عباس عبدی از تحلیلگران سیاسی ایران معتقد است در این مقطع، تعداد افراد حاضر در اعتراضات اهمیت چندانی ندارد. بلکه مسائل مهمتری مطرح شده است که باید به آنها پرداخته شود.
گفتوگوی «هممیهن» با عباس عبدی را در ادامه میخوانید:
برآورد شما از تنوع آماری که مسئولان درباره معترضان حاضر در خیابان میدهند چیست؟
تنوع آمار یا ناشی از تنوع شیوههای محاسباتی است یا تنوع آرزوهای اعلامکننده، یا تفاوت در تعریف معترضان. بعضیها موافق اعتراضات هستند و دوست دارند آمار را بالا ببرند و برخی روش مخالف دارند. آمار غیرثبتی در ایران، چندان اعتبار و معنای روشنی ندارد و خیلی نباید به آنها تکیه کرد.
با توجه به تجربیاتی که در سطح بینالملل و داخلی وجود دارد؛ چقدر آمار رسمی اعلامی درباره موضوعاتی که دولتها ذینفع محسوب میشوند؛ قابل اعتماد است؟ آیا سازوکاری برای جلوگیری از انتشار آمار غیرمستند در سطح بینالملل وجود دارد؟
برای محاسبه آماری، شیوههایی وجود دارد که به نظرم در این اعتراضات نمیتوان از آنها استفاده کرد و نتایج آن نیز احتمالا اثربخش نیست. مهم این است که آیا معترضان و اعتراضات را میتوان جمع و از آن مهمتر حل کرد یا نه؟ اتفاقا اگر ماجرا جمع نشود، هرچه آمار کمتر گفته شود، بدتر است. چراکه این سوال به وجود میآید که چطور یک جمعیت به قول خودتان چندصدنفره و فریبخورده را نمیتوان جمع کرد؟ به هر حال جمع کردن یک جمعیت صدهزار نفری بسیار دشوار است، اما اگر جمعیت کم است و نتوان جمع کرد باید استنتاجهای دیگر کرد و به عوامل مهم دیگر هم پرداخت و البته در چنین مواردی صرفا آمار حاضرین اهمیت ندارد.
مثلا ما در این اتفاق علاوه بر جمعیت معترضان باید به آماری توجه کنیم که مربوط به افرادی است که از معترضان حمایت میکنند یا در برابرشان سکوت همراه با رضایت دارند، ولی وارد میدان نمیشوند. آمار اینها اینجا اهمیت پیدا میکند.
انتشار آمار مختلف از طرف حاکمیت تا چه اندازه در کاهش اعتماد عمومی به اخبار رسمی اثرگذار است؟
مراکز رسمیای در کشور هستند که تولید آمار میکنند، مثل مرکز آمار یا بانک مرکزی و کموبیش آمار اینها معتبر است. مگر اینکه خلافاش ثابت شود. آمارها هم دو دسته است. آمارهای ثبتی که عموما دقت بالایی دارند، مثل تعداد متولدین؛ اما آمارهای برآوردی که اعتماد به آنها کمی دشوارتر است و باید احتیاط کرد. مثلا وقتی میخواهیم میزان رضایت مردم از زندگیشان را بسنجیم، هم سنجش آن کار دشواری است و هم امکان طرح هر پرسشی از مردم وجود ندارد.
اینجا باید برآورد کرد. این برآورد هم به شیوه تحقیق مربوط میشود. اما در هر حال، آمارهای مرکز آمار و بانک مرکزی و ثبت احوال و... قابل استناد هستند. اما آمارهایی که سیاسیون و مدیران کشور، به صورت کیلویی میگویند اهمیتی ندارد. در این تظاهرات بهخصوص، آمار معترضان مهم نیست. آمار ساکتین یا کسانی که از طریق بیان و اظهار حمایت میکنند اهمیت اول را دارد.
به نظر شما حالا که مسئولان در سطوح مختلف دست به اعلام آمار میزنند؛ چرا بین آمارهای اعلامشده تا این اندازه اختلاف وجود دارد؟
خب! در ایران مرسوم است که هر کس یک آماری میدهد، زیرا کسی هم صحت و سقم آن، گریبانش را نمیگیرد و همین مسئله آمار را بیاعتبار میکند و این آمار را هم برای مردم نمیدهند، چون مردم این آمار را نمیپذیرند. این آمار برای جاهای دیگر ارائه میشود و آن نهادها هم لابد این آمارها را میپذیرند.
بهترین سازوکار برای رسیدن به آمار دقیق در مسائلی مانند اعتراضات چیست؟
به نظرم فعلا آمار دقیق داشتن اهمیتی ندارد. چه ۱۰ هزار نفر چه ۱۰۰ هزار نفر در خیابان باشند، اکنون باید خروجی و آثار و عوارض این حضور بررسی شوند. چهبسا حضور ۱۰۰ نفر خروجی بیشتری از تجمع صدهزار نفری داشته باشد. به جز این، آمارهای غیررسمی هم اهمیتی ندارند و کسی هم این اعداد را باور نمیکند.