میخاییل زیگار، روزنامهنگار روس که کتابی با عنوان «تمام مردان کرملین» نوشته در تازهترین گزارش برای نیویورکتایمز به بررسی رابطه ولادیمیر پوتین و یوگنی پریگوژین پرداخته است. رابطهای نزدیک که اندک اندک شک رییس جمهور روسیه را نسبت به محبوبیت آشپز سابقش برانگیخته است.
به گزارش اعتماد، به نظر میرسد ولادیمیر پوتین، رییس جمهور روسیه، سرانجام متوجه شده که جنگ در اوکراین منجر به قدرت گرفتن رقیب خطرناکی برای او شده است: «یوگنی پریگوژین، بنیانگذار شرکت نظامی خصوصی گروه واگنر که نیروهایش در کنار ارتش روسیه در جنگ اوکراین میجنگند.»
شما میتوانید پریگوژین را شخص سال یا چهره شرور سال بدانید. به گفته بسیاری از منابع در مسکو، ولادیمیر پوتین مطمئن است که میتواند پریگوژین را که با ستاد کل ارتش روسیه درگیر شده، تضعیف کند. با این حال، نتیجه میتواند برعکس هم باشد، زیرا تعداد افرادی که پریگوژین را محتملترین گزینه برای جانشینی پوتین میدانند، کم نیست.
از همان ابتدای جنگ علیه اوکراین، پوتین همه تلاش خود را به کار گرفت تا مطمئن شود که در سایه این نبرد، رقبایی برای قدرت او ظاهر نخواهند شد و از دل این درگیری یک رهبر نظامی محبوب بیرون نخواهد آمد. ولادیمیر پوتین تا حدودی در این مسیر موفق هم بود. برای مثال، در تابستان ۲۰۲۲، ژنرال جاهطلب الکساندر لاپین ستاره یک کمپین کوچک آنلاین بود که او را تحسین میکرد. این مساله بلافاصله به برای ژنرال لاپین به قیمت از دست دادن کارش تمام شد و مسوولیت این کار هم با پریگوژین بود که به کمک برخی ترولهای آنلاین یک جنگ رسانهای مختصر، اما مفید علیه لاپین به راه انداخت.
به گفته منابع آگاه من که به دولت روسیه نزدیک هستند، پوتین در آن زمان نقشی که به پریگوژین داده بود به نوعی تبدیل کردن او به وزنه متعادل کننده ژنرالهایش بود. از نظر رییسجمهور روسیه، پریگوژین آدم کرملین بود و ابزاری مطیع و آسان. با این حال، در سالهای اخیر، پریگوژین مراتب ترقی را بسیار حرفهای طی کرد.
در ابتدا، او به عنوان سرآشپز پوتین شناخته میشد که توانست به پیمانکار دولتی ناهار مدرسه برای کودکان روسی در سراسر کشور تبدیل شود. او پس از تجربه به راهاندازی چند کار آنلاین و راه یافتن به پرونده اتهام دخالت روسیه در انتخابات ۲۰۱۶ ایالات متحده سرانجام به عنوان بنیانگذار گروه واگنر که پیمانکاران آن در آفریقا، سوریه و اکنون در اوکراین جنگیدند به شهرت خوبی دست پیدا کرد.
این دستاوردها به تنهایی موقعیت پریگوژین را نزد پوتین تضمین میکرد، اما امسال پریگوژین یک پله دیگر بالا رفت و از سایر دوستان پوتین در قدرت یعنی چهرههایی، چون وزیر دفاع، دبیر شورای امنیت روسیه، یا یوری کوالچوک، نزدیکترین دوست پوتین هم پیشی گرفت. پریگوژین همه آنها را پشت سر گذاشته و به نظر میرسد که امروز او مهمترین بازیکن روسیه در زمین سیاسی است. او هم محبوبترین چهره سیاسی و هم کسی است که مقامات عالیرتبه و بازرگانان بانفوذ روسیه از او میترسند.
رشد سیاسی پریگوژین در تابستان ۲۰۲۲ زمانی آغاز شد که او به گشت و گذار در زندانهای روسیه و استخدام زندانیان برای ارتش خصوصی واگنر پرداخت و برای کسانی که در خط مقدم در اوکراین میجنگند، حکم عفو گرفت: شش ماه خدمت در جنگ و سپس آزادی. پریگوژین برای انجام ماموریت استخدام زندانیان برای خدمت در جنگ، مجبور شد مدیریت مساله در چندین سازمان امنیتی کلیدی روسیه را همزمان به عهده بگیرد و این در حالی بود که همه این نهادها مانند وزارت کشور یا دفتر دادستانی کل، موقعیتهای بسیار حساس در ساختار سیاسی روسیه دارند و جدا از اینکه فقط به رییسجمهور پوتین گزارش میدهند هیچکس جرات بحث با آنها را ندارد. اما پریگوژین این معادله را به هم زد و در نقش یک جوکر ظاهر شد که میتواند همه آنها را همزمان شکست دهد.
تصور عمومی این بود که اگر پریگوژین بتواند هر زندانی با هر نوع محکومیتی را آزاد کند پس اختیارات او نامحدود است. نشانه بعدی وضعیت جدید پریگوژین، رویارویی آشکار او با وزارت دفاع و ستاد کل ارتش بود. این درگیری برای نظام سیاسی روسیه پدیده جدیدی بود. در گذشته زیردستان پوتین معمولا به خود اجازه حمله علنی به دیگر اعضای کابینه را نمیدادند، اما در سال ۲۰۲۲، این تغییر کرد. وقتی حمله روسیه به اوکراین شروع شد، پوتین درگیر جنگ بود و این مساله همه فکر و ذکر او شده بود. فقط آن دسته از افرادی که در به اصطلاح خط مقدم بودند به پوتین دسترسی مستقیم داشتند و اعضای حلقه داخلی سابق اهمیت پیشین خود را از دست دادند. در چنین فضایی پریگوژین موفق شد تصویر موثرترین جنگجو را از خود به نمایش بگذارد.
او زیرمجموعه وزارت دفاع نیست، در سیستم بروکراسی نظامی گنجانده نشده و وظایف، اهداف و چارچوب زمانی را خودش برای خودش تعیین میکند. منابع آگاه به من میگویند که پوتین با این چارچوب کاری آزاد برای پریگوژین مشکلی نداشت. او به پریگوژین اجازه داد تا با گستاخی و علنا از ژنرالهای دیگر روس انتقاد کند. پوتین هم نظرات ویژهای درباره این ژنرالها ندارد لذا بنیانگذار واگنر را بابت این انتقادها سرزنش نکرد.
پاییز گذشته، یوگنی نوژین، زندانی سابق روسی که پس از استخدام توسط گروه واگنر به اوکراین پناهنده شد و پس از تبادل زندانیان به روسیه بازگشت، با پتک کشته شد. ویدیویی از این قتل در ماه نوامبر منتشر شد که به احتمال زیاد هدف آن هشدار به تمام کسانی بود که ممکن است در آینده فکر فرار به سرشان بزند. در کمال تعجب این اقدام وحشیانه طرفداران زیادی پیدا کرد. فروشگاههای روسیه شروع به فروش «پتکهای واگنر» و همچنین سوغاتیها و برچسبهای خودرو با نمادهای واگنر کردند.
پریگوژین که بیانیهای در حمایت از قتل نوژین منتشر کرد، تا حدودی تبدیل به یک قهرمان مردمی شد. در نتیجه رادیکالترین سیاستمداران و بازرگانان به سمت پریگوژین کشیده شده اند. به گفته برخی منابع، رمضان قدیروف، رهبر چچن که قبلا خط مستقیمی با پوتین داشت، اکنون به پریگوژین گزارش میدهد. پریگوژین همچنین به قهرمان خبرنگاران حوزه نظامی تبدیل شده است. خبرنگارانی که در خدمت پروپاگاندا کرملین هستند و از بیان آشکار دیدگاههای فاشیستی ابایی ندارند. پریگوژین یک بازیگر سیاسی کاملا مستقل به نظر میرسد. او اخیرا درگیری لفظی با فرماندار سن پترزبورگ، الکساندر بگلوف که یکی از همکاران قدیمی پوتین است، داشت و در این باره نوشته بود: «افرادی مانند بگلوف، دیر یا زود مانند حشرات توسط جامعه ما له خواهند شد». در پایان سال ۲۰۲۲، بسیاری از تجار و مقامات سیاسی مسکو به شدت معتقد بودند که پریگوژین یک تهدید واقعی است.
یک نظامی روس به من گفت: «پتک پیامی برای همه ماست. سال گذشته برای چند ماه این پرسش مطرح شد که چرا پوتین، پریگوژین را مانند بسیاری دیگر سرجایش نمینشاند.» در ۱۰ ژانویه، پریگوژین در کانال تلگرام گروه واگنر گزارش داد که شبهنظامیان این گروه شهر سولدار اوکراین را تصرف کردهاند. این قدرتمندترین پیروزی تبلیغاتی او و حجتی بر این ادعا بود که واگنر یکی از آمادهترین واحدهای نظامی روسیه است.
برخی منابع سیاسی در مسکو به من میگویند که در آن مقطع، برخی از مقامات بلندپایه - ظاهرا نیمه شوخی - و در محافل خصوصی این سوال را مطرح میکردند که آیا نباید قبل از اینکه خیلی دیر شود با پریگوژین بیعت کنند؟ مساله تصرف سولدار به سوژه دعوای واگنر و وزارت دفاع تبدیل شد. وزارت دفاع مدعی شد که تصرف سولدار دستاورد آنها بوده که بلافاصله توسط پریگوژین و بسیاری از خبرنگاران حوزه نظامی تکذیب شد. برخی منابع میگویند واگنر به شهر سولدار روسیه یورش برد و همه ساکنان این شهر را کشت؛ بنابراین یوگنی پریگوژین یک سیاستمدار واقعی روس است. او چیزی را میگوید که مردم روسیه میخواهند بشنوند و آنچه از ارتش خود انتظار دارند هم در میدان انجام میدهد.
احتمالا در همین مقطع زمانی بود که پوتین احساس خطر کرد و متوجه شد که شاید پریگوژین کمی بیش از حد محبوب شده است؛ بنابراین او جایگاه دشمنان اصلی پریگوژین، ژنرالها لاپین و والری گراسیموف را ارتقا داد و ژنرال گراسیموف را به عنوان فرمانده عملیات در اوکراین منصوب کرد. این نحو انتصاب و تغییر مهره، بازی بروکراتیک سنتی پوتین است که همواره موثر بوده، اما ممکن است این بار کارساز نباشد. بسیاری از روسها که توسط تبلیغات به زامبیهایی تبدیل شدهاند، از اینکه ارتش پیروز نمیشود، ناامید هستند.
شهر کییف در چند روز- آنطورکه وعده داده شده بود- به تصرف روسها در نیامد. با انتصاب ژنرال گراسیموف به فرماندهی عالی، پوتین مسوولیت تمام شکستهای بعدی را بر عهده میگیرد، اما این مساله تاثیری در تضعیف موقعیت پریگوژین که اتفاقا آشکارا از انتصابهای جدید انتقاد نکرده، ندارد. این بدان معناست که در آینده نزدیک، شاید پریگوژین موقعیت رییسجمهور پوتین را به چالش بکشد و اینبار پوتین دیگر نتواند با آشپز سابق خود مخالفت کند.