بابک امینتفرشی، عکاس، روزنامهنگار و ستارهشناس ایرانی است. اخیرا اتحادیه بینالمللی نجوم (IAU) سیارکی را با الهام از نام خانوادگی او، تفرشی نامگذاری کرده است. یورونیوز به همین بهانه راجع به این نامگذاری و فعالیتهای این ستارهشناس آماتور ایرانی با او گفتگوی انجام داد.
کمی راجع به سیارک تفرشی به ما بگویید و چرا نام شما را بر این سیارک گذاشتند؟
بابک تفرشی: سیارکی به نام ۲۷۶۱۶۳ که مثل بقیه سیارکها فقط یک شماره داشت در سال ۲۰۰۲ کشف شد. کاشف آن اشتفان کورتی از اسلوواکی، منجم آماتور و روزنامه نگاری است که یک مجله نجوم در اسلوواکی دارد.
حدود دو دهه بعد اشتفان تصمیم گرفت نام خانوادگی من یعنی تفرشی را روی این سیارک بگذارد. این موضوع در ابتدا به انجمن بینالمللی نجوم پیشنهاد شد. مرکز این انجمن در پاریس و هر بخش آن در کشوری دیگر است. برای مثال بخش مرکز سیارکها که تمام خرده سیارهها در آنجا نامگذاری میشوند، همینجا نزدیک من در بوستون و در کمبریج ماساچوست است. در همین مرکز بود که پیشنهاد این نامگذاری مطرح و پذیرفته شد.
وقتی نامی به این مرکز پیشنهاد میشود آنها بررسی میکنند که آیا این نام مرتبط با این موضوع هست؟ معمولا اسم سیارکها برگرفته از نامهای اساطیری یا نام منجمان قدیم و افرادی فعال در علم است. تعدادی از سیارکها نیز ممکن است همنام مکانها و رودخانهها و کشورها و شهرها و یا حتی حیوانات باشند. تعدادی از سیارکها به نام انسانهای زنده که تاثیر خاصی به ویژه در زمینه نجوم و فضا درعلم گذاشتند، نامگذاری شدهاند.
این مرکز سیارک ۲۷۶۱۶۳ را بیشتر به خاطر فعالیت من در ترویج نجوم، علاقهمندسازی مردم به آسمان از طریق عکاسی آسمان شب و تغییر نگاه آنها به نام من نامگذاری کرده است. امروزه تصور ما از آسمان به دلیل آلودگی نوری شهرها و دیده نشدن آسمان تغییر یافته است. یعنی گویا ارتباط ما با آسمان کاملا قطع شده است. من در عکسهایم قصد دارم این ارتباط را دوباره برقرار کنم.
این سیارک دقیقا کجاست؟
بابک تفرشی: فاصله این سیارک در حدود دو و نیم واحد نجومی تا خورشید و هر واحد نجومی معادل فاصله زمین تا خورشید است. یعنی این سیارک چیزی حدود ۴۰۰ میلیون کیلومتر از خورشید و یک و نیم واحد نجومی از زمین فاصله دارد که چیزی بیش از ۳۰۰ میلیون کیلومتر میشود. جای امنی است یعنی خیلی احتمال ندارد که برخوردی با زمین داشته باشد. اما خوب سیارکها هر از گاهی به خاطر گرانش مشتری یا سیارههای دیگر از مدار خود منحرف میشوند و احتمال برخورد در آینده وجود دارد. در حال حاضر این سیارک در مدار خیلی ایمنی در فاصله زیادی از زمین بین مریخ و مشتری، در جایی به نام کمربند سیارکها قرار دارد.
اندازه آن حدود دو کیلومتر و دقیقتر ۱۹۰۰ متر است و هر پنج سال یکبار به دور خورشید میگردد. از این سیارکها هزاران عدد در منظومه شمسی وجود دارد. ما خرده سیارکهای زیادی داریم که بعضی از آنها سنگی و بین مریخ و مشتری هستند و تعداد بیشتری هم یخی هستند. این سیارکهای یخی در ورای مدار نپتون و در جایی به نام کمربند کوییپر و ابر اورت قرار دارند.
تا کنون توانستهاید از این سیارک عکس بگیرید؟
بابک تفرشی: سیارکها اجرام کم نوری هستند و بازتاب نور کمی دارند. سطحشان را غبار گرفته و مثل ماه بازتاب سطحی از آنها کم است یعنی مثل دنبالهدارها که یخی هستند و بازتاب زیادی دارند، نیستند. به همین دلیل اگر مثل همین سیارک دور و کوچک باشند دیدن آنها با چشم تقریبا غیرممکن است و برای ثبت آنها به یک تلسکوپ نیاز است.
من حتما برنامه عکاسی از این سیارک را دارم. برای ثبت این سیارک به یک تلسکوپ متوسط نیاز دارم و در آینده انجام میدهم. به احتمال خیلی زیاد هرگز در طول زندگی خود نمیتوانم به آنجا سفر کنم، ولی قطعا از آن عکس میگیرم.
تا کجای جهان را میشود عکاسی کرد؟
بابک تفرشی: در نوع عکاسی که من انجام میدهم بیشتر از لنزهای منظره باز استفاده میشود. این لنزها میدان دیدی را نشان دهد که چشم انسان میتواند ثبت کند. برای همین در این نوع عکسها ما خیلی وارد عمق کیهان نمیشویم، اما با این وجود حتی در عکسهایی با میدان دید باز و نوردهیهایی که فقط ۱۰ الی ۲۰ ثانیه است، گاهی چیزهایی را میبینید که خیلی ورای چشم انسان است. خود کهکشان راه شیری با چشم هم دیده میشود یا کهکشانهای دیگری که در این عکسها ثبت میشوند. مثل کهکشان همسایه ما یعنی آندرومدا که حدود ۲.۵ میلیون سال نوری از زمین فاصله دارد و شما خیلی راحت میتوانید توسط یک عکس با نوردهی کوتاه، حدود ۱۰ الی ۲۰ ثانیهای آن را ثبت کنید. گاهی هم در این تصاویر به سراغ سحابیها میرویم.
اما اگر کسی از تلسکوپ استفاده کند که من هم هر از گاهی از آن استفاده میکنم، خیلی سریع به کهکشانهای دورتر میرود. حتی با تلسکوپهای کوچک آماتوری و یا لنزهای تله. مثلا با یک لنز تله ۴۰۰ میلیمتر، شما میتوانید در برخی از عکسها کهکشانهایی را ثبت کنید که ۲۰۰، ۳۰۰ یا حتی ۵۰۰ میلیون سال نوری از ما فاصله دارند. اگر از یک تلسکوپ حرفهای استفاده کنید، به سراغ کهکشانهایی میروید که چند میلیارد سال نوری از ما فاصله دارند. برای مثال تلسکوپ جیمز وب که در فاصله یک میلیون کیلومتری ما قرار دارد، اجرامی را ثبت میکند که در همان روزها و سالهای اولیه پیدایش کیهان مشغول نورافشانی هستند. مثلا کهکشانی که فقط حدود ۱۰۰ میلیون سال پس از پیدایش کیهان دیده میشود. ما به وسیله تلسکوپهای خیلی بزرگ میتوانیم به عمق عالم سفر کنیم تا جایی که کمکم در حال نزدیک شدن به مهبانگ یا بیگ بنگ هستیم.
پس اگر به جو زمین سفر کنید، آیا عکسهای خیلی متفاوتی خواهید گرفت؟
بابک تفرشی: خود جو زمین عاملی است که نور ستارهها را کم میکند و باعث آشفتگی در تصویر آنها میشود برای همین رفتن به فضا کمک میکند که بیشتر آسمان را ببینید و عکس بگیرید. در برخی تصاویری که فضانوردان از ایستگاه فضایی بینالمللی میگیرند، با این که برخی از این عکسها روی دست عکاسی میشود، میبینید که در یک نوردهی بسیار کوتاه، راه شیری دیده میشود و جزئیات آسمان حاضر است.
ایستگاه فضایی فقط چهارصد کیلومتر بالای سر ما است، ولی جو زمین را رد کرده است و به خاطر نبود جو زمین جزئیات بسیاری نمایش داده میشوند. به همین دلیل است که بعضی از تلسکوپهای بزرگ و مهم را به ورای جو زمین میفرستند. در آنجا نه محدودیت نور روز هست و نه محدودیت آشفتگی جو زمین.
اگر زمانی به فضا در چارچوب برنامههای سفر به مدارهای نزدیک به جو زمین مثلا با فاصله ۱۰۰ الی ۲۰۰ کیلومتر بروم، قطعا برنامه عکاسی از آسمان را هم دارم. اگرچه در خیلی جاهای روی زمین هم وقتی به ارتفاعات میروید، آسمان چشمگیرتر میشود و چیزهای بیشتری هم با دوربین ثبت میشود. حتی ارتفاع سه تا چهار هزار متر، خیلی از سطح دریا متفاوت است و چنین ارتفاعی در دسترس بسیاری هست. زمانی پروژهای در کوههای هیمالیا داشتم و در ارتفاع بالا کاملا مشخص است که آسمان چقدر سریعتر در عکسها ثبت میشود.
پس چرا میگویند در کویر آسمان به ما نزدیکتر است؟
بابک تفرشی: این مساله دو دلیل اصلی دارد. یکی تاریکی است. ما در کویر مناطق شهری کمتری داریم و آلودگی نوری پیرامون کم میشود. علت دوم هم این است که وقتی افق باز باشد، این حس به وجود میآید که شما زیر اقیانوسی از ستارهها هستید. انگار در فضا شناور و به آسمان نزدیک هستید. در حالی که در کوهستان به خاطر افق بسته این حس به وجود نمیآید.
اما از لحاظ شفافیت تصویر و چیزی که از آسمان، چه با تلسکوپ و چه با چشم دیده میشود، ارتفاع خیلی مهم است. بهترین جا یک کویر مرتفع است. یعنی هم افق باز و هم ارتفاع بیشتر. مثل صحرای آتاکاما در شیلی با مثلا برخی از بیابانهای استان کرمان که ارتفاع بسیار زیاد است و به سه هزار متر میرسد و کماکان افق دورتادور باز است. چنین جاهایی هر دو را باهم دارد.
راجع به پروژه جهان در شب توضیح بدهید. کسانی که مایل به همکاری با شما در این پروژه هستند چه باید بکنند؟
بابک تفرشی: برنامه جهان در شب یک برنامه عکاسی است با هدف ترویج نجوم و ایجاد ارتباط دوباره مردم با آسمان شب به کمک عکسهای نجومی واقعی. این پروژه از سال ۲۰۰۷ آغاز شد. من آن موقع در ایران بودم و با همکاری یکی از دوستانم به نام مایک سیمونز این پروژه را باهم ثبت کردیم. در آن زمان پروژه جهان در شب به وسیله یک انجمن غیر انتفاعی با عنوان منجمان بدون مرز انجام میشد و بعدا جدا شد و مستقل به حیات خود ادامه داد. این پروژه خیلی سریع رشد کرد و تبدیل به برنامه ویژه سال جهانی نجوم در سال ۲۰۰۹ شد.
ما در قالب این برنامه در حدود ۳۰ کشور مختلف نمایشگاه گذاشتیم. در همان سال هم جایزه لنارت نیلسون رو به خاطر این فعالیت در استکهلم گرفتم. این جایزه به عکاسی علمی اختصاص دارد و معتبرترین جایزهایست که تاکنون دریافت کردم. بعد از آن تعداد عکاسان بیشتر شد و اکنون ۴۰ عضو در بیش از ۲۵ کشور دنیا و صدها عکاس مهمان دیگر داریم.
هدف این پروژه در ابتدا نمایش یک صلح جهانی از آسمان بود. باشعار «یک مردم، یک آسمان». یعنی این که ما زیر یک سقف هستیم. چه ماه را از ایران ببینید، چه از پاریس و چه از نپال، همه ما از یک پنجره نظارهگر هستیم.
آسمانی را که ما ثبت میکردیم ممکن بود بالای یک کلیسا، مسجد و یا معدن بودایی نمایش داده شود و این نشان میداد که چگونه این سقف یگانه مرزهای دین و سیاست را از بین میبرد و ما را مثل یک خانواده در یک خانه به هم نزدیک میکند.
هدف بعدی نزدیک کردن مردم به آسمان و نشان دادن مشکل آلودگی نوری بود. ما میخواستیم نشان دهیم این مشکل واقعی است و تنها درد چند منجم نیست. آلودگی نوری روی محیط زیست اثر خیلی جدی و جهانی میگذارد و ما کاملا از آن غافل بودهایم. یک بخش با نشان دادن شهرها و تاثیر آنها در آلودگی نوری و بخش دیگر با نشان دادن زیبایی آسمان و این که اگر این زیبایی از بین برود چگونه خواهد بود.
برخی از این عکسها به کار متخصصان میآید و برخی هم به کار فعالان حفظ آسمان تاریک. منظور از آسمان تاریک فقط نجوم نیست، بلکه محیط شب تاریک است که بسیاری از جانداران به آن نیازمندند. جانداران شبگرد از حشرات تا پرندگان مهاجر که به کمک ستارهها جهتیابی میکنند. حتی لاکپشتهای دریایی که به سواحل تاریک نیازمندند و بچه لاک پشتها به سمت انعکاس ستارهها و ماه روی دریا میروند. در سالهای اخیر این بچه لاک پشتها به خاطر نور هتلها و مناطق مسکونی به جای دریا به سمت ساحل میرفتند و برای همین نسل آنها رو به انقراض بود. بسیاری از جاها اکنون این نورها را محدود میکنند. به طور کلی آلودگی نوری روی تمام موجودات زنده شبگرد تاثیر گذاشته است. در واقع در کنار گرمایش زمین، این آلودگی نوری است که بسیاری از موجودات شبگرد را رو به انقراض برده است. حتی ثابت شده که آلودگی نوری روی سلامت انسان هم تاثیر بسیاری میتواند بگذارد.
بخش دیگر این پروژه هم آموزش نجوم است. هدف از عکسهای زمینی این است که آسمان را یک محیط آبستره نشان ندهیم که کسی با آن ارتباط ندارد. اگر آسمان افقی نداشته باشد برای اکثر مردم منظره قابل درکی نیست. اما اگر در منظره زمینی بیاید افراد با آن ارتباط میگیرند و به درک محیط شب از آن میرسند و آن را بخشی از طبیعت میدانند.