‌شود مگر در موارد محدود.

در احیای برجام هم توازن داده و ستانده وجود دارد

انتفاع اقتصادی ایران از برجام مانند سال ۲۰۱۵ نخواهد بود، اما آیا ستانده‌های طرف مقابل از ایران در سال ۲۰۲۳ همان ستانده‌هایی خواهد بود که در هنگام حصول برجام در چنته داشت؟ پاسخ به این پرسش هم منفی است. اگر امروز احیای برجام برای ایران منفعت اقتصادی ۱۰۰% ندارد کفه طرف مقابل ایران هم مانند سال ۲۰۱۵ سنگین نیست. حتی اگر ایران پس از بازگشت امریکا به برجام و احیای این توافق، به اجرای کامل تعهدات برجامی هم بازگردد باز به دلیل پیشرفت‌های فنی هسته‌ای که در این حوزه پس از خروج امریکا از برجام صورت گرفته دیگر آن یکسال زمان گریز هسته‌ای ایران به دست نخواهد آمد. بسیاری از پیشرفت‌های فنی هسته‌ای ایران برگشت‌ناپذیر هستند.

هنگام حصول برجام ذهنیت طرف مقابل این بود که ایران در چند سال آتی برای بازه‌های زمانی مختلف در جایی از نظر فنی قرار دارد که در برجام پیش‌بینی شده بود، اما امروز توانمندی هسته‌ای ایران در هیچ‌کدام از نقاط مد نظر برجام قرار ندارد لذا می‌توان گفت که کماکان درجه‌ای از توازن میان داده‌ها و ستانده‌ها در صورت احیای برجام وجود خواهد داشت.

برجام جایگزین ندارد

پرسشی که همزمان با طرح سوال درباره سود و زیان احیای برجام باید مطرح شود و پاسخ منطقی هم دریافت کند این است که جایگزین برجام چیست؟

۲ گزینه برای جایگزینی برجام وجود دارد: عدم توافق یا توافق جایگزین. گزینه نخست نه مطلوب ایران و نه طرف مقابل است و شاید مهم‌ترین دلیل عدم خروج ایران از برجام یا توسل طرف مقابل به مکانیسم ماشه در تبعات جبران‌ناپذیر پایان برجام و قرار گرفتن در موقعیت بی‌توافقی باشد. در نبود توافق، هرکدام از طرفین مسیر خود را می‌روند و در نتیجه طرف مقابل ایران درست یا غلط از توسعه برنامه هسته‌ای ایران احساس تهدید کرده و تلاش می‌کند برای رفع این تهدید چاره‌اندیشی کند. یکی از نتایج این چاره‌اندیشی می‌تواند به تشدید تنش منتهی شود.

یک دیپلمات آشنا به روند مذاکرات احیای برجام در این باره به «اعتماد» می‌گوید: «برجام هم برای ما و هم برای طرف مقابل هنوز منافعی دارد که بودن آن را بیشتر از نبودنش توجیه می‌کند. شاید برخی معتقد باشند که منافع احیای برجام قابل توجه نیست، اما آیا به این نکته هم توجه دارند که نبودن این توافق چه تبعات سنگینی دارد؟ نبودن برجام مساوی است با فعال شدن مکانیسم ماشه و بازگشت خودکار تمام قطعنامه‌های شورای امنیت به علاوه پاسخ تهران که می‌تواند خروج از ان‌پی‌تی را هم شامل شود. سناریوی از بین رفتن برجام هنوز از همه سناریو‌های دیگر خطرناک‌تر است.»

آیا توافق جایگزین ممکن است؟ پاسخ: بسیار دشوار و شاید هم در شرایط فعلی غیرممکن. ایران، ایالات متحده و ۱+۴ از بهار ۱۴۰۰ تا به امروز نتوانسته‌اند درباره اجرای دوباره یک متن از پیش موجود که تایید شورای امنیت را هم دارد به توافق برسند لذا چگونه می‌توان درباره حصول یک توافق جدید میان دو طرف با این سطح از اختلاف مرتبط با برجام و غیرمرتبط با آن امیدوار بود. طبیعتا دو طرف به سمت توافق جایگزین حرکت می‌کنند به این دلیل که تصور می‌کنند برجام سودمندی‌های لازم را نداشته و منافع آن‌ها را تامین نمی‌کند. در چنین شرایطی توافق جایگزین قاعدتا باید جامع‌تر، وسیع‌تر و عمیق‌تر از برجام باشد. آیا اگر واقع‌بینانه نگاه کنیم در شرایط فعلی در عرصه روابط بین‌الملل امکان حصول چنین توافقی میان ایران و غرب وجود دارد؟ برای پاسخ این ملاحظه را هم در نظر بگیرید که توافق جایگزین باید تایید کشور‌های عضو دایم شورای امنیت را داشته باشد.

ایران فرصت غروب «بند‌های غروب» را از دست ندهد

یک دیپلمات آگاه به روند مذاکرات هسته‌ای در ادامه پاسخ به «اعتماد» به فواید غیراقتصادی احیای برجام اشاره کرده و می‌گوید: «احیای برجام فقط به خاطر دستاورد‌های اقتصادی نیست بلکه در متن برجام تاریخ‌های مهمی درج شده که یک به یک در حال فرارسیدن هستند و با هرکدام یک زنجیر از پای ایران باز می‌شود.»

این تاریخ‌های مهم کدامند؟ یکی از این تاریخ‌های مهم در مهرماه ۱۳۹۹ با پایان تحریم تسلیحاتی ایران در شورای امنیت به پایان رسید. بی‌بی‌سی در یک جدول زمانی درباره به اصطلاح «بند‌های غروب» در برجام به این تاریخ‌های اساسی اشاره کرده که دو تاریخ مهم و نزدیک آن به شرح زیر است:

سال ۱۴۰۲ لغو محدودیت‌های باقیمانده اتحادیه اروپا و محدودیت موشکی ایران

به‌رغم اینکه همه تحریم‌های شورای امنیت سازمان ملل متحد و اتحادیه اروپا با توافق برجام و قطعنامه ۲۲۳۱ که آن را تایید کرده، لغو شد برخی از محدودیت‌ها شامل خرید و فروش کالا‌های دومنظوره، خرید و فروش تسلیحات و جنگ‌افزار‌های متعارف باقی مانده است. اتحادیه اروپا متعهد شده است حداکثر هشت سال پس از روز پذیرش برجام یعنی تا تاریخ ۲۷ مهرماه ۱۴۰۲ تمامی محدودیت‌های باقیمانده شامل افرادی در تحریم را با تصویب مصوبه‌ای در شورای وزیران اروپا لغو کند. ایالات متحده هم که تحریم‌های آن علیه ایران رفع شده بود، موظف بود مطابق همین جدول زمانی، تحریم‌هایی را که با صدور معافیت‌هایی از سوی رییس‌جمهور رفع شده بود، در کنگره امریکا لغو کند که با خروج امریکا از برجام مبنای این تعهد از بین رفته و در صورت احیای برجام و بازگشت امریکا به توافق این بند درباره امریکا نیز مصداق خواهد داشت. همچنین در مهرماه ۱۴۰۲ محدودیت سازمان ملل در برنامه موشک‌های بالستیک ایران برداشته می‌شود. در این سال تحریم‌های نفتی، مالی و اشخاص مرتبط با برنامه هسته‌ای ایران نیز برداشته می‌شود.

سال ۱۴۰۴ لغو کامل قطعنامه ۲۲۳۱

در صورتی که برجام به نحوی اجرا شود که تحریم‌های سازمان ملل متحد علیه ایران برنگردد، در مهرماه ۱۴۰۴ قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت لغو خواهد شد. این قطعنامه همچنان دارای محدودیت‌هایی در ارتباط با ایران است که برخی جنبه توصیه‌ای دارد. همانند توصیه در منع آزمایش موشک‌های بالستیک که با هدف حمل کلاهک اتمی ساخته شده است یا محدودیت خرید و فروش اقلام دو منظوره که باید به تایید کمیسیون مشترک برسد. در قطعنامه ۲۲۳۱ پیش‌بینی شده در صورتی که اختلافی با ایران بروز کند، احتمال بازگشت تحریم‌ها و قطعنامه‌های پیشین وجود دارد، اما در مهرماه ۱۴۰۴ با لغو قطعنامه ۲۲۳۱ همه این محدودیت‌ها قرار است برداشته شود.

پیام سیاسی- امنیتی احیای برجام مهم‌تر است

«احیای برجام می‌تواند مانع از امنیتی‌سازی پرونده ایران شود.» گزاره‌ای که تکرارش از اهمیت استراتژیک و راهبردی آن نمی‌کاهد. یکی از سفرای سابق ایران در کشور‌های اروپایی در این باره به «اعتماد» می‌گوید: «برجام از همان ابتدا موضوعی فراتر از یک موضوع اقتصادی برای ایران بود. هرچند که بر جنبه اقتصادی آن تاکید بیشتری شد. شاید لازم باشد برخی از مخالفان و منتقدان از لنز دیگری به ماجرای برجام نگاه کنند و تصور نکنند که قرار بود برجام همه مشکلات اقتصادی ایران را حل کند. نخستین و مهم‌ترین حسن برجام این بود که موضوع ایران را از امنیتی بودن خارج کرد. امروز نیز احیای برجام همین سود را خواهد داشت.

در حال حاضر بازیگرانی، چون رژیم اسراییل باز هم جهان را از ماهیت برنامه هسته‌ای ایران می‌ترسانند و پروسه امنیتی‌سازی پرونده ایران را با دو ابزار برنامه هسته‌ای از کنترل خارج‌شده و توسعه‌یافته و کمک نظامی ایران به روسیه و تبدیل شدن تهران به تهدیدی برای امنیت اروپا دنبال می‌کنند؛ لذا نخستین حسن توافق برای ایران این است که ایران از امنیتی شدن خارج می‌شود. در حال حاضر تلاش غرب بر منزوی کردن ایران در حوزه سیاسی علاوه بر اقتصادی متمرکز است و در چنین شرایطی اگر برجام با موافقت ایران و اعضای دایم شورای امنیت به علاوه آلمان دوباره اجرایی شود پیام مخابره‌شده به جامعه جهانی و افکار عمومی این است که ایران نه تنها منزوی نشده بلکه قابل مذاکره و گفتگو و حل اختلاف‌ها با توسل به دیپلماسی است.»

bato-adv
مجله خواندنی ها
bato-adv
bato-adv
bato-adv
پرطرفدارترین عناوین