نوید فرخی که امسال چهار عنوان کتاب با محوریت شرلوک هولمز به ترجمه او توسط ناشران مختلف منتشر شده است، میگوید: شرلوک هولمز واقعیترین شخصیت خیالی تاریخ است. آدرس منزل او در «خیابان بیکر، پلاک ۲۲۱ بی» مشهورترین آدرس جهان است و او تنها کاراکتر خیالی است که موزهای به افتخارش ساختهاند و دکتری افتخاری به او دادهاند. از نظر موجسازی شاید فقط هریپاتر با او رقابت کند. علت اینکه اینقدر چنین شخصیتی به دل نشسته، از جهات مختلفی قابل بررسی است، اما یکی از آنها این است که دویل، کاراکتر هولمز را از روی یکی از استادان خود به نام جوزف بل خلق کرد.
به گزارش شهروند، چرا هولمز؟ چون آثارش پیشتر در ایران با ترجمههای کریم امامی و مژده دقیقی منتشر شده بودند. نوید فرخی، اما در ترجمههای مجدد خود، کاری ویژه انجام داده است؛ توضیحات مفصل ابتدای هر داستان درباره شخصیتها، مکانها و … آمده است. تصاویر متن اصلی را هم در کتابش آورده و منتشر کرده است. این البته تنها کتاب او نیست که حول محور هولمز ترجمه کرده؛ «آخرین خدمت شرلوک هولمز» و «پروندههای شرلوک هولمز» را با نشر «گویا» منتشر کرده است.
«شرلوک هولمز و بیوه سیاه» را که اقتباسی از آثار کانن دویل است، توسط نشر «قطره» چاپ و کمیک استریپ «شرلوک هولمز و خونآشام ساسکس» را هم با نشر «سارات» منتشر کرده است. به همین مناسبت گفتوگویی با او انجام دادهایم که در ادامه میخوانید.
امسال سه کتاب از شرلوک هولمز منتشر کردهاید. تازهترینشان «آخرین خدمت شرلوک هولمز» بود از نشر «گویا». از همین کتاب شروع کنم. اول اینکه تمام داستانها قبلا ترجمه شدهاند. چرا دوباره سراغشان رفتی؟
پیش از اینکه وارد بحث ترجمه مجدد بشویم باید میان آثاری که در دامنه عمومی قرار دارند و آثاری که مشمول حق مؤلف هستند فرق قائل شویم. نپیوستن کشورمان به کنوانسیون برن، سودهای کم و ضررهای بسیار دارد که در جای خود قابل بحث است. شرلوک هولمز جزو دسته اول است؛ بدین معنی که فاقد حق مؤلف است. همچنین وقتی صحبت از برگردان آثار کلاسیک میکنیم، بهطور خاص بحث کیفیت، ارتقا، تغییر بافت جامعه و… به میان میآید. پس این دسته از آثار را میبایست از منظر دیگری نگاه کرد.
آثار کلاسیک در گذر زمان بیشتر و بیشتر تفسیر و تحلیل میشوند. گاهی کتابی معتبر برگردانده شده و ترجمهاش هم کیفیت بدی ندارد، اما مترجم خبره دیگری وقتی همان اثر را با قلم خود ترجمه میکند آن را به طریقی ارتقا میدهد. نمونهها فراواناند، صرفا بهدلیل اینکه سوءتفاهمی پیش نیاید اسم نمیبرم.
آثار کلاسیک بهدلیل اینکه پیشتر هم برگردانده شدهاند، به احتمال زیاد بارها مورد بررسی، مطالعه و نقد قرار گرفتهاند، پس مترجمی که دست به قلم شده و میخواهد آن آثار را ترجمه کند، لاجرم باید نسخهای باکیفیتتر از ترجمههای پیشین ارائه دهد و در نهایت خواننده است که در جایگاه قضاوت قرار خواهد گرفت. به جز بحث دقت ترجمه، در این مجموعه سعی کردهام در درجه اول آثار را منسجم، یکدست و با تقسیمبندی اولیه به چاپ برسانم؛ چیزی که تا پیش از این مجموعه رعایت نشده بود. همچنین کاری که به کوشش نشر «گویا» منتشر شد، از معدود نسخههایی است که از تصاویر اصلی مجله استرند در آن استفاده شده است.
کتاب مقدمه بسیار جالبی هم دارد؛ ازجمله اشاراتی به مورخان یا مؤلفان در ایران که نخستینبار از شرلوک هولمز اسم بردهاند. مثلا نمیدانستم حتی ادوارد براون (مؤلف معروف تاریخ ادبیات ایران) هم از او اسم برده است. نکته جالبتر این بود که بعضی از مؤلفان قدیمی فکر کرده بودند شرلوک هولمز واقعا وجود داشته و هوش و ذکاوتش را هم ستوده بودند! در کل نکات جالبی بود.
همینطور است؛ چون شرلوک هولمز واقعیترین شخصیت خیالی تاریخ است. آدرس منزل او در «خیابان بیکر، پلاک ۲۲۱ بی» مشهورترین آدرس جهان است و او تنها کاراکتر خیالی است که موزهای به افتخارش ساختهاند و دکتری افتخاری به او دادهاند.
از نظر موجسازی شاید فقط هریپاتر با او رقابت کند. علت اینکه اینقدر چنین شخصیتی به دل نشسته، از جهات مختلف مثل شرایط فرهنگی، اجتماعی، تاریخی، ادبی و… قابل بررسی است، اما بیتردید یکی از آنها هم این مساله است که دویل، کاراکتر هولمز را از روی یکی از استادان خود به نام جوزف بل خلق کرد.
در کتاب «آخرین خدمت شرلوک هولمز»، ابتدای هر داستان، توضیحاتی داری که در ترجمههای دیگر ندیدهام؛ توضیحات بسیار جالبی که به درک داستان کمک میکند. این توضیحات مترجم است یا در متن اصلی آمده بود؟
نه، در داستانهای اصلی توضیحاتی وجود نداشت. افزودن آن جزییات کمابیش مفصل در درجه اول به دلیل علاقه خودم، در درجه دوم با هدف جذابتر کردن کتاب برای هواداران شرلوک هولمز و در نهایت برای بالا بردن اطلاعات عمومی خوانندگان درباره وقایع و شرایط تاریخی و فرهنگی بریتانیا بود. برای مثال وقتی پروتاگونیست و دستیارش از فلان خیابان رد میشوند، در توضیحات آوردهام که آن خیابان دیگر وجود ندارد.
همچنین از آنجایی که برخی دستنوشتههای دویل نیز موجود است، تفاوتها بین نسخه چاپی و نسخه اصلی را که البته ناچیز بودند، آوردهام و جزییات بیشتر در مورد هر موقعیتی از مواجهه هولمز با زنان تا اقتباسها، واکنشها، بازخوردها و… به تفصیل شرح داده شدهاند. وقت زیادی گذاشتم، اما از گنجاندن آنها راضیام، چون در نهایت به گفته خوانندگان تفاوت اصلی (یا حداقل نخستین نقطه تمایزی که به چشم میخورد) نسخه من با نسخههای دیگر همین مساله است.
درباره کتابهای دیگر هم میگویی؟ هر کدامشان شامل چه داستانهایی است و چطور شد آنها را در مجموعههای مستقل دیگری منتشر کردی؟ با نشر «قطره»، نشر «سارات» و…
امسال به جز کتاب «آخرین خدمت شرلوک هولمز» که بیش از همه موضوع این گفتگو بود، اثر دیگری هم با عنوان «پروندههای شرلوک هولمز» در نشر «گویا» به چاپ رسید. هر دوی این کتابها به قلم نویسنده اصلی بودند. کتاب بعدی که چاپ شد یک اقتباس بود.
داستانهای شرلوک هولمز چندین نسل از علاقهمندان را شیفته خود کرده، اما آرتور کانن دویل فقط در آثار محدودی برای ما ماجراهای کارآگاه مشهورش را نوشته است. به همین دلیل دهههاست نویسندگان دیگر، داستانها و رمانهایی را با محوریت شرلوک هولمز و دکتر واتسن مینویسند. کتاب «شرلوک هولمز و بیوه سیاه» که نشر «قطره» آن را منتشر کرد، یکی از این آثار است. خوشبختانه این عنوان تاکنون به فارسی برگردانده نشده بود. من ابتدا آن را به دبیر ژانر پلیسی نشر «قطره» یعنی آقای کاوه میرعباسی پیشنهاد دادم و بعد از پذیرش ایشان، آن را ترجمه کردم.
کمیک استریپ شرلوک هولمز، کتاب دیگری است که منتشر کردهای. من پیشتر در ایران کمیک استریپهایی از داستانهای هولمز دیده بودم، اما به نظرم میرسید که تألیف و تصویرگری نویسندگان داخلی بوده است. این کار را بر اساس نسخه خارجی انتخاب کردی یا تألیف است؟
کمیک استریپ «شرلوک هولمز و خونآشام ساسکس» که به کوشش نشر «سارات» چاپ شده، بر اساس داستانی با همین نام از سر آرتور کانن دویل نوشته شده است و بنابراین نمیتواند تألیفی باشد. من بهشدت دوست دارم روزی روی کار تألیفی شرلوک هولمز، با هر پلتفرمی که شده کار کنم؛ تا ببینیم در آینده چه پیش خواهد آمد. یکی- دو نشر برای کار روی تصویرسازی کتب کمیک علاقه نشان میدهند، اما جدا از هزینه سرسامآور چاپ مصور، طراحی و کشیدن تصاویر هم هزینه مضاعف میطلبد، بنابراین در این زمانه اولویت بر ترجمه کارهاست.