دنیای اقتصاد نوشت: مشاور عزیز، اوت پارسال، تحت شرایط ناخوشایندی از شغل خود استعفا دادم. رئیسم بارها به من حرفهای تبعیض آمیز زده بود. سپس سعی کرد اخراجم کند (بدون آنکه بازخورد یا دلیل رسمیای ارائه کند). من کلا کمتر از ۶ ماه در آنجا کار کردم و این ماجراها در همان مدت کوتاه اتفاق افتاد.
درک میکنم که گاهی کارجوها با سازمان یا شغل مربوطه جور نیستند، اما فکر نمیکنم علت برخوردهای او، عملکردم بوده باشد، چون محیط کار قبلی ام (قبل از اینجا)، آنقدر من را با استعداد میدانستند که برای ادامه تحصیل در مقطع ارشد، بورسیه ام کردند.
علاوه بر اینها، به دلیل حرفهایی که به من زده شده بود، منابع انسانی این پیشنهاد را دادند که شرکت را ترک کنم و برای جبران آن برخوردها، یکسری مزایای مالی دریافت کنم. راستش، به جز رفتارهای تبعیض آمیز، عوامل آزاردهنده دیگری هم وجود داشتند که باعث میشدند در آنجا احساس استیصال کنم. وقتی پیشنهادشان را شنیدم، حس رهایی به من دست داد. آن موقع، برایم مهم نبود که شرط و شروطم را نپذیرند.
اگر برایتان سوال است که آیا با یک کارشناس حقوق مشورت کردم یا نه، باید بگویم که بله، مشورت کردم. اما دیگر نمیخواستم آنجا بمانم. برایم مهم بود که زودتر آنجا را ترک کنم، به زندگی ام ادامه دهم و سلامت روانم را دوباره به دست آورم. خروج من از آنجا، با عنوان استعفا ثبت شد. در آن موقع، احساس رهایی داشتم، چون کل تجربه ام در آنجا، بسیار دردناک و عذابآور بود.
از آن زمان به بعد، کلی درباره خودم فکر کرده ام و برای آنکه مسیر حرفه ایام را پیدا کنم، با یک «مربی شغلی» مشورت کردم. حالا ۶ماه است که بیکارم. فکر نمیکردم کار پیدا کردنم اینقدر طول بکشد. احتمالا دلیلش این است که میخواستم کلا حوزه کاری ام را عوض کنم. دلیل دیگرش این که در دوران کریسمس به سختی میشود کار پیدا کرد.
میدانم که برای یافتن یک شغل مناسب باید صبور باشم، اما از یک طرف دیگر، نمیدانم که دلیل این وقفه ۶ماهه را چطور در رزومه ام توضیح دهم. من همیشه وقتی شغلی را ترک میکردم، شغل بعدی را از قبل، پیدا کرده بودم. الان نمیدانم چطور توضیح دهم که استعفایم، یک هوس لحظهای نبوده و به موج «استعفای بزرگ» که اخیرا راه افتاده، ربطی ندارد. چون واقعا اینطور نیست. آیا این مسالهای است که بابتش نگران باشم؟ بهترین راه برای مدیریت اوضاع چیست؟
پاسخ: دوست عزیز، قبل از اینکه به موضوع کاریابی ات بپردازیم، میخواهم اعتراف کنم که واقعا شرایط بدی را گذراندی. آفرین به تو که هوای خودت را داشتی، مشاوره حقوقی گرفتی و توانستی به شکلی محترمانه آنجا را ترک کنی. مطمئنا تجربه سختی بوده که وارد یک شرکت جدید شوی، مورد رفتارهای تبعیض آمیز قرار بگیری و سپس رئیست سعی کند اخراجت کند، آن هم در کمتر از ۶ ماه!
خوشحالم که با یک مشاور صحبت کردی تا در تغییر مسیر حرفهای کمکت کند؛ و امیدوارم به دنبال یک کارشناس سلامت روان هم باشی، البته اگر فکر میکنی کمکی به تو میکند. این قبیل اتفاقات میتوانند اعتماد به نفس آدم را نابود کنند و باعث شوند بی دلیل، مهارتت در محیط کار را زیر سوال ببری. گفتی که کارفرمای قبلی ات، برای ادامه تحصیل بورسیه ات کرده بوده. این نشان دهنده این است که وضعیت فعلی تو، ربطی به عملکردت ندارد و بیشتر مربوط به مدیریت است.
تحقیقات کاریابی نشان داده اند که ممکن است پنج تا هفت ماه طول بکشد تا کارجو یک شغل جدید پیدا کند. طی تعطیلات کریسمس، مجبوری یکی دو ماه هم به این مدت اضافه کنی، چون بسیاری از شرکتها بعد از جشن شکرگزاری، استخدامها را کاهش میدهند.
به علاوه، اگر قصد داری مسیر حرفهایات را تغییر دهی و از مهارتهای قابل انتقالت در یک صنعت دیگر استفاده کنی، باید بازه زمانی کاریابی ات را افزایش دهی. معمولا حدود یک ماه بیشتر لازم است تا یک فرد حرفهای بتواند شرکتی را پیدا کند که به آن مهارتها نیاز داشته باشند.
من معمولا از مراجعانم میخواهم که اگر در مصاحبه راجع به «وقفه شغلی» سوال شد، یک متن کوتاه آماده کنند و از همان استفاده کنند. آژانسهای کاریابی و مدیران استخدام، ممکن است درباره وقفه شغلی سوال کنند یا نکنند و این بستگی به دیدگاه خودشان دارد.
بسیاری از شرکتها طی سال گذشته، دست به تعدیل نیرو زدهاند. پس ممکن است بعضی از کارفرماها فکر کنند که برای تو هم همین اتفاق افتاده و حتی سوالی درباره اش نپرسند. اما اگر کسی سوال پرسید، باید درباره اینکه چرا شغلت را ترک کردی و در این فاصله، مشغول به چه کاری بودی، توضیح دهی. مختصر و صادقانه.
کافی است حقیقت را به شکلی خلاصه توضیح دهی، بدون آنکه بیش از حد به جزئیات بپردازی. سپس دوباره به مهارت هایت تاکید کن و بگو که چرا دوست داری برای آن شرکت کار کنی. این یک نمونه از متنی است که میتوانی ارائه دهی:
«من به دلیل تغییرات سازمانی از آن شرکت استعفا دادم و تصمیم گرفتم انرژی ام را روی یک حوزه دیگر معطوف کنم، یعنی سابقه و تجربیاتم در حوزه بازاریابی را در یک صنعت دیگر به کار ببرم، با این هدف که بتوانم بعدها با طراحان محصول و تیمهای توسعه محصول در حوزه دیجیتال همکاری کنم.»
طی این وقفه زمانی، در جلسات توسعه حرفهای و مربیگری شرکت داشتم تا مطمئن شوم که اطلاعاتم آپدیت است و میتوانم شرکتهایی مثل شرکت شما را که با اهداف حرفه ایام هم راستا هستند، پیدا کنم» اگر دقت کنی، میبینی که در این متن، هیچ اشارهای به اختلافاتت با رئیس، تعاملاتت با تیم حقوقی و سایر مشکلات نشده. نیازی نیست که هیچکدام از این جزئیات را توضیح دهی، چون پرداختن بیش از حد به جزئیات میتواند سوالات غیرضروری در ذهن طرف مقابل ایجاد کند و شرایط مصاحبه را الکی پیچیده کند.
مهم است که این سوال را با اطمینان و اعتماد به نفس جواب دهی، چون اگر نامطمئن یا مردد به نظر برسی، یا اینطور به نظر بیاید که چیزی را پنهان میکنی، بذر بی اعتمادی کاشته میشود و ممکن است مسوول مصاحبه درباره ات تردید پیدا کند؛ و در پایان باید بگویم که من معمولا توصیه نمیکنم که درباره وقفه شغلی در رزومه یا لینکدین توضیح دهی.
بسیاری از مربیان شغلی ممکن است پیشنهاد کنند که در قسمت «تجربیات»، علت وقفه شغلی را توضیح دهی. اما من دوست ندارم یک «شغل ساختگی» ایجاد کنم و در آن قسمت، ماجرا را شرح دهم. مدیران استخدام، همانطور که درباره کارفرماهای سابقت سوال میکنند، درباره وقفه شغلی هم ممکن است سوال کنند. پس لازم نیست در رزومه به آن اشاره کنی و بیش از حد لزوم، روی آن «نور بیندازی» (یعنی توجه آنها را به این ماجرا جلب کنی)، به خصوص اگر وقفه شغلی کمتر از یک سال است.
میتوانی برای جلوگیری از جلب توجه، به جای اشاره به ماه شروع و پایان وقفه، فقط سال وقفه را ذکر کنی، اما بدان که اگر شرکت از وقفه خبردار شود، تاریخ دقیق شروع و پایان را از تو خواهند پرسید. پس رویکرد صداقت را در پیش بگیر و بخشی از زمان استراحتت را صرف ارتقای مهارت هایت کن تا بتوانی درباره آن تجربیات در مصاحبه بعدی صحبت کنی.
نویسنده: Alison Green
منبع: The Cut