در اینجا نگاهی خواهیم داشت به تعدادی از جالبترین و هیجانانگیزترین موجودات افسانهای در تاریخ که ریشه در فرهنگ ملل مختلف دارند. این لیست دربرگیرنده موجوداتی، چون شیردال تخت جمشید، گرندال اسطورهای وایکینگها و کراکن است.
به گزارش گجت نیوز، موجودات افسانهای از قدیمالایام پای ثابت داستانها و ترانههای فولکلوریک ملل مختلف جهان بودهاند. موجوداتی اساطیری، چون ققنوس یا اژدها از جمله افسانههایی تخیلی هستند که نسلهای مختلفی به شاخ و برگ دادن به قصههای آنها پرداختهاند تا به جایگاه کنونی خود در افسانههای ملل دست یافتهاند.
با این که ریشه اکثر این موجودات اساطیری در فکر، خیال و خلاقیت انسانهاست؛ اما برخی از آنها با الهام از موجودات مختلف طبیعت به وجود آمدهاند و به همین جهت انسانها میتوانند ارتباط بسیار بهتری با آنها برقرار کنند؛ بنابراین ترس و هیجان عموما نخستین پاسخ بشر به شنیدن برخی داستانها در خصوص موجودات افسانه ایست!
امروز قصد داریم به مرور تعدادی از جالبترین موجودات افسانهای تاریخ بپردازیم که هریک در میان تمدنی خاص مظهر قدرت یا بیرحمی است.
بر اساس افسانههای اسکاندیناوی، کراکن هیولایی دریایی با طول بیش از یک کیلومتر است که به کشتیها حمله کرده و آنها را نابود میکند. این هشتپای اسطورهای بهحدی بزرگ است که بدنش با یک جزیره اشتباه گرفته میشود!
نخستین اشاره مستند به کراکن در یک داستان ایسلندی در خصوص دو هیولای دریایی با نامهای Hafgufa و Lyngbakr انجام شد. همچنین دانشمندی سوئدی به نام کارولوس لینئوس، کراکن را موجودی منحصربفرد توصیف میکند که در دریاهای نروژ ساکن است.
به عقیده بسیار صاحبنظران، منشا شکلگیری کراکن، هشتپای غول پیکری با نام علمی Architeuthis dux است که ۱۸ متر طول دارد.
داستان بیوولف یکی از مهمترین آثار ادبیات آنگلوساکسون به شمار میرود. این رمان که بین قرنهای هشتم تا یازدهم روایت میشود، ماجرای قهرمانی به نام بیوولف را روایت میکند که به کمک پادشاه هروثگار میپیوندد تا با هیولایی به نام گرندال که موجودی خونخوار و بیرحم به شمار رفته و کل قلمرو را تهدید میکند، مبارزه کند.
باستانشناسان پیش از این بقایای شهری شبیه به هروثگار را در نزدیکی شهر Lejre دانمارک که نخستین پایتخت پادشاهی این کشور به شمار میرود، پیدا کردهاند. با این وجود مشخص نیست که افسانه گرندال (به معنای نابودگر) از کجا نشات گرفته است. بسیاری افراد معتقدند این موجود سمبل مرگ، بیماری و پلشتی و عدهای دیگر، گرندال را انسانی بیرحم و بسیار قدرتمند توصیف میکنند.
در افسانههای ژاپن، کاپا هیولای آبهاست که در رودخانهها و دریاچهها ساکن بوده و فرزندان نافرمان را میبلعد. کلمه کاپا به معنای فرزند رودخانه است و این موجود عموما با سر و صورت یک لاکپشت، به همراه نوک و بدن یک قورباغه به تصویر کشیده میشود که روی سرش حفرهای پر شده از آب قرار دارد.
بر اساس افسانههای ژاپنی، این حفره روی سر کاپا باید همیشه پر از آب باشد وگرنه او قدرتش را از دست خواهد داد.
جالب اینجاست که بسیار از ژاپنیها واقعا به کاپا اعتقاد دارند؛ به طوری که حتی در اطراف برخی رودخانههای این کشور میتوان هشدارهایی مبنی بر خطر حمله کاپا را مشاهده کرد. در عین حال بسیاری دیگر هم معتقد هستند که خاستگاه کاپا در حقیقت مشاهده سمندر بزرگ ژاپنی در اطراف برخی رودخانه توسط روستاییان قدیمی ژاپن است.
بر طبق افسانهها، شروع سال جدید چینی با نبرد علیه نیان آغاز میشود. این موجود بدنی شبیه به یک گاو وحشی و سری مثل یک شیر داشته و یکی از ترسناکترین موجودات افسانهای تاریخ به شمار میرود.
نیان موجودی وحشی است که در کوهها زندگی و شکار میکند. با این حال در اواخر زمستان، این موجود به سمت دهکدهها حمله میبرد و افراد دهکده، بهخصوص کودکان را از بین میبرد! روستاییان به مرور زمان متوجه شدند که نیاز از سه چیز میترسد: رنگ قرمز، آتش و سر و صدا؛ بنابراین همزمان با آغاز سال نوی چینی، روستاییان با آویزان کردن چراغهای قرمز رنگ و با ایجاد سر و صداهای مختلف سعی در فراری دادن این موجود داشتند.
بر اساس داستانهای اساطیری، نیان سرانجام توسط کاهنی به نام هونگجون لازو دستگیر شد و از آن پس چینیها هرساله با جشن و پایکوبی، به دام افتادن این موجود اسطورهای و شوم را جشن میگیرند!
ناگا هم یکی از جذابترین موجودات افسانهای است که در اقیانوسها، رودخانهها، دریاچهها و آبشارها ساکن بوده و رنگ سیاه و چندین متر طول دارد. ناگاها موجوداتی مورد احترام به شمار میروند و عموما به عنوان الهه باران و ابر شناخته میشوند.
این موجودات اساطیری همچنین منشا بسیاری صفات خدایی در تمدنهای مختلف به شمار رفته و معمولا در نقش محافظین معبدها و اماکن مقدس قرار میگیرند. بسیاری افراد معتقدند ناگاها در شهرهایی زیرزمینی زندگی میکنند و قادر به صحبت کردن به زبان انسانها هستند. این موجودات همچنین میتوانند از قدرتهای خود برای کنترل آب و هوا استفاده کنند و هر زمان که تصمیم بگیرند، به فرم انسان درآیند!
پرنده پیازا نیز موجودی خیالیست که حضور پررنگی در افسانههای آمریکای باستان، قرنها پیش از این که اروپاییها آن را تصرف کنند، داشته است. در سال ۱۶۷۳، کشیشی فرانسوی پیازا را موجودی با ابعاد شبیه به یک گاو و شاخهای گوزن توصیف میکند که چشمانی قرمز و ریشی شبیه به یک ببر دارد. این کشیش همچنین چهره پیازا را شبیه به یک انسان توصیف میکرد و آن را صاحب دمی شبیه به یک ماهی میدانست.
حفاریهای باستانشناسان در کشور هند هم مجموعهای از نقاشیها و سنگنگارهها را از دل خاک بیرون آورده که شباهتهای بسیاری با پیازا دارد. این که چطور دو تمدن که از لحاظ جغرافیایی اینقدر از هم فاصله دارند، میتوانند یک موجود واحد در افسانههایشان داشته باشند، سوال بسیاری تاریخ نگاران است!
زمانی که پولینزیها به هاوایی رسیدند، مشاهده کردند که این سرزمین پر از سد، جاده، ساختمان و اسکله است! دلیل این امر حضور موجوداتی اسطورهای به نام منهونها بوده است. منهونها گونهای بسیار تاریخی هستند که ظاهری شبیه به انسان داشته؛ اما بسیار ریزقامتتر بودند.
این موجودات در صنایع دستی و ساخت و ساز بسیار ماهر بودند؛ بهطوری که بر اساس روایات، برخی از ساختههای آنها تا به امروز هم دستنخورده باقی مانده و گویای مهارت بیتکرار این موجودات در ساخت و ساز بوده است.
البته هیچ شاهد و مدرکی مبنی بر حضور موجوداتی انساننما و کوتوله در گذشته در هاوایی پیدا نشده است. همین امر باعث شده که نژاد منهون چیزی بیشتر از یک افسانه به نظر نرسد!
آزتکهای مکزیک معتقدند که زمین با نابودی یک هیولای دریایی غولپیکر به نام Cipactli ساخته شد. کیپاکتلی در افسانههای مختلف با تعبیرهای متفاوتی توصیف میشود. برخی او را یک تمساح با ویژگیهای قورباغه و ماهی توصیف میکنند، برخی از او به عنوان هیولای دریایی و برخی دیگر صرفا هیولا نام میبرند. با این حال همه افسانهها او را منشا خلقت کره زمین میدانند.
کیپاکتلی اشتهایی سیریناپذیر است و خدایان پس از خلق این موجود متوجه شدند بهزودی همه چیز و همهکس توسط او بلعیده خواهد شد. به همین دلیل تصمیم به نابودی او گرفتند و در مبارزهای نفسگیر سرانجام او را شکست دادند. پس از مرگ، سر این موجود تشکیلدهنده سیزده بهشت آزتکها شد، دمش جهان زیرین (آندرورلد) را تشکیل داد و بدنهاش تشکیل دهنده زمین شد.
یکی دیگر از جذابترین موجودات افسانهای تاریخ ملل گریفین است که سر و بال یک عقاب را دارد و بدنش، بدن یک شیر است. از آنجا که عقاب در گذشته به عنوان پادشاه پرندگان شناخته میشد و شیر به عنوان پادشاه هیولاها، گریفین در دنیای هیولاها به عنوان شاه شاهان شناخته میشد.
در دوره ایران باستان، گریفین بهعنوان محافظ انسان در برابر شیطان، جادو و حیلهگری شناخته میشد. باستانشناسان همچنین تصاویری از این موجود مربوط به قرن پانزدهم پیش از میلاد را بر روی در و دیوارهای کاخها پادشاهی یونان مشاهده کردند؛ با این حال قدمت این موجود در تمدن مصر و ایران قدیم به حدود چهار هزار سال قبل از تولد مسیح بر میگردد.
در روایات اساطیری چین باستان، آسمان به چهار قسمت مختلف تبدیل میشد که هریک پذیرای هفت عمارت بود. در مجموع این چهار قسمت تشکیلدهنده ۲۸ عمارت مختلف بودند. این عمارتها در حقیقت معادل صور فلکی در اخترشناسی غربی هستند.
هریک از این چهار قسمت تشکیلدهنده آسمان، با نام موجودی اساطیری شناخته میشد. این چهار موجود عبارت بودند از:
اژدهای آبی شرق
ببر سفید غرب
لاکپشت مشکی شمال
پرنده قرمز جنوب
در کنار اهمیت اخترشناسی که هریک از این چهار موجود اسطورهای دارند، افسانهها و روایتهای فراوانی در خصوص هریک از آنها در ادبیات کلاسیک چین قابل مشاهده است.