bato-adv
کد خبر: ۵۸۹۳۰۲

خاطرات مهدوی کنی؛ مجاهدین ما را بایکوت می‌کردند، اما کمونیست‌ها نه

خاطرات مهدوی کنی؛ مجاهدین ما را بایکوت می‌کردند، اما کمونیست‌ها نه
آیت الله محمد رضا مهدوی کنی در کتاب خاطرات خود می‌گوید: مجاهدین، آن زمان خیلی بی اعتنایی می‌کردند. تعدادی از آن‌ها را به بند ما آوردند و آن‌ها تقریبا ما معممین [روحانیون]را بایکوت کرده بودند. بچه‌هایی هم که جدیدا می‌آمدند بلافاصله با آن‌ها تماس می‌گرفتند و ارتباط شان را با ما قطع می‌کردند؛ ولی کمونیست‌ها این طور نبودند و برخوردشان تا آخر محترمانه بود.
تاریخ انتشار: ۱۶:۰۶ - ۰۷ آذر ۱۴۰۱

آیت الله محمدرضا مهدوی کنی در کتاب خاطرات خود، نکاتی را از هم‌بندی با چپ‌ها بیان می‌کند که در پی می‌آید.

به گزارش ایرنا، آیت الله محمد رضا مهدوی کنی در کتاب خاطرات خود می‌گوید: در زندان اوین بند یک، از اول حالت تفکیکی وجود داشت و به این خاطر موضع‌گیری ما در برابر کمونیست‌ها و لامذهب‌ها بود که اختلاط مطلق را به آن‌ها برنمی‌تافتیم. توجه داشته باشید آن موقعی که ما را به زندان آوردند به تدریج فضای باز سیاسی مطرح و آن فشار‌هایی که اوایل به زندانی‌ها وارد می‌کردند برداشته شد.

فتوای نجاست کمونیست‌ها

روی همین حساب، کمونیست‌ها را احترام می‌کردند و وسایل و امکانات بیشتر به آن‌ها دادند، تلویزیون را نمی‌دانم، ولی رادیو را به آن‌ها دادند. ما اصلا تلویزیون نمی‌خواستیم، چون مخالف بودیم، ولی مثل این که آن‌ها داشتند.

خلاصه این بند را دو قسمت کرده بود، حتی دستشویی دو قسمت بود. یک قسمت در اختیار آن‌ها بود و قسمت دیگر به مسلمان‌ها اختصاص داشت که ما ظرف‌هایمان را در قسمت خود می‌شستیم. البته آن‌ها نسبت به ما احترام می‌کردند؛ یعنی در برخوردهایشان خیلی محترمانه برخورد می‌کردند و ما نیز به آن‌ها احترام می‌کردیم، اما این که در جلسات ما شرکت کنند و به خصوص این که بیایند و بنشینند را یادم نیست.

حتی بعد از اعلامیه و فتوای بر نجاست کفار هم همین طور بود و باز به ما احترام می‌کردند؛ یعنی این‌ها با مجاهدین خلق خیلی فرق داشتند و ما هم به آن‌ها احترام می‌گذاشتیم.

بایکوت توسط مجاهدین

مجاهدین، آن زمان خیلی بی اعتنایی می‌کردند. تعدادی از آن‌ها را به بند ما آوردند و آن‌ها تقریبا ما معممین [روحانیون]را بایکوت کرده بودند. بچه‌هایی هم که جدیدا می‌آمدند بلافاصله با آن‌ها تماس می‌گرفتند و ارتباط شان را با ما قطع می‌کردند؛ ولی کمونیست‌ها این طور نبودند و برخوردشان تا آخر محترمانه بود.

اگر چیزی از قول مسعود رجوی نقل می‌کنم، نه به خاطر این است که من او را در زندان دیدم، چون او را به بند ما نیاوردند، منتها هواداران آن‌ها را می‌دیدیم که به آنجا می‌آوردند و دوباره می‌بردند. از این رفت و آمد‌ها غرض داشتند.

اگر انقلاب پیروز شود ابتدا با شما می‌جنگیم

همیشه در زندان رسم است که بند‌ها را عوض می‌کردند و این به خاطر اختلاط و نوعی جمع آوری اطلاعات یا روحیه‌گیری بود که در زندان رسم بود. آنها، یعنی دوستان مسعود [رجوی]می‌گفتند اگر انقلاب پپروز شود حکومت آینده یک حکومت مذهبی به شکلی که شما آخوند‌ها می‌گویید نیست. ما چنین حکومتی را قبول نداریم. باز یکی از آن‌ها می‌گفت مسعود می‌گوید ما [امام]خمینی را قبول نداریم، امام [ خمینی]کیست که ما بخواهیم از او تبعیت کنیم، ما ۴۰ تا مثل [امام]خمینی داریم.

آقایان کروبی، فاکر و گرامی وقتی در بند ۲ بودند با آن‌ها زیاد برخورد داشتند. این آقایان از قول مجاهدین نقل می‌کردند که آن‌ها می‌گویند [امام]خمینی کیست؟ و می‌گفتند اگر یک روز انقلاب پیروز شود اولین گروهی که ما با آن‌ها می‌جنگیم شما آخوند‌ها هستید، می‌گفتند بزرگترین مانع در سر راه حکومت بی طبقه توحیدی، شما هستید.

خلاصه این که محکومیت من ۴ سال بود و بیشتر این مدت را در زندان اوین گذراندم. بعد در ماه آبان که عده‌ای را آزاد کردند، بنده هم جزو آن‌هایی بودم که با عنوان عفو آزاد شدم و مجموعا حدود ۲ سال زندان کشیدم.

منبع: خاطرات آیت الله مهدوی کنی، مرکز اسناد انقلاب اسلامی

bato-adv
مجله خواندنی ها
bato-adv
bato-adv
bato-adv
پرطرفدارترین عناوین