فرارو- طی چندین سال گذشته برنامه دولت برای استفاده از ظرفیتهای مالیاتی به منظور جبران کسری بودجه دولت افزایش یافته، به طوری که پایههای جدید مالیاتی در این سالیان بروز و ظهور کرده است، مالیات بر ثروت، مالیات بر خانه و خودروهای لوکس، مالیات بر خانههای خالی و به تازگی مالیات از حسابهای بانکی همگی پایههای جدیدی هستند که دولت از آنها قصد مالیات ستانی بیشتر را دارد.
به گزارش فرارو، بسیاری از کارشناسان معتقدند در حالی که هیچ گونه خدمات ملموسی در رابطه با افزایش اخذ مالیات ارائه نمیشود، این فشار مالیاتی دولت توجیهی ندارد. در همین رابطه مرتضی افقه استاد اقتصاد دانشگاه به فرارو میگوید: «دولت نمیتواند این طور بی مهابا برای افزایش مالیات از مردم اقدام کند، آن هم در شرایطی که بخشی وسیعی از مردم با مشکلات اقتصادی و معیشتی دست و پنجه نرم میکنند، این درحالیست که دولت در قبال مالیاتی که از مردم میگیرد به هیچ عنوان سرویسی ارائه نمیدهد، زیرا چنین مسئلهای برای این فشار مالیاتی جا نیفتاده که مالیات را برای خود مردم باید خرج کرد، نه اینکه این منابع صرف ریخت و پاشهای دولت شود.»
به گفته افقه، دولت این روند مالیاتستانی را باید متوقف کند، زیرا افزایش فشار به مردم باعث میشود که نارضایتی اجتماعی و فشار اقتصادی بیشتر شود و از سمت دیگر با مالیاتهایی که از بنگاههای تولیدی گرفته میشود، با توجه به رکود تورمی که در اقتصاد کشور وجود دارد، میتواند به تعطیلی بنگاههای تولیدی و همچنین بیکاری گسترده نیروی کار ختم شود؛ بنابراین دولت باید در قبال مالیاتی که از مردم اخذ میکند، مسئولیت پذیر باشد و در این زمینه به وظایف خود عمل کند.
اخذ مالیات باید توجیه داشته باشد
عباس عبدی تحلیلگر مسائل سیاسی و اجتماعی در
گفتگو با فرارو با اشاره به اینکه در هر جامعهای مردم میخواهند باهم زندگی کنند، اظهار داشت: «قاعدتا مردم نیاز به دولت دارند و این دولت مخارجی دارد که باید تامین شود. برخی دولتها به منابع زیرزمینی و غیرمالیاتی کافی دسترسی دارند، همچون دولت ما که در گذشته به درآمدهای ناشی از منابع کافی دسترسی داشته است.»
وی افزود: «دولت اگر منابع کافی نداشته باشد تنها راه تامین نیازهای مالی دولت اخذ مالیات است، در چنین صورتی اگر مقدار اندکی مالیات بگیرد، همان اندازه هم خدمات اندک و کم کیفیت میدهد و رضایت مردم تامین نخواهد شد؛ زیرا که خدمات ضروری زیادی وجود دارد که مردم نمیتوانند خودشان آن را تامین کنند و این کار را باید دولت انجام دهد.»
عبدی گفت: «در حالت دیگر اگر دولت بخش زیادی از درآمد مردم و تولید کشور را (مثلا بالای ۶۰ درصد را) مالیات بگیرد، باز هم مردم از این وضعیت ناراضی خواهند شد، زیرا دولتی که همه چیز آنان را بگیرد دیگر امکانی برای رفاه و آسایش و انگیزهای برای توسعه باقی نمیگذارد. ممکن است دولتی ۱۵ درصد تولید کشور را مالیات بگیرد، و به همان نسبت هم خدمات متناسبی را ارائه دهد، ولی اگر این درصد بالا برود، نارضایتی و مشکل درست خواهد کرد، زیرا مردم میبینند که بخش اصلی درآمد آنها را دولت میگیرد بدون اینکه خدمات خیلی بهتری نسبت به قبل ارائه دهد.»
این تحلیلگر مسائل اجتماعی اضافه کرد: «بنابراین نکته اول این است که مالیات ستانی نباید از یک حدی فراتر برود، زیرا در این صورت مردم ناراضی خواهند شد، نکته دوم این است که از فعالیت اقتصادی و تولیدی نباید مالیات بیش از حد گرفته شود، به بیان دیگر مالیات باید به گونهای گرفته شود که مانع تولید نشود و این رویکرد قاعده و قانونی دارد، اقتصاددانان در چنین شرایطی توضیح میدهند که اگر مثلا از فلان فعالیت مالیات بیشتری بگیرید، این به ضرر تولید اقتصادی جامعه است، چون شما مالیات را میگیرید که خدمات مفیدی برای رشد اقتصادی به جامعه ارائه دهید؛ بنابراین زیان افزایش مالیات از حد متعارف بیش از منافع آن است. این فشار مالیاتی خطرناک است و اگر از یک حدی بالاتر رود بخشهای مولد زمینگیر شده و اقتصاد جامعه با مشکل روبرو میشود.»
عبدی ادامه داد: «بنابراین برای هر میزان مالیاتی که میخواهد اضافه شود، باید دو توجیه وجود داشته باشد، یکی اینکه دولت خدمات بهتری را نسبت به قبل ارائه دهد که وجود این خدمات موجب بهبود رفاه کل جامعه خواهد شد و یکی دیگر اینکه از مواردی مالیات گرفته شود که تاثیر منفی روی تولید و پیشرفت اقتصادی نگذارد، این دو مورد را رعایت کنیم مشکلی پیش نمیآید. پس باید پرسید که مالیات ستانی چگونه باید باشد؟ آیا از طرف دولت متناسب با آن خدمات ارائه میشود، یا خیر؟ ایا مردم از این خدمات رضایت خواهند داشت یا خیر؟ آیا این مالیات کمک به تولید میکند یا نه؟ اگر پاسخ مثبت است بگیرند.»
وی با اشاره به اینکه نفس افزایش مالیات دولت را پاسخگو نمیکند، بیان داشت: «اخذ مالیات از مردم این امید را ایجاد میکند که مردم احساس کنند، که دولت پول آنها را میگیرد و باید جوابگوی خدمات داده شده باشد پس فشار میآورند تا دولت پاسخگو باشد، این به نظر بنده لحظهای و آنی اتفاق نمیافتد و نیاز زمان است، تا دولت پاسخگو بشود، این درحالیست اگر دولتی که بر پایه درآمدهای مالیاتی اداره میشود، پاسخگو نباشد بین مردم و دولت تنش به وجود میآید.»
عبدی خاطرنشان کرد: «درست است که دولتها میخواهند خدمات به مردم ارائه کنند، اما نباید مانع درآمد زایی مردم شوند. به طور مثال بحثهای زیادی در مورد مالیات پزشکان وجود دارد، که طبعا باید متناسب درآمدشان پرداخت کنند، ولی اگر دولت کاری کند که جلوی درآمد آنها را بگیرد، آنان هم به جایی میروند که بتوانند به راحتی درآمد کسب کنند؛ بنابراین مالیات نباید مانع تولید ثروت و درآمد شود.»
وی افزود: «یکی از سیاستهای غلطی که در ایران دنبال میشود، جلوگیری از افزایش درآمد برخی حرفهها و صنوف است، دولت از طریق قیمت گذاریهای دستوری مانع از افزایش درآمد صنوف مختلف میشود، اما در مقابل برخی با استفاده از رانت این قیمتگذاریها پول مفت و مجانی راحت گیرشان میآید و ثروتمند میشوند و مالیات هم نمیدهند، اینها همگی خلاف منطق اقتصادی و تولید و رفاه است. مالیات را بگیرند، اما نباید مانع از خلق ثروت توسط مردم بشوند و متناسب آن مالیات نیز بگیرند، مشکل در ایران این است که جلوی افزایش درآمد گرفته میشود.»