فرارو- ساختمانها اغلب فرو نمیریزند، اما وقتی فرو میریزند برای افرادی که داخل آن به دام افتادهاند فاجعه بار است. بلایای طبیعی مانند زلزله و طوفان میتواند کل شهرها را با خاک یکسان کند و برای تیمهای جستجو و نجات که سعی در یافتن بازماندگان دارند این یک کار پر دردسر است.
به گزارش فرارو به نقل از سی ان ان، با این وجود، یک نجات دهنده دور از ذهن، در حال آموزش دیدن است تا به بازماندگان زمین لرزه و حوادث طبیعی و سوانح غیرمترقبه کمک کند: موش. این پروژه که توسط سازمان غیرانتفاعی بلژیکی APOPO طراحی شده موشها را به کوله پشتیهای کوچک دارای فناوری پیشرفته مجهز میسازد تا به امدادگران را برای کمکرسانی به بازماندگانِ میان آوار، کمک کنند و عملیات جستجو موفقیت آمیزتر از قبل صورت گیرد.
"دونا کین" دانشمند تحقیقات رفتاری و مدیر این پروژه میگوید: «موشها کاملا کنجکاو هستند و دوست دارند کاوش کنند و این ویژگی برای جستجو و نجات بسیار مهم است».
کین میگوید علاوه بر روحیه ماجراجویانه جثه کوچک و حس بویایی عالی موشها، آنها را برای مکانیابی اشیاء در فضاهای تنگ به گزینهای عالی تبدیل کرده است. موشها در حال حاضر برای یافتن بازماندگان در یک منطقه شبیه سازی شده فاجعه، آموزش میبینند.
آنان ابتدا باید فرد مورد نظر را در یک اتاقی خالی پیدا کنند یک سوئیچ روی جلیقه خود را بکشند تا صدا ایجاد کنند و سپس به پایگاه بازگردند، جایی که با یک هدیه به آنان پاداش داده میشود.
علیرغم آن که موشها هنوز در مراحل اولیه آموزش قرار دارند، APOPO با دانشگاه فناوری آیندهوون در هلند همکاری میکند تا یک کوله پشتی مجهز به دوربین فیلمبرداری، میکروفون دو طرفه و فرستنده مکانیاب بسازند. کین میگوید: «موشها به همراه کوله پشتی و آموزش برای جستجو و نجات فوقالعاده مفید هستند».
سازمان غیرانتفاعی بلژیکی APOPO بیش از یک دهه است که سگها و موشها را در پایگاه خود در تانزانیا در تشخیص بوی مینهای زمینی و سل آموزش میدهد. آن سازمان در برنامههای خود از موشهای کیسهدار غول پیکر آفریقایی استفاده میکنند که در مقایسه با موشهای قهوهای معمولی در شرایط اسارت، هشت سال طول عمر بیشتری دارند.
پروژه جستجو و نجات به طور رسمی، با پیوستن کین به تیم، در آوریل ۲۰۲۱ میلادی آغاز شد. سازمان APOPO سالها در تلاش بود تا این ایده را عملیاتی کند، اما فاقد بودجه و شریک مناسب برای اجرای عملیات جستجو و نجات بود.
یکی از مولفههای کلیدی ماموریت جستجو و نجات، فناوریای بود که به اولین امدادگران اجازه میداد تا از طریق موشها با قربانیان ارتباط برقرار کنند. APOPO فاقد این فناوری بود تا زمانی که "ساندر وردیسن"مهندس برق به پروژه پیوست. وردیسن در سال ۲۰۱۹ میلادی، در دوره کارشناسی ارشد خود در دانشگاه فناوری آیندهوون به دنبال "استفاده از فناوری برای بهبود زندگی"بود. او در APOPO دوره کارآموزی خود را گذراند و وظیفهاش ساخت نمونه اولیه کولهپشتی موش بود تا به امدادگران کمک کند از ایده بهتری برای عملیات بهره ببرند.
نمونه اولیه شامل یک محفظه پلاستیکی با چاپ سه بعدی با یک دوربین فیلمبرداری بود که فیلم زنده را به یک ماژول گیرنده روی لپ تاپ ارسال میکرد. در حالی که نسخه با کیفیت بالا را روی کارت حافظه ذخیره میکرد و با یک جلیقه نئوپرن (همان مادهای که برای لباسهای غواصی مورد استفاده قرار میگیرد) به موشها متصل شد.
وردیسن برای آزمایش تجهیزات به تانزانیا رفت. او میگوید: «در ابتدا موشها واقعا نمیدانستند چگونه با آن کنار بیایند، اما به سرعت با شرایط سازگار شدند. در پایان کار موشها تنها با کوله پشتی میدویدند و اصلا با آن مشکلی نداشتند».
با کارکرد "بهتر از حد انتظار" کوله پشتیها، وردیسن حتی پس از پایان دوره کارآموزی خود به عنوان یک داوطلب به اصلاح طرح ادامه داد. با این وجود، کاهش اندازه فناوری و تطبیق آن با مناطق فاجعه زده آسان نبود. وردیسن میگوید: «GPS نمیتواند به آوار متراکم و آوار ساختمانهای فروریخته نفوذ کند. یک جایگزین واحد اندازهگیری اینرسی است، یک ردیاب که در پاشنه چکمههای آتشنشانان استفاده میشود. وقتی راه میروید پایشان در هر قدم ثابت میماند، اینجاست که میتوانند ردیاب را تنظیم کنند. در مورد موشها ما هنوز این ویژگی را پیدا نکردهایم».
هم چنین، وردیسن در تلاش است تا فناوری بیشتری را مانند میکروفون دو طرفه در نسخه بعدی قرار دهد و در عین حال اندازه آن را کاهش دهد. با وزن حدود ۱۴۰ گرم وزن، نمونه اولیه دو برابر سنگینتر از آن چه در نظر گرفته شد، بوده است. اگرچه وردیسن میگوید که حجیم بودن کوله پشتی مشکل اصلی بود و از ۱۰ سانتی متر طول و ۴ سانتی عمق برخوردار بوده است.
او میافزاید: «موشها در برابر چیزی قرار میگرفتند که معمولا نمیتوانستند زیر آن بروند». برای کوچک کردن کوله پشتی بدون از دست رفتن عملکرد، وردیسن قصد دارد همه چیز را روی یک برد مدار چاپی ادغام کند که فضای بیشتری را آزاد میکند. این نسخه ارتقا یافته کولهپشتی باید اواخر سال جاری آماده شود. او امیدوار است روزی بتواند به اولین پاسخدهندگان کمک کند تا "فردی را که در غیر این صورت نجات نمییافت" پیدا کنند.
در همین حال، کین در تانزانیا پیچیدگی محیط آموزشی موشها را افزایش میدهد تا آن محیط را بیشتر شبیه محیطی سازد که ممکن است موشها در زندگی واقعی با آن مواجه شوند. این افزودن صداهای صنعتی مانند حفاری برای تقلید از شرایط اضطراری واقعی است.
تا اینجا نتایج امیدوارکننده هستند. کین میگوید مشاهداتاش نشان میدهند که موشها به خوبی به شبیهسازیهای دشوار واکنش نشان میدهند. او میگوید: «آنان باید در هر محیطی تحت هر شرایطی کاملا قابل اطمینان باشند و این آن چیزی است که این موشها به طور طبیعی در آن خوب هستند».
به گفته کین، موشها از بدو تولد در معرض انواع محیطها، مناظر، صداها و افراد بهعنوان بخشی از یک "فرایند عادتسازی" قرار میگیرند که باعث میشود قرار گرفتن تدریجی آنان در موقعیتهای پرتنشتر و تشدید شدهتر، کمتر استرس زا باشد.
از آنجایی که حیوانات در مرکز پروژهها و ماموریتهای APOPO قرار دارند، در نظر گرفتن رفاه آنان در اولویت قرار دارد. این حیوانات پنج روز در هفته در جلسات ۱۵ دقیقهای آموزش میبینند و به تنهایی یا با خواهر و برادرهای همجنس خود در قفسهای خانگی زندگی میکنند؛ جایی که پس از بازنشستگی از زندگی کاری نیز روزهای خود را آنجا خواهند گذراند.
کین میافزاید: «موشها یک رژیم غذایی حاوی میوهها و سبزیجات تازه دارند. همچنین میتوانند روزانه در یک اتاق بازی که سفارشی ساخته شده بازی کنند.».
این برنامه هنوز در حال توسعه است، اما "کین" تخمین میزند که آموزش هر موش دست کم ۹ تا ۱۲ ماه به طول انجامد. کین میگوید برای مرحله بعدی آموزش تیمش، مدلی از ساختمان چندین طبقه فروریخته ایجاد خواهد کرد تا به سناریوهای دنیای واقعی نزدیکتر باشد. هنگامی که اطمینان از آمادگی موشها در محیطهای پیچیدهتر حاصل شد، پروژه برای آماده سازی بیشتر در محیطهای واقعیتر به ترکیه جایی که GEA مستقر است، انتقال پیدا خواهد کرد. اگر همه چیز به خوبی پیش برود موشها به طور بالقوه وارد موقعیتهای زندگی واقعی خواهند شد.
با این وجود، در حال حاضر کین و تیماش در تانزانیا بر این موضوع تمرکز دارند که موشها مرحله اولیه تمرین را پشت سر بگذارند و امیدوار هستند که روزی در آینده وارد میدان حوادث رخ داده واقعی شوند. کین میگوید: «حتی اگر موشهای صحرایی ما فقط یک بازمانده را در مکان فاجعه زده و تخریب شده پیدا کنند، این تحول برای مان خوشحال کننده خواهد بود».