«گزینههای روی میز» ترکیب آشنایی برای ایرانیهاست؛ هر بار تنش در روابط ایران با آمریکا شدت میگیرد، مقامات کاخسفید همه گزینهها را در قبال تهران روی میز میگذارند که در میان آنها، هم دیپلماسی، هم فشار حداکثری و البته گزینه نظامی وجود دارد. هرکدام از این گزینهها نیز طرفداران خودش را در میان دولتمردان ایالاتمتحده دارد. امروز و در میانه تنش روزافزون با غرب، باز هم گزینهها روی میز قرار گرفته و اروپا نیز که همواره در تنشهایی از ایندست دنبالهروی آمریکا بوده و بهدست واشنگتن نگاه میکرد، حالا خودش صاحب گزینه شده و نهتنها پا بهپای کاخ سفید تحریم وضع میکند که گاهی مبتکر طرحهای جدید است.
به گزارش هممیهن، در شرایط کنونی، گزینه دیپلماسی در میان گزینههای روی میز کمترین طرفدار را دارد و بیراه نیست اگر بگوییم برای یافتن حامیان آن باید بهدنبال سوزن در انبار کاه بگردیم. این نکته نیز نباید فراموش شود که زمانی که مخالفان امروز دیپلماسی نیز در صف حامیان مذاکره با ایران قرار داشتند، تهران فرصت را برای حصول توافق از دست داد و خودخواسته یا ناخواسته چنان روند گفتگو را فرسایشی کرد که باز هم روز، روز امثال نتانیاهو شود و تندروها در غرب برای ایجاد ائتلاف علیه ایران جفتشش بیاورند.
یک روز پس از سفر نهم بهمنماه محمدبن عبدالرحمن آلثانی، وزیر امور خارجه قطر به تهران و بیان اینکه حامل پیام آمریکا در موضوعی مرتبط با توافق هستهای است، رابرت مالی، نماینده آمریکا در امور ایران در برنامه هاردتاک بیبیسی با بیان اینکه «دیپلماسی هنوز بهترین راهحل است» از تمایل ایالاتمتحده برای تداوم مذاکرات غیرمستقیم با ایران خبر داد.
جوزپ بورل، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا نیز در تازهترین اظهارات تأکید کرده است که قرار دادن نام سپاه در لیست گروههای تروریستی بهطور قطع اوضاع پیرامون مذاکرات برجامی را دشوارتر میکند. هماهنگکننده برجام پیش از این نیز مخالفت خود با این اقدام را در جریان رأیگیری پارلمان اروپا نشان داده و از شرکت در جلسه خودداری کرده بود؛ اقدامی که واکنش دو تن از نمایندگان این پارلمان را نیز بههمراه داشت. سخنان این دیپلمات اروپایی مبنی بر اینکه شما نمیتوانید کسی را تروریست بنامید، چون از او خوشتان نمیآید نیز خشم اپوزیسیون جمهوری اسلامی ایران را برانگیخت. مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در اظهاراتی که در نشریه فایننشالتایمز منتشر شده، همچنین بیان کرده است که «برجام نمرده، اما کاملاً متوقف شده است.»
مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا روز گذشته نیز در گفتگو با روزنامه الپائیس اسپانیا گفت: «من در تلاشم توافق هستهای با ایران را زنده نگه دارم، اما اتفاقاتی که در ایران میافتد کار را بسیار دشوارتر میکند.»
رابرت مالی نیز بارها به اتهام آنچه حمایت از جمهوری اسلامی ایران عنوان شده، آماج حملات مخالفانش قرار گرفته است. تامکاتن، سناتور آمریکایی پیش از حضور مالی در کابینه جو بایدن در اظهاراتی او را رادیکال و همدل با ایران نامیده بود که با اسرائیل نیز دشمنی میورزد. جمعی از منتقدان جمهوری اسلامی و دو تن از آمریکاییهایی که سابقه زندان در ایران داشتند، با انتشار نامهای سرگشاده خطاب به وزیر خارجه آمریکا نارضایتیشان را از انتخاب رابرت مالی به سمت نماینده ویژه آمریکا در امور ایران نشان دادند.
البته این مسئله بهوضوح مشخص است که دیدگاههای نماینده ویژه، با آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه و جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی کاخ سفید در قبال پرونده هستهای ایران در یکجهت نیست و سیاستمداران آمریکایی که مستقیم با این موضوع مرتبط هستند، شاید نه در هدف که در استراتژی به مسیرهایی متفاوت اعتقاد دارند.
در روزهایی که نماینده ویژه سخن از دیپلماسی میکند، وزیر امور خارجه راهی اسرائیل شده و حضورش همزمان با حمله پهپادی به تأسیسات نظامی اصفهان، این پیام را مخابره میکند که او بهعنوان رئیس دستگاه دیپلماسی ایالاتمتحده با این اقدام تلآویو همراهی دارد. یوآف گالانت، وزیر دفاع اسرائیل نیز در همین راستا، در جریان دیدار با وزیر امور خارجه آمریکا گفت: «دیدار شما در زمان حساسی انجام میشود و پیامی روشن به دشمنان ما و همچنین شرکای ما در منطقه میدهد.» بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل نیز در دیدار با آنتونی بلینکن عنوان کرده است که گفتوگوی خوبی با وزیر خارجه آمریکا درباره «ایجاد سیاستی مشترک و همکاری برای دفع خطر ایران» داشته است.
یدیعوت آحارنوت نیز اخیراً در گزارشی نوشت، اسرائیل و آمریکا به توافق فراگیری دست یافتهاند که موضوع آن افزایش فشار بر ایران در ازای کاهش تنش در فلسطین است؛ به این معنا که دولت آمریکا برجام را مُرده بهحساب میآورد و در ازای آن نیز بنیامین نتانیاهو میکوشد، اوضاع در سرزمینهای فلسطینی را آرام و وضعیت تاریخی مسجدالاقصی و حرم قدسی را حفظ و برنامه تضعیف تشکیلات خودگردان فلسطینی را متوقف کند. وزارت خزانهداری آمریکا همچنین روز جمعه تحریمهای جدیدی را علیه برنامه پهپادی ایران صادر کرد. در چارچوب محدودیتهای جدید، هشت مقام ارشد شرکت پهپادسازی پرآورپارس از جمله علیرضا تنگسیری، رئیس هیئتمدیره شرکت پرآور پارس و فرمانده نیروی دریایی سپاه پاسداران و حسین شمسآبادی، مدیرعامل این شرکت، بههمراه دو ناو جنگی جمهوری اسلامی تحریم شدهاند.
در بیانیه وزارت خزانهداری آمریکا آمده است: «شرکت پرآورپارس با ساخت و آزمایش پهپاد برای نیروی دریایی و هوایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، نقش قابلتوجهی در توسعه و تولید پهپاد شاهد-۱۷۱ داشته است.»
عبدالرسول دیوسالار، کارشناس و تحلیلگر اندیشکده خاورمیانه در بخشی از یادداشت خود برای این موسسه آورده است: «ایالاتمتحده و اسرائیل بهطور فزایندهای در حال هماهنگ کردن سیاستهای خود در قبال ایران هستند. سفر آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه آمریکا به تلآویو در این هفته بهویژه شامل گفتگوهایی در مورد ایران بود. علاوه بر این، در ۲۶ ژانویه، تنها دو روز قبل از حمله هواپیمای بدون سرنشین به تأسیسات وزارت دفاع ایران، ایالاتمتحده و اسرائیل بزرگترین رزمایش مشترک تاریخ خود را به پایان رساندند و آمادگی هر دو طرف را برای شرکت در سناریوهای عملیاتی پیچیده که حتی شامل حمله نیز میشود، به تصویر کشیدند. به نظر میرسد شکست سیاست جو بایدن، رئیسجمهور آمریکا در قبال ایران و نیاز به شروعی جدید در این پرونده در چرخش ایالاتمتحده به سمت موضع اسرائیل نقش داشته باشد. در این محیط امنیتی تغییریافته، حمله شنبه گذشته به تأسیسات تولید تسلیحات ایران ممکن است بهطور ضمنی نشاندهنده تمایل مشترکی باشد که بهتدریج در میان قدرتهای غربی برای نشان دادن تمایل و آمادگی جمعی برای استفاده از نیروی بازدارنده بهمنظور توقف برنامه هستهای ایران در صورت شکست دیپلماسی شکل گرفته است».
این تحلیلگر مسائل نظامی و بینالملل معتقد است: «اسرائیل بارها و بارها توانایی و ظرفیت خود را برای انجام چنین عملیاتهایی بهتنهایی ثابت کرده، اما تحول جدید، اجماع بینالمللی گستردهتر در حمایت از این رویکرد است؛ نکته مهمی که تهران باید حتماً به آن توجه کند.»
حمله پهپادی به تأسیسات نظامی ایران در حالی صورت گرفته است که رویترز روز پنجشنبه در گزارشی از پیشرفت نظامی اسرائیل در تولید نسل جدید و پیشرو پهپادهایی خبر داده که قادر به حمل بمب و مهمات به وزن یک تن خواهند بود؛ موضوعی که بهنظر میرسد هدفی جز ایجاد خرابکاری و ناامنی در ایران نخواهد داشت. یک افسر ارتش اسرائیل همچنین به رویترز گفته است که این نسل پهپادها طوری عمل میکنند که نه کسی صدای آنها را خواهد شنید و نه کسی متوجه آمدن آنها خواهد شد. نکته قابلتوجه در ماههای اخیر این است که سران اروپا در رقابت برای بیان اظهارات خصمانه و تند با ایالاتمتحده گاهی حتی از این کشور پیشی گرفتهاند؛ از این منظر مواضع سران تروئیکای اروپایی که کشورهایشان در سال ۲۰۱۵ توافق هستهای را با ایران امضا کردند از جهت آینده برجام حائز اهمیت است.
امانوئل مکرون، رئیسجمهور فرانسه که ۱۳ بهمن میزبان نخستوزیر اسرائیل بود، در همراهی با دشمن شماره یک تهران از قصد خود برای همکاری علیه آنچه فعالیتهای بیثباتکننده ایران در خاورمیانه نامیدهشده سخن گفته است. بر اساس اطلاعیه الیزه از این دیدار، رئیسجمهور فرانسه پیشروی پرشتاب در برنامه هستهای ایران را محکوم کرده و به تهران هشدار داده است که ادامه این مسیر قطعاً بدون پیامد نخواهد بود. نخستوزیر اسرائیل نیز پس از این دیدار گفت که رئیسجمهور فرانسه با او در خصوص تهدیدهای ایران اتفاق نظر داشته است.
رئیسجمهور فرانسه پیش از این نیز در مصاحبهای عنوان کرده بود که «وضعیت سیاسی کنونی در ایران، جایی که اعتراضات علیه دولت آغاز شده، وضعیت را در رابطه با توافق هستهای ایران تغییر زیادی داده و احتمال توافق با این کشور را سست کرده است.» کاترین کولونا، وزیر امور خارجه فرانسه نیز که هفته گذشته به عربستان سعودی سفر کرده بود، ایران را عامل ناامنی در منطقه و مسئول بنبست در برجام دانست. او در گفتگو با الشرقالاوسط عنوان کرد که «منطقه خاورمیانه با بحرانهایی مواجه است و ایران با فعالیتهای ثباتزدای خود از جمله برنامه هستهای و موشکی و پهپادی موجب تشدید تنش در منطقه شده است.» به نظر میرسد پاریس علاوه بر تنش لفظی با ایران، خود را برای اقدامات عملی علیه تهران نیز آماده میکند؛ ارتش آمریکا روز چهارشنبه اعلام کرد که به یک نیروی دریایی شریک در توقیف تفنگهای قاچاق و موشکهای ضدتانک در خلیج عمان در اواسط ژانویه کمک کرده است. والاستریت ژورنال نیز این نیروی شریک را فرانسه معرفی کرد.
اولاف شولتز، صدراعظم آلمان نیز آذرماه درحالیکه با نخستوزیر پیشین اسرائیل دیدار میکرد تأکید کرد که «توافق با ایران قطعاً در آینده نزدیک رخ نخواهد داد». کریستوفر برگر، سخنگوی وزارت امور خارجه این کشور همچنین دیماه عنوان کرد، برلین در شرایط فعلی دلیلی برای آغاز مجدد مذاکرات رفع تحریمهای ضدایرانی نمیبیند. آلمان در میان سه کشور اروپایی عضو برجام تاکنون تندترین مواضع را علیه ایران پس از شکلگیری اعتراضات اتخاذ کرده است. آنالنا بربوک، وزیر امور خارجه این کشور بهصراحت اعلام کرده که حامی قرار گرفتن نام سپاه پاسداران در لیست گروههای تروریستی اتحادیه اروپاست.
جیمز کلورلی، وزیر امور خارجه انگلیس روز سهشنبه در نشست مجلس عوام انگلیس عنوان کرد، «برنامه هستهای ایران هرگز تا این اندازه پیشرفته نبوده است. ایران به تشدید فعالیتهای اتمی خود ادامه میدهد و با این کار صلح و امنیت جهانی را به مخاطره میاندازد.» این سیاستمدار بریتانیایی همچنین مدعی شد که «گزینه تعامل سازنده از طریق برجام در دست ایرانیها است، اما آنها بهطرز خیرهکنندهای از این فرصت استفاده نکردند.»
مواضع لندن علیه ایران بهطرز چشمگیری پس از اعدام علیرضا اکبری، معاون سابق وزیر دفاع ایران که تابعیت ایرانی- انگلیسی داشت و به جاسوسی محکوم شده بود، تندتر شده است؛ روزنامه ساندی تلگراف روز ۲۵ دیماه در گزارشی به نقل از منابع ارشد دولت انگلیس نوشت که ممکن است در پس این اعدام، بریتانیا از حمایت خود از برنامه جامع اقدام مشترک دست بردارد.
رحمان قهرمانپور، تحلیلگر مسائل اروپا در پاسخ به این سوال که آیا اروپا به ائتلاف آمریکا و اسرائیل علیه ایران پیوسته است، به هممیهن گفت: «دغدغههای اروپا متفاوت از آمریکاست، اما آنچیزی که باعث شده مواضع کشورهای اروپایی در این چندماه تندتر از همیشه شود، مسئله اوکراین و تهدیدات بلندمدتی است که حمله روسیه به اوکراین متوجه این کشورها کرده است. درعینحال محدودیت اروپا این است که باید بهنوعی سیاستهای خود را با آمریکا هماهنگ کند؛ به این معنا که از یک طرف اروپا بیشتر از آمریکا نگران سیاستهای ایران است و از طرف دیگر برای اینکه اقدامی در عرصه بینالمللی صورت دهد، باید با آمریکا و در چارچوب روابط فراآتلانتیکی اقدام کند؛ بنابراین اروپا در نهایت به آن ائتلاف و همگرایی که بین اروپا و آمریکا پس از جنگ اوکراین اتفاق افتاده پشت نخواهد کرد و معنای این حرف این است که نگرانیهای خود در مورد ایران را سعی خواهد کرد با آمریکا هماهنگ کند. معنای دیگر هم میتواند این باشد که در حوزههایی مواضع خودش را تعدیل و هم میتواند به این معنا باشد که برخلاف گذشته خودش، سیاستهای افراطیتری را در پیش بگیرد. بااینحال با توجه به اینکه سیستم تصمیمگیری اتحادیه اروپا، در اجماع است، بنابراین قاعدتاً در مسیر تصمیمگیری برای سیاست نهایی علیه ایران زمانی که صرف این کار میکند طولانیتر از آمریکا خواهد بود. سه کشور اصلی یعنی آلمان، فرانسه و بریتانیا در مسیر پیوستن به ائتلاف علیه ایران گام برمیدارند، اما اینکه آیا این مسیر منجر به اجماع ۲۷ کشور عضو اتحادیه اروپا بشود یا خیر، هنوز جواب روشنی وجود ندارد.»
تازهترین تحول پیرامون پرونده هستهای ایران روز چهارشنبه هفته گذشته رخ داد که آژانس بینالمللی انرژی اتمی در بیانیهای اعلام کرد که تهران بدون اطلاع به این نهاد اقدام به ایجاد یک تغییر اعلامنشده در اتصال بین دو آبشار سانتریفیوژهای نسل ششم کرده است. IAEA مدعی است که در جریان یک بازرسی اعلامنشده در روز ۲۱ ژانویه از کارخانه غنیسازی سوخت فردو متوجه این تغییر شده است. در پی انتشار این گزارش، آمریکا و تروئیکای اروپایی در بیانیهای نسبت به این تغییرات ادعایی واکنش نشان دادند. این چهار کشور به سخنان بهروز کمالوندی، سخنگوی سازمان انرژی اتمی ایران که موضوع تغییرات در سایت فردو را ناشی از اشتباه یکی از بازرسان دانسته بود نیز انتقاد کرده و افزودند که «ما اقدامات ایران را بر اساس گزارشهای بیطرف و عینی آژانس بینالمللی انرژی اتمی قضاوت میکنیم و نه با هدف اعلامشده از سوی ایران. تولید اورانیوم غنیسازیشده با خلوص بالا در نیروگاه غنیسازی فردو، تهدیدات اشاعه هستهای بزرگی در پی دارد و هیچ توجیه غیرنظامی معتبری ندارد.»
بیانیه چهار کشور عضو شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی در حالی ایران را بر اساس اطلاعیه آژانس متهم به اعمال تغییرات اعلامنشده در تأسیسات فردو میکند که این چهار کشور پیشتر در سه اجلاس پیشین شورای حکام در ۳۰ خرداد ۱۳۹۹، ۱۸خرداد ۱۴۰۱ و ۲۶ آبان ۱۴۰۱ قطعنامههای مدنظر خود علیه تهران را به تصویب رسانده و این گزینه نیز محتمل است که با تصویب قطعنامه سوم در نشست آتی شورای حکام، پرونده ایران بار دیگر به شورای امنیت سازمان ملل متحد ارجاع شود؛ اقدامی که کارشناسان نهتنها آن را دور از ذهن نمیدانند که قدمهای بعدی شامل اعمال مکانیسم ماشه و بازگشت تمامی قطعنامهها علیه کشور را نیز در آینده نزدیک متصور هستند؛ شش قطعنامهای که ایران را بار دیگر به ذیل فصل هفتم منشور ملل متحد برده و کشور را با عنوان «تهدید نظم و امنیت جهانی» در انزوایی فرو خواهد برد که اینبار حتی با پروسه زمانبر و سختی مانند آنچه به برجام منتهی شد نیز شاید نتوان از سد آن عبور کرد.