فرارو- تحویل تانک ها، سیستمهای دفاع هوایی پیشرفته و بمبهای زمین پرتاب با برد بلند ممکن است پاسخی به درخواستهای شدید اوکراین باشند، اما بار جدیدی از مشکلات را نیز به همراه دارند. این تدارکات با عجله و فوری نشان میدهند که همه چیز در کی یف خوب پیش نمیرود و اوکراین بیش از هر زمان دیگری به شکست در جنگ با روسیه نزدیک شده است. تجهیزات درخواستی اوکراین جایگزین یک به یک با تجهیزات از دست رفته نیستند. هدف اصلی برای تحویل تدارکات به اوکراین تغییر روند جنگ به نفع آن کشور است.
به گزارش فرارو به نقل از آسیا تایمز، دست کم یکی از تسلیحات پیش بینی شده یک سامانه موشکی زمین به زمین دوربرد ۱۶۰ کیلومتری معروف به ATACMS جنگ را از اوکراین به خاک روسیه منتقل میکند. شکی نیست که قرار دادن این نوع سلاح در دست اوکراین منجر به جنگ بزرگتری در اروپا خواهد شد. روسیه تلاش خواهد کرد تا به مراکز ترانزیت این تجهیزات به احتمال زیاد لهستان حمله کند اگرچه اقدام تلافی جویانه میتواند شامل حملات به راه آهن و جادههای آلمان نیز باشد.
تصمیم ایالات متحده برای ارسال بمبهای هستهای ارتقا یافته به اروپا نیز روسها را متقاعد خواهد کرد که جنگ هستهای تاکتیکی ممکن است پاسخ ناتو در صورت فروپاشی اوکراین باشد. روسیه در مقایسه با ایالات متحده و ناتو دارای زرادخانه عظیمی از تسلیحات هستهای تاکتیکی و استراتژیک است.
نیروهای اوکراین در حال عقب نشینی در منطقه دونباس هستند و در صورت ادامه عقب نشینی به زودی شهر استراتژیک باخموت را از دست خواهند داد. از نظر پنتاگون موج حملات قریب الوقوع روسیه امری حتمی میباشد و ایالات متحده از اوکراین خواسته است که آن منطقه را رها کند.
با این وجود، رهبران نظامی و سیاسی اوکراین نمیتوانند عقب نشینی کنند، زیرا انجام این کار مرکز کشور را به روی ارتش روسیه باز میکند. چنین وضعیتی میتواند باعث افزایش دامنه اعتراضات در اوکراین شود و مردم آن کشور خواستار تغییرات سیاسی در اوکراین شوند امری که پیامدهای ناشناختهای خواهد داشت. "ولودیمیر زلنسکی" رئیس جمهور اوکراین به خوبی نسبت به این موضوع آگاه است و به همین خاطر اکثر مخافان سیاسی اش را بازداشت نموده و رسانههایی که دوست ندارد را خفه کرده است. در مواردی گفته شده که برخی رسانهها توسط پلیس مخفی اوکراین SBU)) تعطیل شده اند.
با این وجود، اگر اوکراینیها در کی یف به این درک برسند که دفاع اوکراین در حال فروپاشی است این ذهنیت باعث محافظت از زلنسکی و یاران اش نخواهد شد. علیرغم ادعای وجود دموکراسی در اوکراین آن کشور در واقع کشوری با ساختار سیاسی استبدادی است که راه ارسال اخبار واقعی را مسدود کرده و هرگونه مخالفتی را سرکوب میکند. با این وجود، در رسانههای اجتماعی پیامها از هر طریقی ارسال میشوند و این موضوع باعث نگرانی زلنسکی و تیم اش شده است.
به نظر میرسد که ایالات متحده امیدوار است وضعیت میدان نبرد را از طریق سیستمهای زرهی جدیدی که به اوکراین ارسال خواهد شد معکوس سازد. ایالات متحده فشار زیادی بر آلمان وارد کرده تا تانکهای لئوپارد ۲ را تحویل داده و به لهستان اجازه دهد تا تانکهای لئوپارد را که در اختیار دارد ارسال کند. لهستان دارای ۵۶۹ تانک است که ۳۹۸ تانک آن فعال میباشند. بخش عمده تانکهای فعال ارتش لهستان از نوع لئوپارد ۲ هستند.
لهستان در حال برنامه ریزی برای جایگزینی تانکهای لئوپارد با ۱۸۰ فروند تانک کرهای بلک پنتر کا -۲ است که ده فروند از آن در دسامبر ۲۰۲۲ میلادی به آن کشور تحویل داده شد. تانک بلک پنتر یک تانک پیشرفته شبکه محور است. هیچ کس نمیداند تانکهای لئوپارد تا چه اندازه در میدان نبرد مدرن موثر خواهند بود. در دسامبر ۲۰۱۶ میلادی تعداد زیادی تانک لئوپارد ۲ در نبرد بر سر منطقه الباب که آن زمان تحت کنترل داعش بود در نزدیکی حلب سوریه منهدم شدند. در سوریه ده فروند تانک لئوپارد منهدم شدند. انهدام پنج فروند از آن تانکها به وسیله موشکهای ضد تانک روسی صورت گرفت. دو فروند تانک نیز توسط بمبهای دست ساز و یک فروند تانک با شلیک راکت منهدم شدند.
موشکهای ضد تانک هدایت سیمی روسیه با نام متیس ۹k۱۱۵ و موشک کونکورس ۹M۱۱۳ تسلیحات قدیمی متعلق به دهه ۱۹۷۰ میلادی هستند. این موضوع باعث ایجاد گمانه زنی در این باره میشود که تانکهای لئوپارد موثرتر از تسلیحات و تجهیزات زرهی با منشاء روسی اوکراین نیستند که خود توضیح دهنده چرایی اشتیاق لهستان برای تحویل دادن سریعتر تانکهای لئوپارد به کی یف است.
ایالات متحده به صراحت اعلام کرده که تانک آبرامز ام-۱ را به اوکراین تحویل نخواهد داد. این تانک اصلی نبرد ایالات متحده است که برای دفاع ناتو حیاتی میباشد. عدم تمایل امریکا برای ارسال تانکهای آبرامز به اوکراین میتواند نمایانگر دیدگاه پنتاگون باشد مبنی بر آن که تانک آبرامز ام -۱ ممکن است در میدان نبرد مدرن علیه نیروهای روس عملکرد خوبی نداشته باشد چرا که روسها کنترل بخش مهمی از حریم هوایی اوکراین را در اختیار دارند و این بدان معناست که امکان منهدم ساختن تانکها از طریق حمله هوایی میسر است. از نظر روانی نابود شدن تانکهای امریکایی توسط تسلیحات روسی پیامی منفی را در مورد توانایی امریکا به منظور حفظ امنیت در اروپا ارسال خواهد کرد. این موضوع قطعا کشورهای حوزه بالتیک و آلمان را آزرده خاطر خواهد ساخت.
یکی از خطرات کلیدی در جنگ اوکراین این است که جنگ به دیگر کشورهای اروپایی به ویژه لهستان سرایت کند. گزینه دیگر روسیه ممکن است مقابله با حمایت ایالات متحده از اوکراین با حمله به یک یا چند کشور بالتیک یعنی استونی، لتونی و لیتوانی باشد.
تنش بین کشورهای بالتیک و روسیه در حال افزایش است که اخیرا در تصمیم روسیه برای اخراج سفیر استونی در مسکو مشاهده شد. استونی به دلیل موقعیت اش در خلیج فنلاند و مرز حساسی که با روسیه نزدیک به سن پترزبورگ دارد نقطهای بسیار مهم و کلیدی محسوب میشود. استونی در حال ایجاد یک منطقه "همجوار" است که به آن حق بازرسی کشتیهای غیرنظامی و نظامی روسیه را میدهد. بعید است استونی بتواند هیچ گونه بازرسیای انجام دهد، زیرا تنها دو ناوگان کشتی EML-Roland و EML-Risto را در اختیار دارد و هیچ کشتی جنگی دیگری در اختیار ندارد و تنها از توانایی مین گذاری آن هم به صورت محدود برخوردار است. یک عنصر استراتژیک نیز وجود دارد. با پیوستن فنلاند به ناتو خلیج فنلاند به طور قابل توجهی برای روسیه خصمانهتر میشود و فشار فزایندهای بر رهبران سیاسی روسیه برای اقدام علیه تهدید فزاینده متوجه امنیت روسیه اعمال خواهد شد.
در حالی که اوکراین بسیار دور است روسها باند بازی ناتو علیه روسیه را موضوعی کلیدی برای امنیت و ثبات روسیه میدانند. این امر منطقه بالتیک را در کانون توجه بیش تری قرار میدهد، زیرا روسها مشاهده میکنند که ناتو در حال تلاش برای محاصره آنان و تضعیف مزایای اقتصادی و نظامی شان است.
به نظر میرسد دولت بایدن دست کم در ظاهر نگرانی چندانی در مورد تهدید متوجه از گسترش جنگ یا شکست احتمالی اوکراین از روسیه ندارد. در واقع، دولت او و متحدان امریکا به طور مداوم ادعا میکنند که به بیرون راندن روسها از اوکراین نزدیک شده اند. آخرین ادعای این چنینی از سوی "بوریس جانسون" نخست وزیر اسبق بریتانیا حامی جنگ اوکراین مطرح شد. اگر چنین ادعایی درست بود پس نیازی فوری برای ارسال تسلیحات اضافی به منظور تحویل دادن به اوکراین وجود نداشت.
یکی از مشکلات این است که اخبار جنگ عمدتا توسط پروپاگاندای حکومتی اوکراین تولید میشوند و به طور بی پایانی توسط رسانههای غربی به شکل طوطی وار تکرار شده اند. هر زمان که اطلاعات ضد و نقیضی وجود داشته باشد برای مثال، اشاره به تلفات بالای اوکراین و یا عقب رانده شدن کی یف رهبران غربی سکوت میکنند.
حتی در این صورت اطلاعات دقیق به صورت دورهای درز میکنند. آخرین نمونه یک گزارش آلمانی است که با استناد به منابع سرویس اطلاعات خارجی آلمان (BND) اشاره میکند تلفات اوکراینیها در منطقه باخموت بسیار زیاد بوده و روزانه صدها نفر کشته شده اند. بنابراین، این احتمال وجود دارد که واشنگتن به زودی با انتخابهای درناکی مواجه شود. این که آیا باید نیروهای امریکایی یا نیروی هوایی آن کشور را به حضور در جنگ اوکراین متعهد سازد؟ اگر چنین تصمیمی اتخاذ شود جنگ با چه سرعتی در اروپا گسترش خواهد یافت؟ آیا ناتو از اعزام نیروهای خود به اوکراین حمایت خواهد کرد؟ سناریوی جایگزین و محتملتر این است که واشنگتن برای حل و فصل مسئله از طریق گفتگو با هدف برقراری صلح فشار اعمال کند تصمیمی که در گذشته به شدت با آن مخالفت کرده بود. در آنجا باید پرسید آیا روسیه مایل به نشستن و گفتگو درباره یک توافق است؟ پاسخ این است: البته که موافق است، اما به شرطی که قیمت آن مناسب و مقرون به صرفه باشد.